آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
شنبه ۲۳ام فروردین ۱۴۰۴
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تیتر یک / نقش پنهان گروه‌های تروریستی در معادلات امنیتی جمهوری اسلامی؛ بازی چندلایه در غرب آزربایجان

نقش پنهان گروه‌های تروریستی در معادلات امنیتی جمهوری اسلامی؛ بازی چندلایه در غرب آزربایجان

نقش پنهان گروه‌های تروریستی در معادلات امنیتی جمهوری اسلامی؛ بازی چندلایه در غرب آزربایجان
12 آوریل 2025 - 15:04
کد خبر: ۶۶۸۵۰
تحریریه آرازنیوز

👤 گؤک‌تورک تبریزلی – عضو کمیته دانشجویی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیرنیش)

در دهه‌های اخیر، منطقه غرب آزربایجان نه‌تنها به عنوان نقطه تماس قومی میان تورک‌ها و کردها بلکه به عنوان یکی از حساس‌ترین جبهه‌های ژئوپلیتیکی درون جمهوری اسلامی عمل کرده است. نقش کردها در این منطقه از مرزهای ابهام خارج شده و به ابزاری راهبردی برای نظام تبدیل شده است. آنچه در ظاهر در قالب درگیری قومی و سیاسی میان گروه‌های تروریستی کردی و جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته می‌شود، در لایه‌های پنهان‌تر، حاصل نوعی هم‌زیستی مبتنی بر منافع متقابل میان نهادهای امنیتی نظام و بازیگران غیررسمی کرد می‌باشد.

هم‌پوشانی منافع و هم‌زیستی تاکتیکی: یکی از پدیده‌های قابل‌توجه، استفاده سپاه پاسداران از گروه‌های تروریستی کردی همچون پژاک، پ.ک.ک و شاخه‌های داخلی آن‌ها نظیر حزب دموکرات کردستان و کومله به عنوان اهرم‌های فشاری در برابر تورکیه و حتی جمهوری آزربایجان شمالی است.

برگزاری مراسم‌های به‌ظاهر فرهنگی نظیر “جشن نوروز” در روستاهای تورک‌نشین پلدشت، همراه با شعاردادن علیه تورکیه و آتش‌زدن پرچم آن کشور، نشانه‌ای آشکار از استفاده هدفمند نظام از گروه‌های کردی به عنوان ابزار پروپاگاندا و تهدید ژئوپلیتیکی است. این رویدادها نه‌تنها بدون برخورد قانونی برگزار می‌شوند بلکه با هماهنگی نهادهای امنیتی همچون شورای عالی امنیت ملی و اطلاعات سپاه پشتیبانی می‌شوند.

اشخاص کلیدی و حلقه‌های پنهان قدرت: در میان چهره‌هایی که نقش واسطه‌ میان گروه‌های تروریستی کرد و نهادهای امنیتی را ایفا می‌کنند، افرادی چون ناجی شریفی زیندشتی، آرمان سمیتکو، گاگارین سمیتکو، مسعود شمس‌نژاد، حاکم ممکان و ارشاک رؤوف گنبدی جایگاه ویژه‌ای دارند. این افراد در ظاهر به عنوان فعال مدنی، خیر، وکیل یا شخصیت قومی معرفی می‌شوند، اما مستندات متعدد از نقش آن‌ها در قاچاق مواد مخدر، تأمین مالی گروه‌های مسلح و ارتباط مستقیم با فرماندهان سپاه و وزارت اطلاعات پرده برمی‌دارد.

ناجی شریفی زیندشتی که در گذشته چندین بار به جرم قاچاق بین‌المللی مواد مخدر در ایران و تورکیه دستگیر شده، اکنون در غرب آزربایجان به‌عنوان نیکوکار معرفی شده و مورد تقدیر نهادهای رسمی قرار گرفته است.

ارتباطات وی با سپاه و نقش او در ربایش و ترور مخالفین نظام، همچون در پرونده حبیب اسیود، او را به یکی از مهره‌های کلیدی عملیات‌های پنهان نظام تبدیل کرده است.

