کدام آینده در انتظار سوریه است؟ تحلیل سناریوهای محتمل برای آینده سوریه با رویکرد انتقادی
👤علی صدیق بیرق
جشن و پایکوبی امروز مردم سوریه در واقع شادی برای رهایی از خاندانی است که امروزه زندانهای مرگبارش طی دهههای گذشته رونمایی شده است. حکومت سوریه طی سالهای قبل نظام مستبد و اولیگارشی در دمشق داشت که به هر روش ظلم و ستم جبران ناپذیری بر مردم سوریه وارد کرده است. لذا این شادی ناشی از رهایی از آن شرایط سخت میباشد که پس از سالها جنگ داخلی حاصل شده است. به هر تقدیر آزادیخواهان در هر کجای جهان که باشند از ایجاد آزادی بیشتر برای مردمان خود خشنود خواهند شد. اما در همان حال نیز نگرانیهایی وجود خواهد داشت که بافتی نامناسبتر بر آنها حاکم نشود که این دغدغه صحیح و به جایی است. اگر با وضعیت مناسبی تغییر حاکمیت در سوریه صورت گیرد شرایطی را ایجاد نخواهد کرد که شاهد پشیمانی ناشی از آن باشیم. به این معنا که بدی نرود و بدتری حکومت را به دست گیرد. لذا سوریه امروز باید نسبت به این موضوع دغدغه داشته باشد و دوستان مردم سوریه نیز باید به مردم سوریه کمک کنند تا این مرحله گذار را به خوبی پشت سر بگذارند و نظام دموکراتیکی در سوریه حاکم شود.
کثرت بازیگران داخلی و خارجی و فضای مبهم کشور سوریه سناریوهایی را در ذهن متبادر میسازد که از آن جمله میتوان به تجزیه سوریه و تقسیم آن به بخشهای تحت نفوذ کشورهای غربی اشاره کرد. این تجزیه میتواند به صورت عملی انجام شود حال آنکه در نقشه جغرافیایی سوریه کماکان به صورت یکپارچه نمایش داده شود. البته تامل پیرامون این نکته ضروری است که در کنار کشورهای غربی اسرائیل نیز از طریق تداوم تجاوزات زمینی تلاش دارد تا مناطق تحت نفوذی در سوریه داشته باشد. اشغال مناطق مرزی با سوریه توسط اسرائیل تسلط کامل بر بلندیهای جولان و تحریک دروزی های سوریه به جدایی از سوریه و الحاق آن به اسرائیل را میتوان در این روند مشاهده کرد.
بروز جنگ داخلی سناریوی دیگری است که در شرایط کنونی سوریه چندان دور از ذهن نیست. تقابل و رقابت گروههای مسلح که هر یک به طریقی در سقوط دولت بشار اسد و حزب بعث شرکت داشتند بسیار محتمل است. این گروهها علی رغم هدف مشترکی که برای حذف حزب بعث از مسند قدرت داشتند دارای ایدئولوژی و دکترین و همچنین متحدان و پشتوانههای متفاوت و بعضاً متضاد هستند. ارتش ملی سوریه که اکثراً با ارتش آزاد سوریه به اشتباه یکی پنداشته میشود اهداف و آرزوهای متفاوتی دارد. برخلاف باور عموم ارتش آزاد سوریه دارای اندیشههای بنیادگرایانهای است. گروههای جهادی خارجی نیز در این روند مشارکت داشتند که هنوز از وضعیت و موقعیت آنها خبر کامل و موثقی وجود ندارد. از همه مهمتر گروهک تروریستی PKK است که با نامهای مختلف از جمله YPG و PYD در سوریه فعالیت دارد و قسمت اعظمی از خاک سوریه را در اشغال خود دارد. این مناطق حدود ۹۰ درصد منابع زیرزمینی سوریه و همچنین خاک حاصلخیز و قابل کشت سوریه را شامل میشود. حضور آمریکا در این مناطق جهت حمایت از این گروهک تروریستی و کنترل منابع سوریه به یکی از مهمترین سناریوهای جنگ داخلی در سوریه تبدیل شده است. آمریکا برای حضور در مناطق مختلف استراتژی جدید و بسیار کم هزینهتر از حضور نظامی اتخاذ کرده است که اتفاقاً علاوه بر کم هزینه بودن از لحاظ اقتصادی و نظامی موثرتر نیز میباشد. سهم خواهی تمامی گروههای جهادی و غیر جهادی که در این پروسه شریک بودند میتواند باعث آغاز و ایجاد جنگ داخلی بشود.
