هیاهوی رسانهای پیرامون رضا پهلوی برای چیست؟!
دیروز رضا پهلوی پسر محمد رضا پهلوی یک نشست مطبوعاتی زنده داشت که از سوی رسانههای فارسی خارج از کشور به صورت بیسابقهای برجسته شد.
دو نکته قابل ذکر در مورد این نشست وجود دارد. اول اینکه تقریباً هیچ رسانه بین المللی و مستقلی در این نشست وجود نداشت. حتی خبرنگاران برخی از رسانه های فارسی در محل حضور نداشتند و سؤالهایشان را از راه دور ارسال کرده بودند. با توجه به اینکه از حاضرین در سالن هیچ تصویری منتشر نشد و از صداهای منتشر شده میتوان استنباط کرد که سالن و یا اتاق نشست تقریباً خالی بوده است. سؤالها نیز از پیش تعیین شده بود و هیچ خبرنگار و سوال آزادی وجود نداشت.
ثانیاً آقای پهلوی که در رسانههای اجتماعی از وی با القابی مانند منتظرالسلطنه و ربع پهلوی یاد میشود مثل همیشه بدون ارائه برنامه خاص و مشخص و صرفاً با کلی گویی و سخنان کلیشهای این نشست را به پایان برد. البته سخنان دوپهلو، مردد و نامطئن وی که ریشه در شخصیت و گذشته خانوادگی او دارد بار دیگر شخصیت متزلزل و غیر مستقل وی را پدیدار کرد.
ولی دو تازهگی در این نشست وجود داشت؛
اول، ادعای رهبری سیاسی رضا پهلوی که البته باز با طرزی مردد و نامطئن بیان شد؛ که گویی نیرویی از پشت سر وی را مجاب به زبان آوردن چنین سخنانی کرده است!
دوم، هیاهوی رسانههای فارسی پیرامون این نشست که به طرز مشکوک کنندهای پر حجم و هماهنگ شده به نظر میرسید.
به نظر آگاهان کل این مسئله بی ارتباط با وضعیت بحرانی بی سابقه رژیم ایران در داخل کشور و صحنه بینالمللی نیست. در شرایط فعلی بعید نیست که برخی قدرتهای جهانی بخواهند از این مسئله به عنوان اهرم فشاری علیه رژیم ایران استفاده کنند تا بتوانند از رژیم امتیاز بگیرند.
در وحله دوم نیز احتمال اینکه برخی مراکز قدرت بخواهند دنبال آلترنتاتیوسازی مصنوعی باشند وجود دارد. آنهم از شخصی که گذشته خانوادگی آش مملو از صفحات سیاه است و این شخص نیز از آن گذشته دفاع میکند.
ولی در هر حال بایستی دانسته شود که ایران فعلی ایران صد سال پیش و یا چهل سال پیش نیست که کسانی بخواهند یک حکومت تک قومی را به واسطه یک سرجوخه بیسواد و یا یک روضه خوان بر کشوری متکثر حاکم کنند. سطح آگاهی فعلی شهروندان ایران نسبت به چهل سال قبل بسیار بیشتر است. در شرایط فعلی امکان اینکه ملل تحت ستم در این چنین گزینهای را قبول کنند وجود ندارد زیرا این به معنی بازگشت به گذشته ای سیاه خواهد بود. هکذا، عموم شهروندان ایران یک عقبگرد تاریخی و عبور از یک دیکتاتوری فردی به دیکتاتوری فردی دیگر را برنخواهند تابید.
اتکا به چند خاطره و یا شعار نوستالژیگرایانه قطعاً جغرافیای گسترده، متنوع و پرجمعیت ایران را با چالش های جدی روبه رو خواهد کرد که نظم و امنیت منطقه را تا مدتها به محاق خواهد برد.