باند سیمیتکو و مهندسی قومی در غرب آزربایجان: آرمان سمیتکو، نواده اسماعیل سمیتکو مشهور به “قصاب اورمیه”، به همراه پدرش گاگارین سمیتکو، با پشتیبانی سپاه به‌عنوان رهبران جدید ایل شکاک معرفی شده‌اند. این باند، که با گروه‌های تروریستی چون پ.ک.ک و پژاک همکاری دارد، در قاچاق مواد مخدر، سلاح و حتی انسان فعال بوده و روابط نزدیکی با نهادهای اطلاعاتی دارد. حضور آزادانه آنان با سلاح و حفاظت شخصی مسلح، و دیدار با شخصیت‌هایی چون ادهم بارزانی، گویای نقش پررنگ‌شان در پروژه بی‌ثبات‌سازی منطقه است.

نقش رسانه‌ها و پلتفرم‌های تبلیغاتی: در کنار فعالیت‌های میدانی، این شبکه با استفاده از رسانه‌هایی همچون کانال‌های تلگرامی “اورمیه ۲”، “هیلبیژیر” و صفحه‌هایی چون نیشتمانی جوان، عملیات‌های نرم و تبلیغاتی را هدایت می‌کنند. این رسانه‌ها همزمان نقش تحریک قومی، حمله به هویت ملت تورک‌ و ترویج گفتمان تروریستی و اشغالگری را ایفا می‌نمایند. چهره‌هایی نظیر مسعود شمس‌نژاد و ارشاک گنبدی با بهره‌برداری از فضای حقوقی و سیاسی، در پوشش وکالت یا شرکت‌سازی، عملاً در خدمت اهداف امنیتی و قوم‌گرایانه‌اند.

آینده‌نگری: در شرایط بحران چه خواهد شد؟ با توجه به تجربه‌های تاریخی، می‌توان پیش‌بینی کرد که در صورت بروز بحران یا فروپاشی احتمالی جمهوری اسلامی، کردها به چند شاخه تقسیم خواهند شد:
شاخه‌هایی که از رانت حکومتی برخوردارند و برای بقای خود تاجایی که منافعشان به خطر نیفتد به دفاع از نظام خواهند پرداخت و در روز آخر کاسه رانت‌خواریشان به طرف دیگری دراز خواهد شد؛
گروه‌های تروریستی که با فرصت‌یابی به دنبال ایجاد اقلیم مستقل یا الحاق به دولت کردی رویایی خواهند بود؛
بخشی از بدنه اجتماعی که دچار سردرگمی و بی‌تصمیمی خواهند شد و به عنوان ماشه گرو‌های تروریستی که خود ماشه سپاه و قدرت‌های منتفع هستند به جان یکدیگر خواهند افتاد، با این حال، نقطه اشتراک اغلب گروه‌های کردی، خصومت ایدئولوژیک و راهبردی با تورکیه و جمهوری آذربایجان شمالی و تشکیلات‌های آزربایجان جنوبی است. این مسأله می‌تواند در صورت هرگونه مداخله تورک‌ها در دفاع از تورک‌های آزربایجان جنوبی، واکنشی همگرا از سوی کردها به وجود آورد. از سوی دیگر، سکوت یا بی‌تفاوتی غرب در برابر این فرآیند، زمینه‌ساز پاکسازی‌های قومی یا خشونت‌های گسترده در مناطق مرزی خواهد شد.

نتیجه‌گیری: نظام جمهوری اسلامی با بهره‌گیری از ابزارهای قومی و قبیله‌ای در غرب آزربایجان، نه‌تنها سعی در مهار جنبش ملی تورک‌ها دارد، بلکه با استفاده از گروه‌های تروریستی کردی و عناصر میدانی همچون زیندشتی و سمیتکو، به دنبال ساختاردهی به بحران‌های آینده نیز هست.

این سناریو نه یک تصادف، بلکه بخشی از راهبرد کلان نظام در مقابله با موج فزاینده خواسته‌های دموکراتیک، ملی‌گرایانه و سکولار در آزربایجان جنوبی است. از این رو، تحلیل نقش کردها در این معادلات، نه صرفاً از منظر قومی، بلکه در چارچوب طرح کلان مهندسی اجتماعی و سیاسی نظام قابل فهم خواهد بود.

روی خط خبر