فولادی که آبدیدهتر میشود
تاریخ آزربایجان با فراز و نشیبهای فراوان مملو از قیامها علیه مستبدین و فداکاری، جسارت، رشادت و… مبارزان و فدائیان انقلابی میباشد که زندگیشان خود حماسه و تراژدی میباشد.
در آزربایجان ما بسیاری از گلوها به خاطر فریاد آزادیخواهی طناب دار را لمس کرد و بسیاری از سینهها در مقابل سرنیزه ظالمان سپر شد. در آزربایجان ما ظالمان بسیاری بر اریکه قدرت تکیه زدند ولی نهایت باخشم انقلابی مردم بنیان حکومتشان متلاشی شد.
قریب به صدسال و اندی هست، آزربایجان ما گرفتار ظلم نژادی با معجونی از اندیشههای شعوبیه میباشد که تلاش میکند، بنیانهای تاریخی و ملی این دیار کهن را در آسیاب آسمیلاسیون و فاشیسم خرد کند.
گلوله نفرت و کین داشناکسیون را بر پیکر آزادیخواهان آزربایجانی مشروطیت نشاند. زبان غیر را بهزور تنبیه و درفش در دهان این ملت کرد تا زبان کهن ترکیاش را فراموش کند. حکومت ملیاش را با اشغال تبریز به زیر کشاند و بهترین فرزندان ملت آزربایجان را تیرباران کرد.
چرخ آسیاب فاشیسم همچنان میچرخد و آسیابان ظالم هرروز، سرعت چرخدندههای آسیاب را بیشتر و بیشتر میکند تا «بقاء ملی آزربایجان» را بیشتر خرد کند.
امروز با معجونی از فاشیسم و ارتجاع ایرانشهری و پان فارسیسم در آزربایجان روبرو هستیم که پرده دریده و برای نابودی کلیات آزربایجان با کسی تعارف ندارد. زیرساختها، اندک صنایع تولیدی، زبان، فرهنگ، محیطزیست، منابع زیرزمینی و…همگی در آسیاب فاشیسم و ارتجاع در حال نابودی هست.
لایهای از ملیجکها، غلامان حلقهبهگوش، کنیزان و مزدوران نان به نرخ روز خور نیز که متأسفانه به زبان ما سخن میگویند در خدمت فاشیسم و تهران هستند تا چرخ آسیاب نابودی آزربایجان را با سرعت بیشتری بچرخانند.
اما علیرغم همه بیرحمیها و آپارتاید نژادی، تنها نیروی بالنده و بازدارنده چرخ بیرحم فاشیسم و ارتجاع ایرانشهری و حافظ «بقاء حیات ملی آزربایجان» جنبشی نوین، مطالبه گر و دموکراسی خواهی هست که در دانشگاهها، شهرها و خیابانهای آزربایجان رشد کرده و به نیروی سترگی تبدیلشده که دل آسیاب بان فاشیست را به واهمه انداخته است.
نیروی بالنده «حرکت ملی آزربایجان» در طبقات مختلف اجتماعی آزربایجان خود را نشان میدهد. دانشجو، کارمند، کارگر، طبقات شهری و روستایی و حتی طبقه جوان روحانیت آزربایجانی متفقالقول به این نتیجه رسیدهاند که برای «بقاء و حیات ملی آزربایجان» بایستی چرخدندههای آسیاب فاشیسم و ارتجاع باید شکسته شود. باید این سیستم بیرحم متلاشی شود. باید ملتی ضربه خورده از فاشیسم صدساله دوباره ساخت و البته که این قیام جسارت و فداکاری و روح فدائی بودن را میطلبد. باید دمکرات بود و بهمانند دمکراتها مقاومت ملی را به عرصه ظهور کشاند. باید سمبل مقاومت ملی شد. بهمانند فولاد آبدیده شد تا چرخدنده آسیاب خونین فاشیسم را متوقف و سعادت ملی را برای آزربایجان به ارمغان آورد.
فاشیسم تلاش میکند، برای تداوم کار آسیاب خونین نژادپرستی، روح مقاومت ملی را در نسل نوین آزربایجان بشکند؛ اما فرزندان قهرمان ملت آزربایجان در زندانهای فاشیسم هم به سمبل مقاومت ملی تبدیلشدهاند، ماهها بیخبری و فشار بر خانواده مبارزان آزربایجانی تأثیری در بالندگی حرکت ملی نداشته و شاهد آن هستیم که یوروشها، ابراهیم ساوالانها، عظیمی قدیمیها، ودود اسدیها، سعید میناییها و دهها زندانی سیاسی آزربایجانی بخشی از تابلو بسیار بزرگ مبارزات ملی در آزربایجان شدهاند و مقاومت ملی همچنان ادامه دارد.
سیستم فاشیستی با زندانهایش با اتهامات دروغین و واهیاش با اعتراف گیریهای ساختگی، فولادهای گداخته آزربایجان را آبدیدهتر میکند. فولادهای آبدیدهای که درنهایت چرخدندههای آسیاب خونین و کثیف فاشیسم و ارتجاع را با مقاومت ملی خود در هم خواهد شکست.
باشد که امروز برخی بهظاهر خودیها اما جادهصافکنهای فاشیسم، نام این مبارزان زندانی را بایکوت میکنند، اما آنان نیز شرمنده ملت خود خواهند بود.