زندان و اعتصاب غذا؛ وارونهسازی جریان اِعمال سلطه بر بدن و ساخت یابیِ مجددِ امرِعدالت و آزادی
آراز سلیمانی
اعتصاب غذا کنش متقابل نمادینی است در وجه مقابلِ بی عدالتی. مقاومتی است در راستای برآوری امکانِ رهایی. برسازنده مجدد امر آزادی و اختیار در عمیقترین سطح عمل است. مسلوب کننده اراده ظالم است برای بازدارندگی ستماش.
اعتصاب غذا خلع سلاح دژخیمان است و برهم زننده چارچوب مکانیزم سلطه بر بدنهاست.
اعتصاب غذا مرگِ سوژه اخلاقِ حقوق است. اخلاقی که مبتنی بر حق و مبتنی بر عدالت در اجرای حق است. آنگاهی که حقیقت صورت ذاتی-اخلاقی و سوژگی خود را از دست می دهد تبدیل به “رژیمِ(های) حقیقت”ای می شود که وابسته به روابط قدرت بوده و محصول صورتبندی های سیاستِ سلطه و استعمار میباشد.
زندان ابزای برای کیفر و تنبیه دگراندیشان است. انضباطِ مستبدانه زندان با جداسازی زندانیِ عدالتخواه از جامعه و همرزماناش سعی در ممانعت از همبسته شدن آنها برای جریانِ اصلاح وتامین هرچه بیشتر امکانِ سعادت عمومی را دارد. انضباطی که مراقبت، تنبیه و تعذیب زندانی آزادیخواه را هدف وجودی خود قرار داده است.
اعتصاب غذا کنشیاست بر علیه همه اینها. بپا خیزی و ظهور معرفتیست که با بازآرایی صفوف حق و عدالت به بازآفرینی گفتمان های آزادیخواهانه برخاسته است.
تراژدی زندان بدنها را به منزله جایگاه سرکوب می شناسد. سرکوب و کیفری که باید منجرِ به مطیع شدن و فرمانبرداری از نیروی آفریننده زندان شود.
فرم مدرن زندان، حاصل دوگانه “دانش-قدرت”ای است که نه به دنبال ستاندن جان و خنثی سازی نیروی فیزیکالِ زندانی(حداقل بطور مستقیم و آنی) بلکه در پی رامش و بندافکنی بر روح و فکر وی را دارد.
اعتصاب صورت گرفته از سوی زندانیان سیاسی آذربایجانی در زندانهای اردبیل و ائوین، واژگون سازی جریان سلطه و استعماری است که برای دگرگونی و امحاء افکار و ایدههای آزادی وعدالت انسانی-اجتماعی به طرق گوناگون از سوی سیستم استعمار و سلطه بر بدن های آنها انجام میپذیرد.
دوستان ما آگاهانه در اعتصابند برای خلع ابزار و سلاح از سیستم و مقاومت در برابرِ بازتولید جایگاه و اراده قدرت مستبدانه و مستعمرانه.
آری دوستان ما اعتصاب غذا کرده اند و با عمق جانشان آرمان های آزادی وعدالت را میپرورانند. همراهشان هستیم.