نتیجهی کوبیدن بر طبل پهلوی چیست؟
✍️ مقاله وارده
دیروز، رضا پهلوی، فرزند شاه سابق ایران، طی یک پیام ویدیویی از آمادگی خود برای تأسیس حکومتی در فردای سرنگونی جمهوری اسلامی پس از بمباران آن توسط کشورهای خارجی صحبت کرد. وی اعلام کرد که حاضر است “پس از سرنگونی” جمهوری اسلامی، خلأ قدرت را پر کند و به جایگاه حاکمیت برسد و دوباره شاه شود تا ایران را به کشوری “مدرن” تبدیل کند.
رسانههای فارسیزبان خارجی نیز بهطور گسترده به پوشش این اظهارات پرداختند. از سوی دیگر، حسابهای جعلی توییتری و اینستاگرامی وابسته به عربستان سعودی و اسرائیل این پیام را بازنشر دادند. بهنظر میرسد نیرویی در اسرائیل و عربستان سعودی قصد دارد رضا پهلوی را بهعنوان شاه ایران بر مردم ایران تحمیل کند. البته، با چشمپوشی از غیرممکن بودن این موضوع، باید به نتایج آن اندیشید. اینکه چرا این کشورها بر این امر تأکید دارند، یک مسئله است، و اینکه نتیجه آن چه خواهد بود، مسئلهای دیگر.
واقعیت این است که رضا پهلوی با سوءاستفاده از وضعیت وخیم اقتصادی که نتیجه سیاستهای نادرست علی خامنهای است، احساسات نوستالژیک بخشی از مردم ایران را نسبت به دوران پدرش زنده میکند و به مردمی که زیر فشار اقتصادی در حال فروپاشی هستند، وعده بهشت میدهد. او میگوید که اگر خاندان پهلوی دوباره احیا شود، میتوانیم به رفاه گذشته بازگردیم. اما این فرد فریبکار، چیزی از خفقان و سرکوب آن دوران نمیگوید. سرکوبی که نتیجهای جز ظهور خمینی و وضعیت اسفبار کنونی ایران نداشت.
یکی از دلایل پیروزی انقلاب ۵۷، همراهی تمامی ملل ساکن ایران بود. آزربایجان، کردستان، بلوچستان و ترکمنصحرا بهطور کامل با سرنگونی شاه موافق بودند و بهصورت فعال در آن شرکت کردند. تمام ملل ساکن ایران هنوز زخمهای عمیقی که پهلوی بر پیکر آنها وارد کرده بود را به یاد دارند. آزربایجان هنوز خونخواه ۲۵ هزار کشتهی فرقه دموکرات آزربایجان است. کردستان، بلوچستان و لرستان نیز هنوز سرکوب وحشیانهی این پدر و پسر را به خاطر دارند؛ سرکوبی که در دوران جمهوری اسلامی دوچندان شد. بنابراین، بیشتر ملل ساکن ساکن ایران با پهلوی دشمنی عمیق دارند. خون میان آنها جاری شده است. به همین دلیل، تأکید بیش از حد این کشورها بر گزینه پهلوی، نتیجهای جز جدایی ملل ساکن ایران نخواهد داشت. آزربایجان هرگز دوباره به زیر سلطهی سیستم فاشیستی پهلوی باز نخواهد گشت، هرچند هزینه آن هرچه باشد.
امروز، در میان طیفهای مختلف فعالان ترک آزربایجان درباره آینده این منطقه اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما همهی آنها در مخالفت با پهلوی اتفاقنظر دارند. چه فعالان ملی، چه فعالان چپ و چه فعالان مذهبی که دل در گرو آزربایجان دارند، در صورت احتمال وقوع چنین خطری، تمامی اختلافات را کنار خواهند گذاشت و اولویت اولشان رهایی از این سیستم فاشیستی و ساختن وطنی مستقل و آزاد خواهد بود.
نشر این مقاله الزاماً به معنای تائید آن از سوی آراز نیوز نمی باشد.