جنگ داخلى در بلوچستان و انفعال تاریخى نخبگان مرکز
رسانههای بلوچستان سخن از حمله امروز پنجشنبه عناصری از جیش العدل به چند مقر نظامی در شهرهای سرباز، چابهار و راسک میکنند که طی آن شمار فراوانی از نیروهای نظامی و انتظامی کشته شدهاند. و تا این لحظه مناطقی از این شهرها در کنترل جیش العدل است. اما این نخستین و واپسین درگیری خونین میان گروههای مسلح بلوچ و نیروهای سرکوبگر تهران نیست. این تحرکها از اوایل هزاره سوم با نا امیدی از اصلاحات در ایران، با جند الله ریگی شروع شد. پیکار سیاسی دینی و نظامی میان بلوچها – با طیفهای مختلف سیاسی – با حکومتگران ایران تا کنون ادامه دارد که ابعاد خونین و خشن آن را آشکارا میتوان دید. به ضرس قاطع میتوان گفت که در بلوچستان جنگ داخلی در جریان است.
در کردستان نیز طی خیزش ژینا گواه تصرف شماری از شهرها توسط کردهای مخالف رژیم بودیم که البته موقت بود. موضوع تخم مرغ فاطمه داداش زاده، دیدار نوروزی فعالان ترک با زندانیان پر سابقه پیشین و انبوه زندانیان مدنی آزربایحان نیز نشان میدهد که آزربایجان – ولو بشکل ویژه خویش – خودرا برای تحولات آینده آماده میکند. عربستان نیز به رغم سرمایه گذاری امنیتی، فرهنگی و سیاسی رژیم، در مراسم گرگیعان نشان داد که به شعار راهبردی «بالروح بالدم نفدیک یا أحواز» وفادار است و یزلهها و شعرها و مناسبتهای مختلف وانبوه فراوان زندانیان سیاسیاش نشان میدهد که این ملت نیز در انتظار نقطه صفر است. هر آن انتظار میرود که رضا پهلوی در محکومیت جیش العدل و در رثای «سربازان وطن» بیانیه صادر کند و در کنار سپاه و رژیم قرار گیرد. رژیمی که به رغم «نیابت کاران منطقهای اش» نمیتواند از خطرهای منطقهای و فرا منطقهای فرار کند.
از نیروهای ناسیونالیست تهران سرور هم انتظاری نیست که بخشی از رخدادهای کنونی مناطق ملتهای غیر فارس بر خاسته از ایدیولوژی کور آنان طی صد سال گذشته است. اما دموکرات ها، جمهوری خواهان، روشنفکران و نخبگان جامعه مرکز هم باید از انفعال گذشته خود خارج شوند و مساله ملی را از ابعاد مختلف تاریخی، فرهنگی و سیاسیاش بنگرند و صدای خودرا علیه ستم ملی تبعیض نژادی و مذهبی بلندتر کنند و از نزدیکی به اصل «حق تعیین سر نوشت ملت ها» در ایران نهراسند.