سناریوی دیگر که این روزها با اخبار و تحرکات و اقدامات دیپلماتیک کشورهای غربی و عربی به یکی از سناریوهای محتمل آینده سوریه تبدیل شده است تشکیل موقت یک دولت تحت رهبری احمد حسین الشرع (ابومحمد جولانی) است. خصوصا با رویکرد بازیگر اصلی این روزهای سوریه یعنی ترکیه این سناریو با سرعت زیادی در حال تحقق مینماید اما باید توجه داشت که بازیگران زیادی درصدد در شرکت در این روند و کانالیزه کردن مسیر این سناریو بر اساس منافع خود میباشند و با توجه به سرعت عجیب اقدامات و اتفاقات اخیر هر لحظه میتوان شاهد تغییر و حتی تخریب وضع موجود بود. ترکیه کشوری است که بعد از سوریه بیشترین تاثیرات را از آغاز اعتراضات سوریه در سال ۲۰۱۱ متحمل شده است. چندین میلیون پناهجوی سوری سالها تحت حمایت دولت ترکیه در این کشور زندگی کردند و همچنان زندگی میکنند که تبعات اقتصادی سیاسی امنیتی و فرهنگی سنگینی بر دولت و ملت ترکیه داشته است.
از همه مهمتر اقدامات گروهکهای تروریستی از جمله PKK که تحت نام PYD/YPG در سوریه با استفاده از خلا قدرت به وجود آمده و در این برهه مناطق وسیع و کلیدی را به اشغال خود درآوردند و به عنوان تهدید امنیتی جدی برای دولت و ملت ترکیه عمل کرده و آمریکا نیز به بهانه مبارزه با داعش هم از لحاظ مالی و تسلیحاتی و هم سیاسی همیشه حمایت علنی خود را از این گروهک تروریستی اعلام داشته است. لذا دولت ترکیه باید تمامی سناریوهای پیش رو را که شامل سناریوی محتمل سناریوی دلخواه و سناریوی ممکن است مد نظر داشته باشد.
از بازیگران اصلی تحولات سوریه میتوان به ایران و روسیه اشاره کرد. چیزی که مشهود است این است که روسیه طبق معاملات و توافقاتی سوریه را به کلی ترک خواهد کرد. اما پوتین قصد ندارد به این راحتی سوریه را کاملاً ترک کند. مارک ان کاتز استاد سابق دانشگاه جورج میسون در یادداشتی در نشریه کیف پست در تاریخ ۲۲ دسامبر نوشت ایالات متحده و اسرائیل نباید با ایجاد انگیزه برای دولت جدید سوریه به پوتین کمک کنند تا بتواند پایگاههای خود را در سوریه حفظ کند. دلیل این یادداشت کاتز این است که پوتین در اظهار نظری جدید و عجیب گفته است اکثریت قریب به اتفاق گروههای جدید حاکم بر سوریه ابراز علاقه کردهاند که پایگاههای روسیه در این کشور باقی بماند. پوتین اما اشاره کرده است که این امر قطعی نیست ولی در صورت تصمیم به باقی ماندن در سوریه باید منافعمان با همدیگر هماهنگ باشد و به نفع کشور میزبان در اینجا بمانیم. به نظر میرسد در صورت صحت ادعای پوتین درباره ابراز علاقه گروه حاکم جدید بر سوریه علت این امر این باشد که با اجازه دادن به روسیه برای حفظ پایگاه در سوریه از اعمال نفوذ بیش از حد ترکیه به حاکمان جدید سوریه جلوگیری کنند.
در مورد ایران نیز باید این مطلب را در نظر داشت که علی رغم خروج کامل ایران از تحولات میدانی در سوریه این کشور به هیچ وجه از اعمال قدرت در سوریه در صورت توان منصرف نخواهد شد. هنوز هم مناطق مرزی سوریه با لبنان تحت کنترل و نفوذ حزب الله است و ایران به هیچ وجه این شکست استراتژیک و ژئوپلیتیک را هضم نخواهد کرد. اقدامات آینده ایران را باید با توجه به معادلات بعدی منطقه بررسی کرد چون اکنون دادهای برای بررسی این موضوع در دست نداریم به جز اظهارات رهبر دینی ایران که در اظهارات اخیرش گفت سوریه به دست جوانان سوری دوباره از دست گروههای تروریستی آزاد خواهد شد.
