سرنوشت متفاوت دارالفنون تهران و تبریز؛ نمود عینی استعمار
در حالی که دارالفنون تهران به موزهای ملی تبدیل شده و با حمایتهای دولتی تکریم میشود، از ساختمان دارالفنون تبریز، که نقش مهمی در تاریخ آموزشی آذربایجان و ایران داشته، به عنوان انبار کفش استفاده می شود.
دارالفنون تهران که توسط امیرکبیر تأسیس شد، به عنوان یکی از مهمترین نهادهای آموزشی ایران در دوران قاجار، اکنون بهعنوان موزهای ملی شناخته میشود و حتی دارای وبسایت رسمی برای بازدید مجازی است. نماد ارج نهادن به تاریخ و فرهنگ فارسمحور کشور است که همواره در اولویت سیاستهای فرهنگی جمهوری اسلامی قرار دارد.
اما در سوی دیگر، دارالفنون تبریز امروز به انبار کفش تبدیل شده است. این برخورد نابرابر نشاندهنده تبعیض سیستماتیک فرهنگی است که نهتنها هویت و تاریخ ترکهای آذربایجان را نادیده میگیرد، بلکه آن را به حاشیه میراند. این مسئله بهوضوح بر سیاستهای تکقومی و استبداد فرهنگی در ایران تأکید میکند.
در کشوری که زبان، تاریخ و مدنیت یکی از ملیتهای آن با حمایتهای دولتی بزرگ داشته میشود، در حالی که زبان، تاریخ و مدنیت سایر ملیتها مانند ترکهای آذربایجان، کردها و بلوچها مورد انکار و تحقیر سیستماتیک قرار میگیرد، نمیتوان از وجود استعمار فرهنگی چشمپوشی کرد. این تبعیضهای ساختاری دلیلی محکم بر استبداد و استعمار تکقومی در ایران است.
این تفاوت در سرنوشت دارالفنون تهران و تبریز تنها یک نمونه از نابرابریهای گستردهای است که در سیاستهای فرهنگی ایران وجود دارد. پرسش اساسی این است که اگر هر دو مرکز آموزشی تاریخی در ایران قرار دارند، چرا یکی موزهای ملی میشود و دیگری به انباری برای کفشها بدل میگردد؟