آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
دوشنبه ۵ام آذر ۱۴۰۳
شما اینجا هستید: / بیانیه / بیانیه تحلیلی سازمان‌های سیاسی آزربایجان جنوبی در خصوص انتخابات نمایشی ۱۱ اسفند و توطئه‌های رژیم در غرب آزربایجان

بیانیه تحلیلی سازمان‌های سیاسی آزربایجان جنوبی در خصوص انتخابات نمایشی ۱۱ اسفند و توطئه‌های رژیم در غرب آزربایجان

بیانیه تحلیلی سازمان‌های سیاسی آزربایجان جنوبی در خصوص انتخابات نمایشی ۱۱ اسفند و توطئه‌های رژیم در غرب آزربایجان
4 مارس 2024 - 21:31
کد خبر: ۶۴۹۱۹
تحریریه آرازنیوز

انتخابات ۱۱ اسفند از هر نظر یک انتخابات نمایشی و مهندسی شده بود و به معنای واقعی کلمه می‌توان آن را یک انتصابات نامید. زیرا در این نمایش انتخابات حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در کمترین میزان آن نیز رعایت نشده بود. در این انتخابات نه تنها جریان‌های مخالف رژیم، بلکه جریان‌های درون رژیم و حتی جریان‌های درون طیف اصولگرا نیز از دور خارج شدند تا مجالس شورای اسلامی و خبرگان صد در صد مطیع و بدون کوچکترین اراده‌ای شکل بگیرند. این مجالس نمایشی و فرمایشی وظیفه تأیید جانشین خامنه‌ای را که گفته می‌شود به احتمال زیاد آقازاده مجتبی خامنه‌ای خواهد بود بدون کمترین مقاومتی و یا اظهار نظری به انجام خواهند رساند. با اینکه در طول عمر زیانبار رژیم جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت انتخابات آزاد انجام نگرفته است؛ ولی امروز دیگر حتی از رقابت درونی رژیم نیز خبری نیست و حتی نزدیکترین خودی‌ها نیز حذف شده‌اند تا انتخابات به تمام و کمال معنای خود را از دست بدهد و مجلس و نمایندگانش به عناصر بی‌خاصیت تزئینی تبدیل بشوند.

با این حال رژیم و شخص دیکتاتور یعنی خامنه‌ای نیاز مبرمی نه به رای مردم، بلکه به حضور مردم در پای صندوق رای دارد تا به دنیا نشان دهد هنوز مردم پای رژیم‌ایستاده‌اند و از آن حمایت می‌کنند. همانگونه که خود خامنه‌ای و سران رژیم بارها تأکید کردند نمایش پرشور انتخاباتی صرفاً دلیلی خواهد بود بر مشروعیت و بیعت دوباره با نظام.

ولی درحالی‌که مردمان مناطق مختلف کشور با مشکلات بسیار جدی معیشتی رو به هستند، فقر و بیکاری و انواع فساد ساختاری بیداد می‌کند؛ زنان، جوانان، کارگران، معلمان، بازنشستگان و سایر طبقات اجتماعی از تنگنا و بی‌عدالتی به حد استیصال رسیده‌اند؛ کمر ملل تحت ستم زیر انواع ستم‌های مضاعف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خم شده است، رژیم راه هرگونه تنقید و نظر مخالف را بسته است و جواب هر اعتراض مدنی را با گلوله و سرکوب می‌دهد، زندان‌ها از زندانیان سیاسی و عقیدتی پر است و آمار اعدام‌ها در جهان رکوردشکنی می‌کند، تأثیرات سیاست خارجی ماجراجویانه و مقابله کورکورانه با غرب زندگی شهروندان را غیر قابل تحمل کرده است و… واقعاً چرا باید شهروندان در شوی انتخاباتی رژیم شرکت کرده و به آن مشروعیت می‌دادند؟! همچنانکه بخش اعظم شهروندان این کار را نکردند و رژیم را با عمیق‌ترین بحران مشروعیت طول عمرش تنها گذاشتند. به رغم ادعای رژیم مبنی بر مشارکت ۴۰ درصدی در کل کشور، که البته با آمارهای خود رژیم نیز کمترین مشارکت تاریخ جمهوری اسلامی است، مشاهدات عینی و برآوردها نشان می‌دهد مشارکت در کل کشور حدود ۲۰ درصد و در شهرهای بزرگ حدود ۱۰ درصد بوده است، که قطعاً یک شکست تاریخی و نه‌ی بزرگ به رژیم جمهوری اسلامی می‌باشد.

