تحلیل ژئوپلیتیک:
نه اقتصاد هست و نه سیاست، اما آذربایجان غربی رنگین کمان اقوام است…
چند روزی است که رسانهها و نشریات ملی ایران با ساخت سریال ها و مستند های گوناگون، ذهن بیننده و خواننده خود را به گونه ای تعلیم میدهند که استان آذربایجان غربی را به عنوان یک استان کردنشین ببیند.
جدای از نادرستی این ادعا و تلقین، چنین حرکاتی با توجه به شرایط اقتصادی و سیاسی کشور نتایج مطلوبی نخواهد داشت. پس از چندین سال تحریم همه جانبه و ابر تورم با متوسط ۳۶%، کشور خود را برای انتخاباتی حاضر می کند که هم در سایه پسرفت های اقتصادی و هم در سایه بی اعتمادی سیاسی صورت میگیرد. ناگفته پیداست که چنین تحرکاتی که واکنش برخی از نمایندگان منطقه را نیز در بر داشته و با نام فتنه نیز خوانده شده است، از سوی گروه های خاصی هدایت می شوند. هدف از چنین القای رسانهای، آماده سازی اذهان برای تحرکات ژئوپلیتیک محتمل در آینده می باشد. گروه های منتسب به تفکر ایرانشهری در پی آن هستند که با کرد نشان دادن آذربایجان غربی، منطقه حایلی میان آذربایجان (جمهوری آذربایجان و آذربایجان ایران) و جمهوری ترکیه برقرار کنند.
به اعتبار آنچه که در منطقه می گذرد این خواسته و تحرک گروههای ایرانشهری نتایج مطلوب و مد نظر را در پی نخواهد داشت. با درایت مثال زدنی گروه های ایرانشهری در تحولات مربوط به جنگ دوم قره باغ، آذربایجان اکثرا شیعه تماماً از حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی ایران خارج شد. از سوی دیگر ارامنه نیز به این نتیجه رسیده اند که خواسته چنین گروههایی صرفاً در حد تولید کلمه خواهد ماند و در میدان عمل واقعیتی وجود ندارد. به لحاظ ترکیب جمعیتی، جمهوری آذربایجان دومین کشور بزرگ شیعیان پس از جمهوری اسلامی ایران می باشد و دیپلماسی و روابط معنوی برپایه تشیع میتوانست جای پای محکمی در قفقاز برای ایران باز کند، اما درایت گروههای ایرانشهری تحولات را به گونه ای رقم زد که نه تنها دیپلماسی ایران بلکه تشیع نیز در قفقاز به یک گفتمان مغلوب تبدیل شد. هم اکنون پس از فتح قفقاز، این گروه ها در پی گفتمان سازی در منطقه آذربایجان غربی می باشند.
تحلیلی از کانال «مطالعات اوراسیا – خاورمیانه»