سوریه ی بدون ترکیه!
محافل رسانه ای فارس زبان از هر طیف و تبار فکری که باشند به تکاپوی عجیبی بعد از حوادث اخیر سوریه افتاده اند.
طرفداران جمهوری اسلامی که حیاط خلوت خود را از دست رفته می بینند. از عثمانی گری ترکیه سخن می رانند و سلطنت طلبان متوهم که سرزمینهای خیالی خود را که تا کرانه های مدیترانه از دست رفته می بینند به هذیان گویی در مدیای فارسی مشغولند.
هضم قدرتگیری ترکیه در منطقه چنان سنگین است که به هر خبر موثق و غیر موثقی عکس العمل نشان می دهند. ترکیه ثمره ی پرداخت ۱۳ سال تحمل و شکیبایی و پرداخت هزینه های مادی خود را میگیرد.
احمد شرع اولویت بازسازی سوریه را برای ترکیه محفوظ میدارد، لیر ترکیه همراه لیر سوریه در سوریه مورد استفاده قرار می گیرد و مسائلی از این دست خوشایند تمامیت خواهان فارس زبان نیست.
تمامیت خواهانی که در کشور خود حقوق غیرفارس زبانان از جمله اکراد را رعایت نمی کنند وکیل مدافع حقوق اکراد در ترکیه و سوریه شده اند!
فریاد وا مصیبتا که سوریه بوسیله ی ترکیه دست شریعت چی های تندرو افتاد مضمون پرتکرار مدیای فارسی است.
حال سوال اصلی این است سوریه ی بدون حضور و نقش ترکیه بعد از اسد چگونه سوریه ای می توانست باشد؟
اگر به سابقه ی کاری و عملکرد احمد شرع نگاهی بیندازیم متوجه می شویم که ریشه در بنیادگرایی اسلامی دارد و محتمل ترین شیوه ی حکومت داری این طیف حکمرانی به شیوه ی طالبان افغانستان می توانست باشد.
علاوه بر امکان وجود تغییرات شخصیتی افراد در طول زمان اصلی ترین عاملی که مانع بنیاد گرایی طیف حاکم بر سوریه ی امروز میشود نقش ترکیه در معادلات سوریه است.
افکار عمومی مردم سوریه همراه ترکیه است. مردم سوریه در یک نظر سنجی ترکیه را کشوری دوست و ایران را کشوری دشمن قلمداد می کنند.
۱۳ سال همکاری ترکیه با گروههای مخالف اسد و اعتماد سازی بین آنان عرصه را بر نقش آفرینی ترکیه بعنوان کشوری که می تواند در نظام جدید سوریه ایفا کند را بالا می برد.
پناهندگان سوری از جامعه متساهل ترکیه متاثر شده اند و شیوه ی حکمرانی حزب عدالت و توسعه نیز بر گروههای مخالف اسد بی تاثیر نبوده است.
ارمغان ترکیه برای سوریه صلح و ثبات و ارمغان ایران، ویرانی و آوارگی. سوریه ای ها در مقابل انتخاب سختی قرار نداشتند آنها صلح و ثبات را ترجیح دادند.
هر چقدر نقش ترکیه در سوریه بیشتر باشد مانع شکل گیری حکومتی شریعت مدار خواهد بود.