در این بین آزربایجان و ملت تورک نیز با تشخیص صحیح منبع و منشأ مسائل که همانا خود رژیم و ساختار قرون وسطایی ولایت فقیهی است، همچنانکه از ماه‌ها قبل قابل ارزیابی و پیش‌بینی بود، با تحریم گسترده از حضور در پای صندوق‌های رای اجتناب کرد. شواهد و قرائن نشان می‌دهد میزان مشارکت مردم در شهرهای بزرگ تماماً و یا عمدتاً تورک‌نشین مانند تبریز، اورمیه، زنجان، اردبیل، قزوین، همدان، کرج و تهران بیش از ۱۰ درصد نیست. بی‌دلیل نیست که رژیم در یک روند انتصابی کامل، عناصر سرسپرده و خودفروخته‌ای مانند متفکر آزاد و پزشکیان را که از کوچکترین مقبولیتی در میان آحاد مردم برخوردار نیستند و مردم با عناوینی همچون مانقورد و ساتقین از آنان یاد می‌کنند را در دور اول به عنوان نمایندگان تبریز راهی مجلس فرمایشی و نامشروع کرد. قطعاً چنین افرادی هیچ‌گاه نمایندگان آحاد مردم تورک نبوده‌اند و بعد از این نیز نخواهند بود. این افراد که از فیلترهای چند لایه گذشته و صداقت کامل خود به بیت و سپاه را اثبات کرده‌اند، نمایندگان مردم نیستند، نمایندگان رژیم هستند.

در این میان ولی وضعیت پیچیده و مشکل مناطق غرب آزربایجان خصوصاً شهرهای ماکو، سولدوز و اورمیه در مرکز دقت ملت تورک قرار گرفته است و مردم را به صورت فزاینده‌ای نگران کرده است. سیر و نتایج انتخابات نمایشی اخیر نشان داد که رژیم جمهوری اسلامی ایران به واسطه خط اتحاد جریان ایرانشهری-گروه‌های تروریستی (خصوصاً پ‌ک‌ک-پژاک) در غرب آزربایجان پروژه تغییر ساختار سیاسی- اداری و در نهایت جمعیتی بر علیه ملت تورک را وارد فاز تازه‌ای کرده است.

به عنوان یک پیشینه تاریخی کوتاه شایان ذکر است که، پروژه جداسازی ترک‌های آزربایجان از ترکستان (به واسطه دریای خزر) و ترک‌های آناطولی یک پروژه قدیمی روسی است که با هدف قطع ارتباط جغرافیایی جهان تورک و تصاحب راحتتر این مناطق توسط روس‌ها پیش برده شد و به نتایج مشخصی نیز رسید.

در ایران نیز بعد از تحویل قدرت انحصاری به جریان ملی‌گرایی فارسی توسط انگلیس و تبدیل این جریان به قدرت حکومتی، این سیاست از همسایه شمالی کپی‌برداری شد و طی سال‌ها با فراز و نشیب‌هایی تا به امروز رسید. در ایران پروژه کوچک کردن مملکت تاریخی آزربایجان و جداسازی جغرافیایی آن از خزر و ترکیه تاریخی طویل دارد. ولی این پروژه در سال‌های اخیر و تحت تأثیر عوامل متعدد داخلی و خارجی (مانند رشد بی‌سابقه بازگشت به خویشتن هویتی شهروندان تورک‌تبار در مناطق مختلف کشور، پیدایش و قوام مبارزات سازمان‌یافته مبتی بر حقوق ملی در آزربایجان جنوبی، جدیت یافتن هر چه بیشتر فاکتوری به نام سازمان دولت‌های تورک، اتحاد استراتژیک و قدرت یافتن بیش از پیش محور باکو-آنکارا، پیروزی استراتژیک آزربایجان در جنگ دوم قاراباغ و هزیمت استراتژیک اتحاد جریان ایرانشهری- گروه‌های تروریستی در این مسئله) خصوصاً در غرب آزربایجان سرعت محسوسی به خود گرفت. استقرار کمپ‌های متعدد برای پ‌ک‌ک در مناطق غربی آزربایجان و استفاده از این کمپ‌ها به عنوان پایگاهی برای ارسال تروریست به ارمنستان و مناطق تحت اشغال قاراباغ، استقرار ساختارهای مالی، تدارکاتی، درمانی پ‌ک‌ک در شهرهای آزربایجان غربی، تعیین استاندارهای کردتبار که با پ‌ک‌ک روابط تنگاتنگ دارند و استارت تغییر ساختار سیاسی- اداری استان به نفع جریان هوادار گروه‌های ترویستی خصوصاً پ‌ک‌ک، باز گذاشتن دست باندهای مافیایی- قاچاقچی-تروریستی مانند سیمکوها (بازماندگان قصاب اورمیه اسماعیل سیمکو) و ناجی شریفی زیندشتی و تبلیغ و مشروع‌سازی آنان به عنوان افراد خیر و ریش‌سفید و غیره، از اهم اقدامات سال‌های اخیر رژیم در غرب آزربایجان است. شدت این اقدامات به حدی افزایش یافته است که موضوع حتی به رسانه‌ها و محافل سیاسی بین‌المللی نیز کشیده شده است.

