آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تیتر یک / منطق وارونه و تز استعماری ذهنیت ایرانی که در کتابهای درسی تدریس می‌شود

منطق وارونه و تز استعماری ذهنیت ایرانی که در کتابهای درسی تدریس می‌شود

منطق وارونه و تز استعماری ذهنیت ایرانی که در کتابهای درسی تدریس می‌شود
14 آوریل 2021 - 19:31
کد خبر: ۵۸۹۳۲
تحریریه آرازنیوز

در کتاب تاریخ معاصر دوره دبیرستان کلاس یازدهم نوشته شده است «پارسی زبان یک قوم نیست بلکه زبان فراگیر و ملی است … بیش‌تر اقوام ایرانی علاوه بر حفظ زبان مادری خود … با لهجه و گویش‌های متنوع به زبان پارسی سخن می‌گویند» و فوقاً نیز زبان فارسی را یکی از عوامل «به هم پیوستگی و هم‌گرایی» معرفی می‌کند.

این کتاب همچنین بیان می‌کند هر موقع دولت مرکزی ضعیف شده است در آزربایجان و کردستان و خوزستان و ترکمن‌صحرا و بلوچستان به ادعای آنها «غائله» به پا شده است.

بی‌تردید این سطور مملو از آرا و نظرات نادرست و مغرضانه می‌باشد که با اهداف استعماری از طریق مکانیسم دولتی اشاعه می‌شود.

پیش از همه باید گفت زبان فارسی طبعاً زبان یک قوم و یا ملت است. زبان قوم و یا ملت تاجیک. یعنی نام این زبان تاجیکی است و فارسی یک انتساب متأخر است. تا چند صده پیش منابع تاریخی از «ترک و تاجیک» نام می‌برند و صحبتی از نام فارسی در میان نیست. حتی امروزه در بسیاری از روستاهای دور دست مناطق مرکزی ایران سالخوردگان خود را تاجیک معرفی می‌کنند نه فارس.

موطن اصلی این زبان تاجیکستان امروزی است که به مرور در مناطقی از افغانستان، خراسان و فارس گسترش یافته است. به مرور نیز ابتدا دری و سپس به انتساب ناحیه جغرافیایی فارس، فارسی نامیده شده است. یعنی زبانی که در فارس بدان سخن گفته می‌شود. بدین لحاظ این زبان، زبان یک قوم است و نام آن قوم تاجیک است.

این زبان در طول حداقل هزار سال حکومت ترکان هیچ موقعیت اختصاصی نداشته است. در کنار زبان عربی که زبان دین و علم بوده است و زبان ترکی که زبان حکومت، دربار، قشون و سیاست بوده است، فارسی یکی از زبانهای ادبی و دیوانی مورد استفاده بوده است. در همین برهه زبان ترکی نیز یکی از زبانهای ادبی و دیوانی بوده و صدها شاعر به این زبان شعر سروده اند. چنانکه حتی پادشاهانی مانند شاه اسماعیل صفوی و جهانشاه قاراقویونلو دیوانهای شعر ترکی آفریده‌اند.

موقعیت اختصاصی (استعماری) زبان فارسی صرفاً از زمان حکومت رضاخان میرپنج آغاز می‌شود و به زور ارگان‌های دولتی تحمیل می‌شود. لذا فارسی نه تنها جزو عوامل همبستگی و همگرایی نیست بلکه در صده اخیر جایگاه اختصاصی – تحمیلی آن و حذف قهرآمیز دیگر زبانها عامل افتراق و واگرایی بوده است.

در ضمن در هیچ یک از مناطق غیر فارس زبان جز معدودی افراد آسمیله و استحاله شده در شهرهای بزرگ اغلب مردم «در کنار زبان مادری خود به زبان فارسی سخن نمیگویند» و این مساله در توهمات پانایرانیستها در جریان است.

از کسانی که می‌گویند هر موقع حکومت مرکزی ضعیف شده در آزربایجان و کردستان و احواز و بلوچستان و ترکمن‌صحرا به قول آنها غائله و بلوا شده است باید پرسید؛

چرا؟ علت چیست؟

آیا این همه مردم که بیش از نصف جمعیت کشوراند در طول دهه‌ها عامل بیگانه بوده‌اند!؟

آیا در ایران همه در راه کجند و فقط فارس‌ها (تاجیک‌ها) در راه راستند؟!

چرا یک جوالدوز به دیگری و یک سوزن به خود نمی‌زنید و نگاهی به سیاستهای استعماری حکومت فارسیزه شده تهران نمی‌کنید!؟

تا سیستم بر همین منوال باشد این به قول شما بلواها و به نظر ما «جنبش‌های آزادی بخش» ادامه خواهند داشت و روزی این جنبش‌ها پیروز خواهند شد چون هیچ استعمارگری تا ابد پابرجا نمانده است.

 

روی خط خبر