آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
پنج شنبه ۱ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تیتر یک / سیستم حاکم چگونه افکار عمومی را هدایت می‌کند؟

سیستم حاکم چگونه افکار عمومی را هدایت می‌کند؟

سیستم حاکم چگونه افکار عمومی را هدایت می‌کند؟
8 آوریل 2024 - 22:26
کد خبر: ۶۵۳۵۴
تحریریه آرازنیوز

👤 ابراهیم نفیسی

سیستم استعمار داخلی و توتالیتاریسم جمهوری اسلامی در ایران با استفاده از ابزارهای بیشمار قدرتی که در دست دارد سعی دارد به افکار عمومی جهت بدهد به شکلی که کمترین مشکل و دردسر از ناحیه جامعه برایش به وجود آید.

سیستم بنا بر ماهیتش بنا دارد تا تمامی جامعه را تحت کنترل خودش داشته باشد و در صورتی‌که نتواند با ابزارهای نرم قدرت جریان‌های فکری مختلف در کشور را به کنترل خود درآورد، دست به خشونت می‌زند.

در بسیاری از موارد سیستم مایل است با استفاده از ابزارهای نرم خود جامعه را تحت کنترل خود قرار دهد و یا به کانالی سوق دهد که کمترین هزینه و دردسر را برایش داشته باشد.

جریان‌های فکری که در دام انحراف‌های ایجاد شده توسط اتاق‌های فکر سیستم نمی‌افتند؛ بیشترین هزینه را می‌پردازند.

برای مثال بسیاری از سریال‌های تلویزیونی طنزی که حقیقتاً طرفداران بسیاری در بین شهروندان کشور دارند و نیازی به آوردن نام این سریال‌های طنز نیست در اتاق فکر سازمان‌های فرهنگی سپاه تهیه و تدوین شده و سناریونویسی می‌شوند. برای پی بردن به این موضوع تنها کافی است موسسه های فرهنگی حامی این برنامه‌های تلویزیونی را گوگل کرد.

این سریال‌ها و شوهای تلویزیونی به صورت نامحسوسی نوعی تفکر و ذهنیت را به افکار عمومی تزریق می‌کند که در بلند مدت برای رژیم توتالیتر و سیستم استعمار داخلی در ایران مفید است. سیستم سعی دارد تا با قدرت نرم یک هدف کلی را پیگیری کند و آن عادی‌سازی وضع موجود و یا در بهترین حالت القا کردن بهتر شدن وضع به مردم است.

ابزارهای قدرت نرم سیستم استعمار و توتالیتر جمهوری اسلامی تنها به مسائل تصویری و رسانه ختم نمی‌شود و از تمامی پدیده‌های اجتماعی برای این منظور بهره می‌برد. برای مثال فوتبال و به طور اخص تیم و باشگاه تراکتور به عنوان یک پدیده اجتماعی در مرکز توجه اتاق فکر رژیم قرار دارد.

باشگاه تراکتورسازی با تعداد بالای طرفداران خود در کشور نمی‌تواند از دقت مرکز سناریونویسی سیستم دور بماند. سیستم در مورد این پدیده اجتماعی چند راه بیشتر ندارد که در ادامه آن‌ها را بررسی خواهیم کرد. سپس نحوه کارکرد سیستم در مقابله با جریان‌های فکری در جامعه را بهتر خواهیم شناخت.

احتمال اول این است که سیستم، باشگاه تراکتور با تعداد قابل توجه هواداران را منحل اعلام کند؛ در این صورت حاکمیت باید موجی از رادیکالیسم و نفرت در جامعه را به جان بخرد که ممکن است هزینه کنترل افکار عمومی در جامعه را برای سیستم بالا ببرد.

احتمال دوم نیز این است که سیستم تصمیم به کنار کشیدن از صحنه و تحویل دادن میدان به جامعه مدنی کند؛ در این صورت اولا این تصمیم بالکل با ماهیت توتالیتر سیستم مغایرت داشته و چنین اقدامی منجر به استیصال سیستم در مقابل اخذ تصمیم‌های مشابه و سلسله اقدامات زنجیروار مشابه در آینده می‌شود و ممکن است کار به اضمحلال سیستم و فروپاشی بکشد. اقدامی که در شوروی و با اقدامات میخائیل گورباچف در «پاسخگو کردن حکومت در برابر مردم» گرفته شد و حوادث زنجیروار پس از آن منجر به فروپاشی نظام توتالیتر در شوروی گردید.

بنابراین احتمال سوم مطرح می‌شود که طبق آن سیستم تمایل دارد پدیده تراکتور و پدیده‌های مشابه در کشور را به صورت نامحسوس کنترل کرده و افکار عمومی را جهت‌دهی کند. البته این بدین معنا نیست که سیستم به طور صد در صد قادر است تمامی این جریان‌ها را تحت کنترل بگیرد.

در بازی تراکتور و سپاهان صحنه‌ای در سکوهای تماشاگران در شبکه‌های اجتماعی وایرال شد. صحنه‌ای که در آن آتش‌بازی به سبک تیم‌های اروپایی جذابیتی خاص به صحنه می‌داد. در این صحنه اما نکته قابل توجه بنرهایی از چندین شخصیت سیاسی و ورزشی بود.

این صحنه بی‌شک توسط باشگاه ارگانیزه و مخارج آن نیز توسط باشگاه تهیه شده است. باشگاهی که نه در یک سیستم دموکراتیک بلکه در یک سیستم توتالیتار فعالیت می‌کند و به احتمال زیاد از نتایج بازی‌ها گرفته تا مدیریت کلان باشگاه با دست‌های اختاپوس سپاه و نهادهای امنیتی اداره می‌گردد.

سیستم استعماری و توتالیتر جمهوری اسلامی بنا به ماهیت خود مایل است در جهت منافع خود و جهت‌دهی به افکار عمومی باد به آستین جامعه آزربایجان کند و آن خوانش از تاریخ و رهبران تاریخی را به اذهان وارد کند که از آن منتفع می‌شود.

به زبان بسی ساده‌تر سیستم می‌خواهد بگوید که آزربایجان می‌تواند به هویت آزربایجانی و تورک خود رجوع کند؛ اما جز یک نوع خوانش از هویت آزربایجانی که اتفاقا مورد تائید سیستم استعمار و توتالیتاریسم حاکم است؛ نمی‌تواند گزینه‌ای دیگر داشته باشد. سیستم با قدرت نرم و ابزارهای بیشمار تحت اختیارش تعریفی از آزربایجان تاریخ و هویت‌گرایی آزربایجانی و تورکی منتشر می‌کند که مورد تائید ایدئولوژی مذبور می‌باشد. از سوی دیگر قسمتی از جامعه مدنی آزربایجان که در دام جهت‌دهی و مهندسی افکار عمومی رژیم نمی‌افتند باید با سرکوب، زندان و شکنجه نهادهای امنیتی رژیم روبرو شوند.

به طور کلی هر جریان فکری و سیاسی که برای آزربایجان قهرمان می‌سازد و به دنبال تزریق و تحمیل تاریخ ایدئولوژیک خود برای آزربایجان و هویت تورکی در ایران است در تلاش برای حاکمیت بر آزربایجان است نه قبول حقوق حقه آن و حق حاکمیت بر مقدراتش. ما آزربایجانی‌ها باید هم در جبهه دموکراسی با سیستم توتالیتر بجنگیم و هم در جبهه ضد استعمار با فاشیسم و این نیز هوشیاری و دقت بسیاری را می‌طلبد.

روی خط خبر