قیام مردم تبریز پس از انقلاب 57 ایران به روایت روزنامه “ملیت” ترکیه- بخش دوم
چند سطری در باب بخش اول
در بخش اول این سری از مقالات به مصاجبه ی آیت الله شریعتمداری با روزنامه ی “ملیت” ترکیه پرداختیم که در آن محور مصاحبه ی آقای شریعتمداری در خصوص رعایت احترام متقابل با دیگر عقاید، رعایت احترام متقابل میان کشورهای اسلامی، بازگرداندن قانون انجمنهای ایالتی و ولایتی و چگونگی ایفای نقش روحانیون دینی در حکومت نوپای ایران پس از انقلاب 57 ایران بود. برای مشاهده ی بخش قبلی اینجا را کلیک نمائید. در این بخش از نوشتار، به قیام مردم تبریز بنا به یکی از شمارگان روزنامه ی “ملیت” خواهیم پرداخت.
تبریز در کنترل آزربایجانی ها
پس از سرنگونی حکومت پهلوی، سیستم نوپای ایران شاهد فضایی شکننده گشت. این شکنندگی بیشتر نشات گرفته از این موضوع بود که اکثر مبارزینی که بر علیه دیکتاتوری محمدرضا پهلوی مبارزه می کردند جهان بینی همگرایی نداشتند. مخالفین محمدرضا پهلوی طیف گسترده ای را شامل می شدند که در پیروزی انقلاب از تندروترین گروههای چپ گرا چون چریکهای فدائیان خلق تا گروههای لیبرال-ناسیونالیستی چون جبهه ی ملی و نهضت آزادی را در یک صف قرار داده بود. این گوناگونی جهان بینی ها و انتظارات از انقلاب بود که در روزهای نخستین تغییر حکومت پهلوی این گروهها را در مقابل هم قرار داد و صحنه ی سیاست ایران شاهد رقابت گروههای مختلف بر سر تصاحب قدرت و تاثیرگذاری در اداره ی حکومت نوین شد. اما در این میان قشری از انقلابیون بودند که تشکلگرایی شان متفاوت با دیگر گروهها بود. این قشر روحانیون شیعی بودند که مرکز ثقل وجودی شان مساجدی بودند که نقش واسط میان گفتمان ایشان و توده ی مردم را ایفا می نمود. این روحانیون علیرغم اینکه سازمان منضبطی مبتنی بر سازمان گرائی کلاسیک نداشتند بواسطه ی تبلیغات صورت گرفته در خصوص آیت الله خمینی و آفرینش چهره ای کاریزماتیک از وی و رابطه ی تنگاتنگ با توده ی مردم توانستند در همان روزهای اول انقلاب، حضور خویش در اداره ی نوین کشور را تثبیت نمایند. در این میان طرفداران آیت الله خمینی جهت کاستی زدائی از عدم وجود حزبی منسجم، حزب جمهوری اسلامی را پایه گذاری کردند و نخستین گامها جهت نگارش قانون اساسی جدید برداشته شد. با ارائه ی پیش نویس قانون اساسی مواردی مشاهده گردید که نشان از ظهور نوع جدیدی از دیکتاتوری، این بار مبتنی بر مذهب و انکار دگرباره ی حقوق ملتهای غیرفارس ساکن در ایران می داد. به دنبال قطعی شدن این تهدید، گوشه گوشه ی ایران شاهد قیامهای ملتهای غیرفارس گردید. یکی از این قیامها، قیام آزربایجانیان در ایران بود.
مردم آزربایجان در ایران، هنگامی که مشاهده نمودند سیستم جدید ره به مسیری می پیماید که دگرباره کشور شاهد دیکتاتوری گشته و آزربایجانیان علیرغم نقش تاثیرگذارشان در انقلاب ایران بواسطه ی شهدای بسیار و رهبری دینی آیت الله شریعتمداری که جان آیت الله خمینی را قبل از انقلاب از مرگ رهانیده همچنین مقدمات بازگشت وی به ایران را فراهم نموده بود، از کوچکترین حقوق ملی و انسانی خویش بی بهره خواهند ماند اقدام به تشکیل حزبی با عنوان “حزب خلق مسلمان” نمودند. هیئت مؤسس این حزب پس از تشکیل راهی قم گردیده و در دیدار با آیت الله شریعتمداری خواستار حمایت آیت الله از آنان گردیدند که آیت الله شریعتمداری این درخواست ایشان را قبول نمود و به نوعی تبدیل به رهبر معنوی این حزب گردید. این حزب اساساً بر دو محور خواستهای خویش را بیان می نمود. محور نخست، خودمختاری آزربایجان ایران؛ محور دوم، مخالفت با اصل ولایت فقیه. دیری نپایید که این حزب با استقبال آزربایجانیان مواجه گشت و توانست هژمونی خود بر آزربایجان جنوبی را اعمال نماید و در نخستین اقدام به در دست گرفتن کنترل مرکز رادیو-تلویزیون تبریز پرداخت و سپس مراکز امنیتی بسیاری به تصرف این حزب درآمدند.
به دست گرفتن کنترل اداره ی تبریز توسط آزربایجانیان در شماره ی 9/12/1979 صفحه ی 3 روزنامه ی “ملیت” چاپ ترکیه با تیتر “تبریز در کنترل آزربایجانی ها” درج گردیده است؛ که در ذیل ترجمه ی عین این خبر آورده می شود:
“هواداران دومین روحانی مهم ایران، آیت الله شریعتمداری کنترل شهر تبریز در شمالغربی این کشور را به دست گرفتند. در این میان با انتشار بیانیه ای اعلان نمودند که بدون اجازه ی آیت الله شریعتمداری با هیچ نماینده ای از طرف آیت الله خمینی دیدار نخواهند کرد. یکی از سخنگویان آزربایجانیهایی که مرکز رادیو و تلویزیون تبریز را در اشغال خود دارند بیان نمود که بدون صدور فرمان از سوی آیت الله شریعتمداری با حتی بازرگان نیز حاضر به دیدار نیستیم. از سوی کُردهایی که آنها نیز خودمختاری می خواهند با صدور بیانیه ای حمایت خویش از آزربایجانی هائی که کنترل تبریز را به دست گرفته اند بیان نمودند. در مقابل این پیام حمایت حزب دموکرات کردستان ایران، حزب توده در بیانیه ای اعلان نمود که این اتفاق بازی از سوی طرفداران آمریکا برای تحت فشار قرار دادن خمینی می باشد. در این میان بنا به خبر رادیو تهران، دیشب خمینی و شریعتمداری با هم دیدار نموده بودند. پس از این دیدار نیم ساعته آیت الله شریعتمداری در مصاحبه ای که با خبرگزاری “پارس” نموده بود این دیدار را سازنده و مفید بیان کرد.”
پایان بخش دوم
مرکز تحقیقات آرازنیوز