آیا تورکی زبانی محلی است؟
اجازه دهید برای جواب دادن به این سوال مثالی عرض کنم. درخت کهنسال با عمر چندین دهه را در نظر بگیرید که شاخههای آن هر کدام به اندازه یک درخت معمولی بیست سیساله قطور میباشد. در این مثال زبان تورکی همان تنه اصلی و شاخههای قطور آن همان لهجههای آن میباشد.
اگر اشتراکات زبان تورکی باستان با زبانهای باستانی سومری (پنج هزار سال قبل)، عیلام (چهار هزار سال قبل) و سایر اقوام و دولتهای باستانی را کنار بگذاریم، قدیمیترین جملات زبان تورکی فعلا قدمتی حداقل ۳ تا دو هزارساله میباشد که در قالب جملات منقش در لوح نقره مکشوفه از یک کورقان پیدا شده است و محتشمترین آن سنگ نوشتههای مربوط به اورخون و تونیوقوق میباشد.
به سبب وسعت اسکان و زندگی تورکها در اقصی نقاط آسیا و حتی در شرق اروپا، به مروز زمان لهجههای مختلف تورکی تبدیل به زبانهای مختلف تورکی با پسوندهای جغرافیایی و یا قبیلهای شدند. مانند تورکی آزربایجان، تورکی تورکیه و تورکی ازبکی و غیره.
از اواخر دوره سلجوقی پایههای زبان تورکی آزربایجانی امروزین – که در کل ایران امروزین با گویشهای کمابیش متفاوت صحبت میشود- به وجود آمد. کتاب گرانقدر دده قورقود مربوط به دوره ایست که هنوز زبان تورکی آزربایجانی و آناطولی هنوز یکی بودند.
با تغییر و تحولات سیاسی به تدریج روند تشکیل ملل و زبانهای مستقل در آزربایجان و آناطولی آغاز و هر دو زبان علیرغم داشتن منشا واحد، راه پیشرفت متفاوتی را در پیش گرفتند.
در آناطولی با تشکیل دولت مقتدر عثمانی، زبان تورکی زبان نوشتاری، دولتی و ادبی دولت شد ولی در شرق، علیرغم تشکیل دول تورک آق قویونلو (اوزون حسن دستور ترجمه قرآن به زبان تورکی آنروزی را صادر کرد.)، قره قویونلو (جهانشاه مشهور به حقیقی یکی از نامدارترین شعرای تورکی زبان آن دوره)، صفوی (شاه اسماعیل با تخلص خطایی دارای حجیمترین دیوان به زبان تورکی)، افشاریه (نادرشاه دستور حک کتیبه تورکی در کوهی نزدیک کلات نادری را داد و در بارگاه حضرت علی دستور نوشتن اشعار تورکی را داد) ادبیات فارسی با حمایت سلاطین تورک همگام با زبان تورکی به رشد و انکشاف خود ادامه داد. کمتر شاعری سراغ داریم که تحت حمایت یا به اصطلاح ساپورت مالی سلاطین تورک قرار نگرفته باشد.
مستحضرید فردوسی با ساپورت مالی سلطان محمود شاهنامه را نوشت. البته تبعات این کار را در غزنین پایتخت آنروز سلطان محمود را امروزه میبینید که تورکان هزاره به فارسی آنروزگار صحبت میکنند. !
باری به مرور زمان، زبان تورکی در ایران براساس یک سنت نانوشته میدان نثر را به فارسی داد و خود در قالب شعر و ادب با قدرت به حیات خود ادامه میداد.
در دوران مشروطیت خواهی تعدادی از ادبا، فعالین آزربایجانی تصمیم به پایه ریزی ژورنالیزم تورکی گرفتند و چندین نشریه به زبان تورکی در اورمیه و تبریز منتشر شد. میرزا حسن رشدیه نیز برای تدریس تورکی در مکاتب، کتابهای «آنادیلی» را تدوین کرد ولی چه سود که طوفان بنیان کن فرهنگی – سیاسی حکومت رضاخان و پهلویها با انکار هر آنچه تورکان برای فرهنگ و ادب کشور انجام داده بودند استفاده نوشتاری از زبان تورکی را ممنوع و با سعی در تغییر نام آن به «آذری» آنرا در حد زبان مفلوک و محلی درآورد. کتابهای تازه تدوین شده «آنادیلی» در حکومت یکساله حکومت ملی آذربایجان (۱۳۲۴-۱۳۲۵) از اول تا پنجم دبستان تدریس و با اتمام این حکومت عرصه برای زبان تورکی تنگتر و تنگتر شد.
علیرغم یکصد سال تخریبات سازماندهی شده بنیان کن سیاسی- فرهنگی، زبان تورکی آزربایجانی در ایران نه تنها نابود نشد بلکه تورکی از حد شعر و شاعری هم بیرون رفت و امروزه هزاران تورکی پژوه، رومان نویس، ژورنالیست با عشق و علاقه و بدون هیچگونه حمایت دولتی به بالندگی این زبان چندین هزارساله تلاش میکنند.
دکتر توحید ملک زاده