به مناسبت ماجرای تمبر کذایی چاپ شده در اربیل:
ژئوپولوتیک آذربایجان غربی و آسیب شناسی آن از شمال عراق و خصوصا اربیل
دکتر توحید ملک زاده
غرب آذربایجان در طول تاریخ هم از نظر امنیتی و هم از منظر استراتژیکی دروازه شرق و غرب بوده و گذرگاه فرهنگهای مختلف به شمار میآید. آذربایجان در صده¬های اخیر با تشکیل دو دولت ترک صفوی و عثمانی در شرق و غرب این منطقه، اهمیت سیاسی ویژهای نیز کسب کرد. ادامه روند تثبیت حاکمیت دولتهای صفوی و عثمانی در دو سوی آن از یکسو و تشکیل خانات مستقل ماکو، خوی و اورمیه (از اورمیه گرفته تا تکاب افشار) و در دوران قاجاریه تشکیل ولایات اربعه اورمیه، خوی و سلماس و ماکو در غرب آذربایجان ویژگی خاصی بر این منطقه به ارمغان آورد که یکی از آنها هم مرزی با کشورهای روس و عثمانی بود. علیرغم تاخت و تاز مرتب سالیانه عشایر کوهستانهای غرب آذربایجان به مناطق شهری آن، رشد فرهنگ و تمدن منطقه و حتی رواج تجارت در سایه امنیت ایجاد شده توسط اقتدار دولتی در دوره قاجاریه مثال زدنی بود. در قرون معاصر حمله شیخ عبیدالله با سی هزار داوطلب عشایر از حکاری عثمانی به اورمیه تا مراغه و بناب را شاید بتوان اولین حرکت سیستماتیک عشایر برای زورآزمایی در آذربایجان به حساب آورد. غافلگیری سرداران آذربایجانی از این حرکت ناپخته و محکوم به شکست، ناشی از باور بهعدم انجام حرکات کودکانه تروریستی علیرغم داشتن علم به قدرت و پتانسیل نظامی آذربایجان بود. تیمورپاشاخان ماکویی فرمانده قشون آذربایجان اعزامی برای دفع شیخ و قشونش طی نامهای مفصل اوضاع احوال آذربایجان را به وی شرح داد و تقاضای نیروی کمکی نمود.
ناصرالدینشاه ۱۷ مهر ۱۲۵۹ طی تلگرافی به تیمورپاشاخان نوشت: «تلگراف مفصل تو را خواندم. حقیقت این است همه شما گویا دیوانه شده اید، مثل سفاهت شیخ عبیدالله. شیخ یا دیگری کیست که این طور جسارتها بکند. چهار تا کرد چرا شماها را این قدر دست و پاچه و کم دل کرده است که این طورها عرایض و تلگرافها عرض میکنید؟ همان ماکو و خوی و سلماس و ارومی باید جواب هزار نوع این امور را بدهد چه رسد به آذربایجان. نمیدانم چه خبر شده است که این قدر بیغیرت شده اید؟ یعنی چه؟ …». فتنه شیخ عبیدالله، (گزارش وقایع حمله اکراد به صفحات آذربایجان در دوره قاجار)، انتشارات مجلس، ۱۳۹۰، ص: ۱۴۸. پس از این دستورات قاطع ناصرالدینشاه، در مدتی کوتاه بساط موجدین آتش بازیهای کودکانه برچیده شد اتباعش دربه در شد و شیخ در عثمانی دستگیر و در تبعید مرد. شرارتهای عشایر در مشروطه خواهی آذربایجان، جنگ جهانی اول و پس از آن که با سرکردگی سیمیتقو انجام گرفت موضوعاتی نیست که از دید مردم آذربایجان بدور ماند. تاخت و تاز سیمیتقو عملا تا سال ۱۳۰۵ ادامه داشت و تا سال ۱۳۰۹ در کوههای شمال عراق سرگردان به دنبال مفری از دست قوای دولتی بود. شرارتهای عناصر ضدانقلاب در منطقه نیز اظهر من الشمس میباشد که با حمایت اجانب موجب قتل، غارت و سلب آسایش اهالی شده بودند.
تاریخ نشان میدهد دو منطقه قندیل و شمال عراق پاشنه آشیل استان آذربایجان غربی بوده و حساسیت مردم به این دو اسم، بخاطر اطلاع از تاریخ منطقه و آسیبهایی است که در طی قرون گذشته از این ناحیه دیده اند. در چند سال اخیر تروریسم با استفاده از بلبشوی ایجاد شده توسط داعش و به مدد اسلحههای ارسالی غرب، در صدد رسیدن به آبهای گرم مدیترانه برای دسترسی به آبهای آزاد میباشد تا به زعم خود چهار تکه محصور در بین دول بزرگ را بهم ربط داده و از طریق مدیترانه تنفس نماید. مردم آذربایجان غربی تلاشها برای پاکسازی قومی در شمال سوریه، تزریق ۳۰۰ میلیارد پول مشکوک به قلب اورمیه تحت عنوان سرمایهگذاری، اوضاع ترکها و اعراب کرکوک، زیاده خواهی فرهنگی- قومی در اورمیه، حمله به مرزبانان و ایجاد رعب و وحشت قومی در منطقه برای ترک منطقه از سوی مردم بومی را سناریوهایی میدانند برای توهماتی که در قندیل و اربیل چیده میشود. اخیرا چاپ تمبری به مناسبت سفر پاپ به اربیل با نقش سرزمین موعود از طرف بازیگران فعلی شمال عراق نوعی ماجراجویی از طرف دول ایران و ترکیه محسوب شده و بشدت محکوم گردیده است. سخنگوی وزارت خارجه ایران نیز خواستار برچیده شدن آن تمبرهای کذایی شده است. تعجبآور نیست پس از گذشت چند روز هنوز فریادی، توئیتی از به اصطلاح وطن پرستانی که با یقه درانی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ وا وطنا سر میدادند، شنیده نشده است. با توجه به تجربه تاریخی، آیا آذربایجان میتواند به شما اعتماد کند؟
۲۱ اسفند ۱۳۹۹