بیتوجهی مسئولین و تخریب سازمانیافته بافت تاریخی تبریز توسط جمهوری اسلامی
اکثر کتابهایی که درباره تاریخ تبریز نوشته میشوند، غفلت عجیبی درباره حصار و باروهای قدیمی تبریز و دروازههای این شهر مرتکب شده و سریعا سراغ هشت دروازه معروف سیرخاب، باغمئشه، خیاوان، نوبار، میارمیار، گجیل، استانبول و دوهچی رفته و تنها محدودهی داخل آن حصار و آن دروازهها را تبریز قدیم فرض میکنند که رویکرد اشتباهی است.
این فرض باعث میشود که مساحت تبریز تقریبا یک دهم تبریز واقعی در نظر گرفته شود و محلات زیادی که حداقل هفتصد سال در ترکیب تبریز بودهاند، در بیرون تبریز تاریخی فرض شود. در حالیکه آن دیوار و دروازههای تاریخی قدمتی ۲۴۰۰ ساله دارند و دیوار اول و محدوده مرکزی تبریز محسوب میشوند و این شهر در گذر زمان بسیار بزرگتر از محدودهی کوچک آن حصار شده و دیوار دوم تبریز در سال ۷۰۲ هجری قمری و به دستور غازان خان احداث شده که طول آن دیوار تقریبا سی کیلومتر بود و علاوه بر هشت دورازه موازی دروازههای قدیمی، پنج دروازه دیگر نیز به دیوار دوم افزوده شد و محلاتی که در داخل دیوار دوم قرار دارند حداقل از هفتصد سال پیش جزو تبریز بودهاند.
وقتی از دیوار دوم و دروازههای بعدی سخنی به میان نمیآید، محدوده بین دو دیوار که حدود هفتصد سال جز شهر تبریز بوده به عنوان مناطق غیر تاریخی به حال خود رها میشود تا تخریبگرانی که قصد گودبرداری و عملیات ساختمانی دارند، آزادانه دست به تخریب زده و با رویت دیواره یا نشانه یک بنای تاریخی بگویند که اینجا در محدوده تبریز قدیم قرار ندارد و نیازی به حفظ این آثار نیست.
اینجاست که نویسندگان ما باید با مسئولیت بیشتری قلمفرسایی کنند تا محلاتی هفتصد ساله و داخل حصار دوم تبریز، با این استدلال که در محدوده حصار ۲۴۰۰ ساله این شهر قرار ندارند، ویران نشود. آن هم در حالیکه در شهرهایی مانند تهران، محلات مربوط به دوره قاجار نیز محلات قدیمی و تاریخی محسوب میشوند.
احتمالا آنهایی که سفری به باکو داشتهاند، دیدهاند که محوطه تاریخی باکو موسوم به ایچری شهر با چه دقت و توجهی حفظ میشود و تصویر ضمیمه، بخش ایچری شهر خیوه در ازبکستان است که از سال ۱۹۹۰ ثبت میراث جهانی شده و در این محوطه بیش از پنجاه بنا و معبد تاریخی و ۲۵۰ خانه تاریخی وجود دارد که دولت ازبکستان توجه خاصی به حفظ و نگهداری آنها دارد که کاش روزی آثار تاریخی ما نیز سرنوشتی مشابه سرنوشت آنها داشته باشند.