نگاهی دگرگونه به نشست ۸ نفری در واشینگتن
عصر روز جمعه ۱۰ فوریه هشت «چهره شناخته شده» در واشینگتن امریکا، حضوری و مجازی گرد هم آمده و با کلی گوییها، آرزوهای خوب و شیرین، وعده ایران گل و بلبل را در فردای جمهوری اسلامی دادند.
تقریبا هیچ چیز مشخص و تازهای در گفتار این ۸ نفر نبود. ذاتاً ۴ نفر از آنها یعنی گلشیفته فراهانی، علی کریمی )علی کریمی اصلا ظاهر نشد ولی با فراهانی پیام مشترک داد (، نازنین بنیادی و حامد اسماعیلیون اعلام کردند ”هیچکاره” هستند و فقط صدای مردم ایران خواهند بود. خانم شیرین عبادی با دعوت به اتحاد، مادر گونه همه را نصیحت کردند، آقای رضا پهلوی و مسیح علینژاد که ظاهرا” موتور و ”مغز” این اتحاد عمل هستند بخش سیاسی نشست را پیش بردند، خانم علی نژاد با خواندن یک منشور بلند بالا یی که بخشی از آن در جهارچوب منشور جهانی حقوق بشر جای میگرفت و بخش بسیار ی بزرگی از حقوق انسانی مندرج در منشور جهانی حقوق بشر از جمله حقوق ملتها در آن غایب بود.
بخش قابل توجه و ”هیجانانگیز ” نشست، شرکت مجازی آقای عبدالله مهتدی دبیر کل کومله بود. از مصاحبه آقای مهتدی با کانال ” کلمه” چنان تفهیم میشد که ایشان با توافق ضمنی مرکز همکاری احزاب کردی در این نشست شرکت کرده بود. عدم شرکت حضوری آقای مهتدی نشان از عد. م رضایت کامل از اهداف این نشست میتواند باشد. آقای مهتدی در مصاخبه خویش با بیبی سی و کانال ” کلمه” اعلام کرده بود که از پلاتفرمی دفاع خواهد کرد که حقوق ملتها را برسمیت بشناسد. ولی در این ویدئو ۲.۴۵ دقیقه هیچ سخنی از فدرالیسم و شکل حکومت آینده بر زبان نراند. آقای مهتدی هم کلی گویی کردند و همه را به اتحاد و یکپارچگی دعوت کردند. این یک فرصت خوبی برای آقای مهتدی بود که خواستههای ملتهای غیر فارس را بطور واضح بیان کند. عدول ایشان از خواست آشکار از ایران فدرال خطای بسیار بزرگی بود.
در طول نشست هیچ شرکت کنندهای یک کلمه مستقیما از وجود و حقوق ملی ملتها سخنی بر لب نراندند. در جواب سوالهایی از طرف خبرنگاران در مورد چراییعدم شرکت «اقلیتهای قومی» بجز کردها در این کنفرانس، کمی کلی گوئی شد ولی مشخصا آقای رضا پهلوی با گشاده دستی اعلام کرد این” اتوبوس انقلاب «در حال حرکت هست و هر کس این» اتوبوس” را قبول کند میتواند سوار شود ولی ایشان به راننده این اتوبوس و مینی بوس هیچ اشارهای نکردند. در ضمن اعلام شد که سوار شدن به این اتوبوس مجانی میباشد. در پایان این شو، همه یک دیگر را بغل و روبوسی کرده و با خوشی و سلامتی نشست را پایان بردند.
یک افتضاح تمام عیار.
بعد از انقلاب عظیم ملتهای ایران این اولین ژست ” اپوزیسیون” در زمینه وحدت مخالفین بود. در تمام طول اعتراضات بیش از ۴ ماهه، ایرانشهریها تلاش داشتند خواستههای ملی اعتراضات را سانسور کنند و یا کم اهمیت جلوه بدهند، آنها شعار همه با هم را میگفتند ولی در عمل همه را به نفع خود میخواستند و میخواهند.
نشست واشینگتن اوج ناتوانی ایرانشهریها در گردآوری نیرویهای توانای قابل پذیرش برای جامعه ایران و جامعه جهانی بود. در ضمن این یک بار دیگر نشان داد که اپوزیسیون ایرانشهری هیچ برنامه بهتری برای ملتهای تحت ستم و غیر فارس ندارند آنها مثل حکومت پهلوی و جمهوری اسلامی یک دولت فارس محور و یونیتار را در برنامه خود دارند و این بمعنی ادامه ستم ملی بر همین منوال یا شاید هم شدیدتر میباشد.
بر ما ملتهای تحت ستم غیر فارس است که در اتحاد با دیگر نیروهابی مترقی جامعه، نیروهای چپ مترقی. گارگران و روشنفکران ایران که یک ایران کثیرالمله را قبول دارند. به حق تعیین سرنوشت ملتها باور دارند و اعتقاد دارند در حکومت آینده ایران همه ملتها به اندازه وزن خود در قدرت سیاسی و اقتصادی کشور سهیم خواهد بود، دست اتحاد داده و بر علیه تمامییت خواهان، یک ایران کثیرالمله و فدرال را پایه ریزی کنیم.
ایران و ملتهای ایران به اندازه حداقل صد سال از ترقی، پیشرفت و جامعه دمکراتیک عقب مانده اند، ما چندین نسل دیگر لازم داریم که در صورت وجود یک جامعه و نظام دمکراتیک زهر و سم شونیسیم فارس را در جامعه ایران از بین ببرد، با وجود نظام آپارتایستی پیشرفت ایران امری است ناممکن. مردمان ایران از استبداد، خفقان، ظلم و بیعدالتی سیاسی، ملی، جنسی، طبقاتی و مذهبی خسته شده اند، برای اولین بار و برای همیشه باید یک جامعه عاری از ستم را پایه ریزی کرد. ملتهای غیر فارس باید قاطعانه در مقابل هر گونه تئوری ایران شهری بایستاد. حکومت، قدرت، ثروت ایران از آن ملتهایی است که در آنجا زندگی کردهاند و میکنند.
سعید عزیزی؛ نماینده تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان-دیرنیش در اروپا
سوئد-بهمن