جالب اینکه این اقدامات رژیم ایران و مشخصاً سپاه، در مقابل چشمان به اصطلاح ائمه جمعه و نمایندگان مجلس به اصطلاح هویت‌طلبی انجام شده و می‌شود که با ادعای دفاع از هویت ترکی از مردم رای گرفته‌اند؛ اما در عمل نه تنها کوچکترین اعتراضی نکرده‌اند بلکه به بازوی اجرایی و یا سوپاپ اطمینان رژیم تبدیل شده‌اند؛ امثال قاضی پور، بهادری، حضرت‌پور، ذاکر و غیره! که البته نیم‌نگاهی به سابقه این افراد نشان خواهد داد که انتظاری بیش از این نمی‌توان از این افرد سرسپرده، منفعت‌جو و عافیت‌طلب داشت.

در نمایش انتخاباتی اخیر نیز وضعیت از پیش کاملاً مشخص بود. وقتی فردی مانند حاکم ممکان که ارتباط او با شبکه پ‌ک‌ک-پژاک در غرب آزربایجان حتی بر شهروندان عادی محرز است، تأیید صلاحیت می‌شود؛ فردی مانند تروریست بین‌المللی ناجی شریفی زیندشتی که مدت‌هاست توسط ارگان‌های رسمی رژیم تمیزکاری می‌شود به عنوان فرد نیکوکار و ریش‌سفید علناً وارد صحنه می‌شود و با حمایت تبلیغی و مالی از آقای ممکان و دوستانش و نیز خرید هزاران کد ملی مهندسی انتخابات می‌کند، دیگر سران عشایر و ماموستاها در رأس آنان گاگارین سیمکو به اشاره سپاه پشت سر کاندید مرتبط با پ‌ک‌ک ردیف می‌شوند؛ آیا صحنه‌سازی پشت پرده کاملاً مشخص نیست؟

برای بهتر مشخص شدن نقش باندهای مافیایی-تروریستی اشاره کوتاهی بکنیم به آقای گاگارین سیمکو از حامیان اصلی آقای ممکان و دوستانش. نوه قصاب اورمیه گاگارین سیمکو و پسرش آرمان (بئوار) که در رأس باند مافیایی-تروریستی سیمکوها قرار دارند، از حلقه‌های رابط بین سپاه و پ‌ک‌ک بوده و شریان قاچاق مواد مخدر و انسان را در مناطق غربی اورمیه در دست دارند. گاگارین سیمکو در جریان تلاش رژیم ایران برای ترور توریست‌های اسرائیلی در ترکیه به‌عنوان عنصر سازمان‌دهنده در ترکیه دستگیر شد. او و رابطش فردی به نام فیروز (که اصالتاً ترک و اهل اورمیه است و مدتی با نام مستعار خان چوبان و ادبیات ملی‌گرایی افراطی به برخی محافل سیاسی آزربایجان جنوبی نفوذ کرده بود) که برایش محل اقامت، ماشین و تلفن تهیه می‌کرد به ایران استرداد شدند. بعد این افتضاح مذکور بود (افشا شدن طرح ترور توریست‌های اسرائیلی در ترکیه) که طائب از مسئولیت اطلاعات سپاه برکنار شد. ذکر این نکته از آن نظر حائز اهمیت است که مشخص شود صحنه‌گردانان انتخابات در غرب آزربایجان چه کسانی هستند.

همچنانی که دیده شد به رغم تحریم گسترده انتخابات توسط مردم این افراد تمامی سعی خود را برای گرم کردن تنور انتخابات به کار بستند و حتی با خرید ده‌ها هزار رای توسط جمع‌آوری کد ملی از شهرهای دیگر تلاش کردند هم میزان مشارکت را بیشتر نشان دهند و هم کاندید مورد نظر خود را به مجلس فرمایشی بفرستند.

در خصوص شیوه برخورد با این مسئله دو دیدگاه در میان فعالین تورک حاکم است.

گروهی معتقدند برای شکست این بازی سیاسی باید در غرب آزربایجان به صورت حداکثری رای داد تا هر طور شده حتی اگر شده افراد مانقورد تورک‌تبار به مجلس بروند تا جلوی تبلیغات و آمارسازی هواداران گروه‌های تروریستی هر چند مقطعی گرفته شود.

