زن زندگی آزادی در پ.ک.ک
👤 علی سعادت، استاد دانشگاه و مدیر گروه ترکیه شناسی دانشنامه اسلام معاصر
شاید کمتر کسی رابطه زن زندگی آزادی را با گروه تروریستی پ.ک.ک به عنوان یک کار پژوهشی به صورت حرفه ای به قلم آورده است اما به خود جرات میدهم تا حقایق کوتاهی از این دو پدیده ارائه دهم.
مبارزات گروه تروریستی پ.ک.ک (گروه چپ گرای دهه های گذشته در ترکیه که بعدا به دلیل اختلافات و گاها توسعه و جهش جغرافیایی و دیالکتیکی به گروه های دیگری تقسیم شد) در ۵ دهه گذشته مدل های مختلفی داشته است. فاز اول اقدامات، بر مبنای حمایت های شوروی سابق و شکستن سد دفاعی آمریکا(موسوم به سد نفوذ) در ترکیه بود و احتمالا کسب قدرت سیاسی در ترکیه به عنوان یک اپوزوسیون؛ سالهای کوتاهی که ماهیرچایان موسس و رهبر چپ گرای ترک به دنبال جذب کارگران و دانشجویان (ترک و کرد) و توسعه اندیشه چپ مارکسیستی در آنکارا بود و خیلی کم هم دست به سلاح می شد.
فاز دوم بعد از مرگ ماهیرچایان و دستگیری گسترده برخی موسسین ترک اتفاق افتاد؛ بعد از آن عبدالله اوجالان به گفته خودش پیامبرانه فکر می کرد، انقلابی در درونش برپاشده بود و حزب کارگران در آنکارا جایی نداشت و شوروی عاجز از حمایت های جدی و در حال مرگ بود. پس حزب کارگران ترکیه در یک تحول با تسویه جریان های ترک به مناطق جنوب شرق ترکیه مهاجرت کرد و نه در ردای یک حزب بلکه یک جریان جدایی طلب ناسیونالیستی کاملا مسلح شد و به کوه های قندیل پناه برد.
در این دوره هدف پ.ک.ک یارگیری در مناطق کردنشین و توسعه اندیشه ای بود که اگرچه چپ مارکسیستی بود اما ناسیونالیسم کردی داشت.
کتاب معروف عبدالله اوجالان (با عنوان عائله و جوجوک سورونی: مسئله خانواده و کودک) چاپ شد و او برای اولین با زنان و کودکان را مخاطب خود قرار داد.
شیوه مبارزه، اعتراضات خیابانی و تجمعات این گروه تغییر فاحشی کرد. اوجالان معتقد بود که با اسلحه باید به عناصر حاکمیت ضربه زد و برای دفاع از حزب، زنان و کودکان را به عنوان سپر انسانی در مقابل حاکمیت وقت قرار داد و بهره برداری کرد.
او برای اولین بار در این کتاب از واژه زن زندگی آزادی استفاده کرد و بعد ها به تئوریزه کردن آن پرداخت. ( برای مطالعه بیشتر در این مورد کتاب بحران کرد در ترکیه را بخوانید)
همانطور که گفته شد شعار زن زندگی آزادی محور مبارزه هایی شد که در آنان زن و آزادی او نه به مثابه یک هدف بل به عنوان یک جنس، ابزار مورد ستایش نوشته های اوجالان قرار گرفت.
در جامعه سنتی مناطق کردنشین جنوب شرق ترکیه، کرد بودن و مسلمان بودن و زن بودن هر سه ظرفیت سرمایه گذاری داشت. او بعدها نوشته مانیفست آزادی زن را نوشت تا به قول خودش زن را از اسارت نجات دهد به او جسارت ببخشد آن هم با تحریف جریان های تاریخی (رابطه حضرت محمد و خدیجه) ( تاریخ بین النهرین و …) او میگفت زن با ازدواج اسیر می شود! ( مقاله از الهه مقدس تا زن فاحشه شهری) و اما فقط یک هدف داشت سربازگیری از زنان و دختران، آموزش نظامی و بعد جنگ مسلحانه.
بعدها و با دستگیری عبدالله اوجالان جریان پ ک.ک به دو شاخه قندیل و امرالی تقسیم شد.
جریان قندیل به رهبری مراد کاراییلان به تقویت بیش از پیش پژاک در ایران پرداخت و امرالی که از زندان هدایت میشد آموزه های جدیدی ارائه داد.
شاخه های دیگر این جریان تروریستی در عراق، سوریه و ترکیه نیز شکل گرفت اما همه این گروه ها به ویژه پژاک که در داخل خاک ایران کار می کند کتاب مانیفست آزادی زن را به عنوان مهمترین الگوی جذب زنان به سازمان مورد توجه قرار داد و کتاب یاد شده توسط پژاک ترجمه و انتشار یافت. در این کتاب بارها به مسئله زن زندگی آزادی اشاره شده است.
کتاب بهزعم خود با تحلیل تاریخی از مسئله زن، تلاش دارد راه حلی برای رهایی زنان کُرد ارائه دهد و با برجسته کردن اهمیت نقش زنان در تاریخ در دورههای مختلف میکوشد رنگ و بویی “زنانه” به رهایی کُردها داده و بین رهایی زن و ناسیونالیسم آشتی ایجاد کند.
کتاب شامل چند تز و راه حل اساسی است که عبارتاند از:
اول: «خلق کرد برای تاریخ نقش مادری و گهواره ایفا کرد» (ص ۸۶)
دوم: «سرشت بشر سرشتی زنانه بود و به دلیل انحراف از این سرشت دیگر زن بااراده ذاتی و هویت خود وجود ندارد»
سوم: «نیاز به قرارداد اجتماعیِ میان زن و مرد است تا نهاد خانواده دمکراتیزه شود.» (ص ۲۰۹)
چهارم: برای رسیدن به این هدف، زنان پ ک ک و پژاک باید «اصل میهنپرستی و پایبندی به زادگاه را بهعنوان نخستین اصل ایدئولوژی رهایی زن بپذیرند» (ص ۱۷۴) و در وهله اول با میهن خود ازدواج کنند و تا زمانی که از نابرابریها و زشتی و پلیدیهایی که این نابرابریها به وجود آورده گسست نکردهاند بهتر است از برقراری رابطه جنسی با مردان همرزم خود دوری گزینند.
اسطورهسازیها، احکام دلبخواهی، اندرزهای اخلاقی و برجسته کردن تجربه شخصی اوجالان در رابطه با زن و اشاره به برخی معضلاتی که پ.ک.ک درزمینهٔ سازماندهی زنان در صفوف خویش با آن روبرو بود.
سپس همین راهبرد وارد پژاک شد جذب زنان برای فعالیت های به اصطلاح میهن پرستانه اما تروریستی، در عمل معشوقه هایی را برای تروریست ها پرورش داد که قرار بود با پنداشت کمون گونه از زن، آن را متعلق به همه و هیچکس در اختیار جنگجویان پژاک قراردهد.
سالهاست این گروه با مزاحمت کمتری در مرزهای شمال غربی ایران هزینه های مادی و معنوی را با اسلحه، خون، قتل و غارت به ما تحمیل می کنند با این شعار زن زندگی آزادی. خشونت با پیراهن زیبای و روتوش شده.