زندانیان سیاسی آذربایجان را تنها نگذاریم
👤 ابراهیم رشیدی
بارها از این تصویر سو استفاده شده و کسانی سعی کردهاند تا با تحریف این تصویر و برانگیختن احساسات دیگران خدمتی به اهداف خود کرده باشند که برای مثال در زلزله نپال این تصویر در مقیاس جهانی و با عنوان «کودکانی که والدین خود را در زلزله از دست دادند» بازنشر شد.
اما نا سون نگوین، عکاس ویتنامی و مولف این اثر میگوید که هنگام ثبت این تصویر در اکتبر ۲۰۰۷ اتفاق خاصی نیافتاده بود و من نزدیک غروب از روستای دورافتاده جان تی در ایالت ها گیانگ گذر میکردم که این صحنه توجهم را جلب کرد. والدین این کودکان در مزرعه کار میکردند و هنوز برنگشته بودند و این کودکان تنهایی و ترس خود را چنین به اشتراک گذاشته بودند.
شاید شایعترین و ناملموسترین نوع ترس در میان افراد، ترس از تنهایی باشد و همآغوشی این دو کودک ترس آنها از نبود والدین و تنهایی را نشان میدهد. ترس از تنهایی چنان فراگیر است که حتی برخی از روانشناسان میگویند که ترس از طرد اجتماعی، انزوا و تنهایی، عامل اصلی رعایت هنجارهای اجتماعی از طرف افراد است.
شوربختانه هشت نفر از فعالان آذربایجان، بیش از نه ماه است که در بازداشت هستند و حالا خبر میرسد که آراز امان، باقر حاجیزاده و آیاز سیفخواه هر کدام به سیزده سال حبس، عبدالعزیز عظیمی قدیم به شش سال حبس، حسین پیری به پنج سال حبس و کمال نوری به سه سال حبس، که دو سال آن تعلیق شده، محکوم شدهاند و احکام مرتضی پروین جدا و طاهر نقوی نیز هنوز اعلام نشده است.
برترین سلاح طرف مقابل برای ترساندن کسانی که برای ملت پا به میدان گذاشتهاند، القای این حس در آنهاست که تو تنهای تنهایی و آن ملتی که خودت را بخاطرش به سختی انداختهای، فراموشت کرده است. پس لااقل کاری کنیم که آنها احساس تنهایی نکنند. بدتر از آن زمانی است که خود زندانی بخاطر بیتوجهی دوستان سابقش به این نتیجه برسد که واقعا تنهاست و مانند این اطفال ویتنامی حس کند که پدر و مادر دیگر نخواهد آمد، در این حالت یک زندانی با زندانبان خود چنین همآغوش میشود. نگذاریم که خود و خانوادهی این دوستان حس تنهایی کنند.