ترکیه شاید به عنوان تنها کشوری است که هم بر اساس تئوری بازی (game theory) و هم بر اساس تئوری بازیگر-منافع (stakeholders)بیشترین تاثیرگذاری و تاثیرپذیری را در تحولات سوریه دارد. در این میان یکی از سناریوهای نامطلوب برای ترکیه میتواند بعد از روی کار آمدن دولت جدید ترامپ شکل گیرد. علی رغم اظهارات جدید ترامپ درمورد نقش ترکیه و اردوغان درباره تحولات سوریه و رویکرد تبلیغاتی رسانهها درباره این اظهارات به ظاهر مثبت و تمجیدهای بسیار ترامپ از اردوغان نمیتوان درباره رویکرد و اقدامات بعدی ترامپ در مورد سوریه به صورت مطلق اظهار نظر کرد. رویکرد ترامپ نسبت به اسرائیل و همچنین رویکردهای برخی از اعضای احتمالی کابینه ترامپ در مورد ترکیه و گروهک تروریستی PKK/YPG/PYD میتواند به عنوان دادههای موثقی درباره تخمین پیش بینی اقدامات ترامپ و سناریوهای ممکن آینده این اقدامات در نظر گرفته شود. برای درک عمیقتر این مطلب میتوان به اظهارات برخی از این اعضای احتمالی کابینه ترامپ اشاره کرد. مارکو روبیو به عنوان نامزد احتمالی وزارت خارجه آمریکا در توییتی در سال ۲۰۱۹ خارج کردن نیروهای نظامی آمریکا را از شمال سوریه را مورد انتقاد قرار داد و گفت خشم کردها را از خروج نیروهای آمریکایی از شمال سوریه و قرار دادن کردها در معرض حملات ترکیه را درک میکنم. همچنین در سال ۲۰۲۰ پس از ترور قاسم سلیمانی در توییتی نوشت که اکنون زمان استقلال کردستان عراق فرا رسیده است. پیت هگست که ترامپ او را به عنوان وزیر دفاع خود معرفی کرده پس از ترور سلیمانی در اظهاراتی گفت که اگرعراقیها مخالف حضور نظامیان آمریکایی در عراق باشند آن وقت ما هم با متفقان کرد خود کار خواهیم. مایک والتز که از او به عنوان مشاور امنیت ملی ترامپ یاد میشود مواضع خصمانهای نسبت به ترکیه دارد. وی در سال ۲۰۱۹ با انتقاد از خروج نظامیان آمریکا از شمال سوریه و تنها گذاشتن کردها این اقدام را خطای استراتژیک خواند. همچنین خواستار اختصاص ویزای آمریکا برای عناصر PYD شده بود. والتز در سال ۲۰۲۱ در اظهاراتی بیان داشت که مورد اعتمادترین متفق آمریکا در خاورمیانه حکومت محلی کردستان عراق و کردهای سوریه هستند.
با توجه به مطالب ذکر شده و سناریوهای محتمل به نظر میرسد استراتژی مناسب برای ترکیه این است که آمادگی خود برای روبرو شدن برای هر سناریوی ممکن و حتی بدترین سناریو و حتی برای جلوگیری از ابزارها و شرایط به وجود آورنده این سناریوها را فراهم کند. ترکیه باید از همینک با اقدامات بسیار سریع و فوری خطر ابقا و تثبیت روههای تروریستی در مرزهایش را برای همیشه از بین ببرد. پناهجویان به عنوان دوستان و مهمانان ترکیه باید به سرزمین مادری خود بازگردند و در آنجا به عنوان نیروی نرم ترکیه و دوست ترکیه زندگی خود را ادامه دهند. باید توجه داشت که آمریکا و دولتهای غربی از هم اکنون شروع به ایجاد روابط دیپلماتیک و فرستادن هیئتهای دیپلماتیک برای دیدار با رهبر تحریرالشام کردهاند. هیچ تضمینی وجود ندارد که نتایج این مذاکرات به نفع ترکیه باشد. هیچ تضمینی وجود ندارد که ابومحمد جولانی با آمریکا بر سر ابقاء گروه تروریستی PYD /PKK در شمال سوریه و در سرتاسر مرز ترکیه موافقت نکند که در این صورت حداقل از نظر دیپلماسی ابزار زیادی برای ترکیه برای مبارزه با این گروه تروریستی باقی نمیماند. زیرا دولت مقبول و مشروع مرکزی سوریه و چه بسا قانون اساسی جدید این کشور این اجازه را به آنها داده است.
۲۴/۱۲/۲۰۲۴
توضیح: این مقاله با هدف اطلاعرسانی منتشر شده و لزوماً بیانگر دیدگاههای وبسایت آراز نیوز نمیباشد.