تحریریه آراز نیوز:
تأملی بر نام ایران
اخیراً برخی از مخاطبین سؤالات و نکتهنظراتی را در باب نام ایران با تحریریه آرازنیوز در میان گذاشته اند که لازم میبینیم چند نکته را در این باره (مکراراً) بیان کنیم.
۱- هیچ مستند بی طرفی وجود ندارد که قبل از اسلام در این جغرافیا دولتی به نام ایران وجود داشته باشد. اگر مقصود حکومتهای هخامنشی و ساسانی است؛
الف) منابع غربی این دولتها را پرسیا نامیدهاند. همچنانکه تا امروز نیز این نام کاربرد دارد.
ب) در منابع عربی صدر اسلام نامی از ایران در میان نیست؛ به رغم اینکه نامهایی همچون آزربایجان، فارس، سیستان، خراسان، طبرستان و امثالهم به وفور استفاده شده است.
ج) تنها منابع متأخر فارسی برای آن دوره از نامهایی مانند ایرانویچ و یا ایرانشهر نام میبرند که با توجه به شبهات بسیاری جدی که متوجه تاریخ نگاری معاصر فارسی میباشد (به دلیل دستبردها و جعلیات رایج و گسترده) این منابع تا زمانی که از سوی منابع موثق بیطرف تایید نشوند قابل استناد نیستند. همچنانکه استدلالهایی نیز در رد این ادعاها مطرح شده است.
د) نظر غالب اینست که زبان و فرهنگ رایج امروز در مناطق فارس و خراسان، تاجیکی است و به انتساب جغرافیایی فارسی نامیده شده است. زبان و فرهنگ فارسی و یا پارسی که پهلوی و یا فهلوی نیز نامیده شده است در مقابل امواج فرهنگهای عربی، ترکی و تاجیکی برافتاده است (مانند بسیاری از زبانهای قدیمی مثل لاتین، سانسکریت و آرامی). لذا زبان، فرهنگ و افسانههای تاجیکی را که مأخذ نام ایران است، نمیتوان امتداد منطقی پرسهای پیش از اسلام دانست.
۲- از آغاز دوره اسلامی تا ابتدای صفویه اساساً دولت واحدی در جغرافیایی که امروزه ایران نامیده میشود وجود نداشت که دولتی به نام ایران وجود داشته باشد. در دوره مذکور این جغرافیا تحت تسلط امپراتوریهای بزرگ عرب و یا ترک بوده است و در مقاطعی نیز حکومتهای پراکندهای در این جغرافیا موجود بوده است. از قضا بر این مبنا آزربایجان یک واحد سیاسی – اداری قدیمیتر است. زیرا از پیش از اسلام همیشه یک واحد سیاسی اداری بوده است در حالی که در این اعصار نامی از ایران به عنوان یک واحد سیاسی – اداری در میان نیست.
در این دوره نام ایران (و نیز توران) فقط در اشعار اساطیری شاهنامه فردوسی موجود است و بار سیاسی، اداری، جغرافیایی مشخصی ندارد.
۳- با آغاز صفویه و تشکیل دولتی واحد در جغرافیایی که امروز ایران نامیده میشود نام ایران کم کم مورد استفاده قرار میگیرد. شاه اسماعیل صفوی که نظامی و سیاستمداری داهی بود برای تأثیر بر ترکمانان قزلباش از زبان و ادبیات ترکی بهره میگیرد، همچنانکه خود از بزرگترین شاعران ترکیسرای است. برای تأثیر بر تاجیکان نیز (در آن دوره هنوز نام فارسی رواج نیافته و دوگانه ترک و تاجیک مورد استفاده قرار میگرفت) از زبان و ادبیات تاجیکی و خصوصاً شاهنامه بهره میگیرد. با انتقال پایتخت از مناطق ترکنشین به مناطق تاجیکنشین نیز تأثیر جریان شعوبیه در دربار بیشتر و بیشتر شده و نام ایران رواج بیشتری مییابد. ولی تا میانههای حکومت قاجار هنوز رسمیت خاصی ندارد و نام دولتها نه ایران، بلکه صفوی، افشار و قاجار بودهاند.
نکته مهم اینکه تا پایان قاجار ایران مفهومی متکثر بوده و مطلقاً مترادف فارس نبوده است. چنانکه همیشه عبارت ممالک محروسه که بیانگر روشن تکثر است در کنار نام ایران قید شده است.
۴- با تأسیس حکومت پهلوی که با انتقال مصنوعی قدرت از اکثریت نسبی ترک به اقلیت تاجیک توسط انگلیس صورت گرفت، مفهوم ایران به تمامی قلب و جعل شده، مفهوم متکثر آن لغو و به مفهومی تک بعدی تبدیل شد.
نتیجه:
ایران به عنوان مفهومی اداری – سیاسی واژه ای متأخر است و در این معنا آزربایجان دارای قدمتی بسیار بیشتر است.
ایرانی که از اواسط تا پایان قاجار متدوال شد مفهومی متثکر بود.
ایران تک بعدی امروزی یک مفهوم مجعول و استعماری است.
اگر قرار باشد ایرانی وجود داشته باشد باید به شکل اصلی خود بازگردد.