گروه دوم نیز معتقدند اولاً اطمینانی به شمارش صحیح آرا نیست و حتی اگر باشد نیز در اساس بازی تغییری نخواهد کرد. بازی‌گردان و صحنه‌آرای اصلی ارگان‌های رژیم است و تاکنون نیز تمامی بازی‌های سیاسی در غرب آزربایجان با وجود به اصطلاح نمایندگان هویت‌طلب و در سکوت آنان انجام گرفته است. مسئله اصلی موجودیت رژیم و تفکر حاکم بر آن است. لذا برای درمان یک غده سرطانی چه بسا نیاز به نشتری دردآور است و مسکن خواب‌آور فقط مرگ را نزدیکتر می‌کند.

برای هر دو دیدگاه فراخوان‌ها و بیانیه‌هایی داده شد و در نهایت دیده شد که نظر اکثریت جامعه به گزینه دوم نزدیکتر است و اکثریت معتقدند مشکل در سیستم حاکم است و باید آن را هدف قرار داد. هدف قرار دادن موضعی گروه‌های اقماری رژیم شاید مسکن باشد ولی درمان نیست.

در این بین ولی برخی افراد همسو با ارگان‌های رژیم تلاش می‌کنند این تفاوت دیدگاه را به یک اختلاف درونی در حرکت ملی آزربایجان تبدیل کنند و در این مسئله توپ را از زمین خط اتحاد ایرانشهری-ترویستی به درون زمین حرکت ملی منتقل کنند. با توجه به سابقه این افراد در ایجاد اختلافات ایضایی درون حرکت ملی آزربایجان با توسل به ادبیات لمپنیستی افترازنی و مرتدسازی که مخصوص جریان‌های دیکتاورمآب مانند جمهوری اسلامی است، بایستی فعالین حرکت ملی و عموم ملت تورک در این مورد هوشیار باشند. در مسئله تغییر ترکیب و ساختار در غرب آزربایجان توپ در زمین اتحاد جریان‌های ایرانشهری-تروریستی است و نباید اجازه داد آن را به زمین حرکت ملی آزربایجان بفرستند تا انرژی ملتمان صرف مباحثات بی‌فایده درونی شود.

ما چهار سازمان سیاسی آزربایجان جنوبی امضا کننده این بیانیه اعلام می‌کنیم در کنار ملت، مبارزات هویت طلبانه و هویت سرزمین‌مان هستیم و خواهیم ماند. به نظر و آرا ملتمان احترام میگذاریم و مطمئن هستیم که ملت با رصد درست اتفاقات و تحرکات گروه های تروریستی در منطقه، سنگر مبارزه با بدخواهان خاک آزربایجان را ترک نخواهند کرد و ایستادن در کنار ملت را ایستادن در سمت درست تاریخ می دانیم. ما معتقدیم مسئله مسئله اصلی تمامی ملل تحت ستم در ایران رژیم دیکتاتوری جمهوری اسلامی است که تمام حقوق و آزادی‌ها را به زیر قبضه ظلم کشیده است. مجلس فرمایشی رژیم و نمایندگان منتصبش مشروع نیستند، مردم را نمایندگی نمی‌کنند و هیچ اعتباری ندارند. تنها راه نجات، گذر از این رژیم است؛ وگرنه هیچ یک از مشکلات به صورت صحیح و ساختاری حل نخواهد شد. حل دمکراتیک مسئله تروریسم در غرب آزربایجان نیز مانند دیگر مسائل با عبور از این رژیم و با اراده آزاد نمایندگان مشروع مردم آزربایجان از هر گروه و طیف و اندیشه‌ای قابل حل است نه از طریق تعامل با رژیم دیکتاتوری و گروه‌های تروریستی.

بی‌شک نجات تمامی مناطق کشور و از آن جمله آزربایجان جنوبی از چنگال رژیم ارتجاعی-فاشیستی و نیز پاک‌سازی آزربایجان غربی از لوث وجود گروه‌های تروریستی با اتکا به حق دفاع مشروع و اراده عمومی مردم راهکار اصلی برای حل نهایی مسئله خواهد بود.

 

زنده باد مبارزات آزادی‌خواهانه ملت تورک در آزربایجان جنوبی و سایر مناطق ایران

زنده باد مبارزات آزادی‌خواهانه و توأمان ملل تحت ستم در ایران

 

تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان – دیرنیش
جنبش دانشجویی آزربایجان – آزوح
حزب دمکرات آزربایجان جنوبی – گآدپ
حزب مرکز آزربایجان- آ‌م‌پ

۱۴ اسفند ۱۴۰۲

روی خط خبر