با رهبر تراشی راه گذار به دموکراسی و دولت قانون را مسدود نکنید
ارسلان بیگی
جریان هایی که سعی دارند خیزش اعتراضی مردم را با مفاهیم کلاسیک تفسیر نمایند و برای آن نسخه بپیچند سخت مایوس خواهند شد. نسلی که امروز در خیابان است و در برابر ماشین سرکوب از خون خود گذشته است با آن نسلی که در ۵۷ به خیابان آمده بود هم از نظر شخصیت شناسی هم از نظر هدف گذاری بسیار متفاوت است. نسل امروز بعنوان لکوموتیو قیام مردمی به دنبال ایدئولوژی خاصی نیست هدف او بهتر شدن اوضاع زندگی خودش و نهایتا دوستان و اطرافیانش است یعنی تمرکز او «انسان و زندگی بهتر» است.
از طرف دیگر این نسل به مدد تکنولوژی هر روز در یک بده بستان فرهنگی، تفریحی، علمی، تکنولوژیک و خبری با کل جهان است از این رو هیچ شخصی برای او کاریزمای خاصی ندارد او به راحتی می تواند همه را نقد کند و یا حتی از اینکه مچش را بگیرد هیچ ابایی ندارد. یک چنین جامعه ای در مرحله گذار از ساختار ارباب رعیتی به سیستم شهروندی و حکومت قانون است. از این رو تمامی تلاش ها برای تحمیل یک فرد به عنوان رهبر و یا هدایت جریان ها به آن سو چه از نظر جامعه شناسی چه از نظر روانشناسی اجتماعی جامعه کنونی ایران حرکت در خلاف سیر تحول به شمار می آید.
اگر چنانچه به هر علتی این تلاش ها موفق شود، یک روند بازگشتی و قهقرایی به جامعه تحمیل خواهد کرد که توان ایجاد پایداری و سکون را نخواهد داشت. این هم به معنای آن است که آن رهبر جایگزین توان تثبیت قدرتش را نخواهد داشت مگر با کشت و کشتاری جدید. باید با صدای بلند اعلام کرد که مردم ایران از هر دو نوع حکومت تمامیت خواه سلطنتی و دینی گذر کرده اند. گروههای سیاسی، جنسیتی، فکری، فرهنگی، هویتی و مذهبی خواسته های خود را در شکل نوینی از حکومت های دموکراتیک جهانی همچون فدرالیسم پیگیری می کنند.