سال هاست که تبعیض های موجود در آزربایجان، اعتراضات و سرکوب فعالین ملی آزربایجانی با دید توهم گونه و انحصارگرایانه رسانه های اپوزیسیون جمهوری اسلامی و جوامع حقوق بشری تمرکزگرا با بایکوت رسانه ای عمدی و هدفدار روبرو بوده است. با اینکه استاندارد دوگانه رسانه هایی مانند بخش فارسی صدای آمریکا، بی بی سی فارسی، رادیو فردا، دویچه صدای آلمان، من و تو و ایران اینترنشنال موجب گردید فعالین جنبش ملی آزربایجان با تکیه بر پتانسیل های خود فعالیت رسانه ای و حقوق بشری حوزه آزربایجان را گسترش دهند ولی با توجه به رسالت رسانه ای و مؤلفه های دموکراسی این رسانه ها در برخورد با مسائل آزربایجان بصورت کج دار و مریض و حتی تماماً جانبدارانه ظاهر شده اند.

هفته گذشته تعدادی از فعالین ملی و مدنی آزربایجانی با انتشار بیانیه ای تحت عنوان “به آرزوهای مردم شلیک نکنید” سیاست ها و اقدامات اخیر “حزب دمکرات کردستان ایران” در خصوص ادعاهای ارضی بر علیه آزربایجان را به نقد کشیده و این اقدامات را :

۱-موجب گسترش تروریسم و وحشت در بین مردم

۲-تقویت سیاست های جمهوری اسلامی در تضعیف جبهه ملل تحت ستم ملی در ایران

۳-  برهم خوردن روابط حسن همجواری بین ملت های تورک و کورد

ارزیابی کرده و از رهبران سیاسی کورد خواسته بودند با توجه به تاثیرات منفی تروریسم و بحران های نژادی و قومی در منطقه در خصوص احترام به تمامیت ارضی آزربایجان بصورت منطقی گام بردارند.

بیانیه فعالین ملی و مدنی آزربایجان که نام برخی از زندانیان سیاسی نیز در آن دیده می شد را می توان بخشی از فعالیت های رسانه ای و کش و قوس های تشکیلاتی بین تشکیلات های حرکت ملی و سازمان های کورد در خصوص ادعاهای ارضی و حضور تروریستی آنها در غرب آزربایجان  ارزیابی کرد که پای روشنفکران، نویسندگان و روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی آزربایجانی را به میان کشاند و انعکاس مثبتی رسانه های حرکت ملی آزربایجان پیدا کرد.

چنانکه در بیانیه روشنفکران، نویسندگان و زندانیان سیاسی حرکت ملی آزربایجان نیز اشاره گردیده و تشکیلات های حرکت ملی آزربایجان همواره بدان مصر بوده و هستند که تنها برنده برهم خوردن حسن همجواری و تقابل بین ملت تورک و کورد، جمهوری اسلامی ایران و از اصلی ترین عامل های تضعیف کننده جبهه ملل تحت ستم ملی در مبارزه با استعمار و فاشیسم ایرانی می باشد که متاسفانه رهبران، منسوبان تشکیلاتی و برخی از روشنفکران و نویسندگان کورد بدون مد نظر داشتن ضرورت “حسن همجواری و احترام به تمامیت ارضی یکدیگر” بر ادعاها  و حضور گروه های تروریستی فعال در غرب آزربایجان مصر بوده و با شیوه های گوناگون رسانه ای و میدانی در حال توجیه کردن آن می باشند.

البته سازمان ها و رسانه های تمرکزگرا  که در خصوص حقوق ملل تحت ستم ملی همیشه سیاست بایکوت را در پیش گرفته اند، با مدلی متفاوت ولی همسو با سیاست های کلی نظام جمهوری اسلامی ایران در خصوص برخورد با ملل تحت ستم ملی در مسموم ساختن فضای خطرناک تقابل بین ملت تورک و کورد نقش “کاتالیزور” را بازی می کنند که به مانند جمهوری اسلامی به هر دو ملت چنین تلقین می کنند که وجود “قدرت متمرکزمقتدر” در تهران نجات دهنده و تامین کننده امنیت آنها خواهد بود. این مدل دیگری از همان سیاستی می باشد که جمهوری اسلامی  بر انسان ها  تلقین می کند که اگر جمهوری اسلامی نباشد گروه های داعشی، وهابی، تکفیری و همچنین ” تجزیه طلب ها” ایران را نابود می کنند.

جمهوری اسلامی در بین تورک های آزربایجان چنین تلقین می کند که اگر سپاه سپاسداران نباشد، گروه های تروریستی پژاک و دمکرات کردستان و کومله غرب آزربایجان را اشغال می کند و در بین ملت کورد نیز خطر تورک های آزربایجان را القا می کند. حال رسانه های اپوزیسیون نیز چنین مدلی را را در پیش گرفته اند. به عنوان نمونه :

۱- رسانه های اپوزیسیون فارس تمرکزگرا در حالی که سعی در بولد کردن اخبار کولبران، مشکلات معیشتی، فرهنگی و زندانیان سیاسی کورد دارند به انحاء مختلف اخبار و سرکوب های موجود در آزربایجان را بایکوت می کنند.

۲- رسانه های اپوزیسیون فارس تمرکزگرا در حالی که گروهای اسلامی منطقه را جریان های افراطی و تروریستی می خوانند، بسیار جالب است که گروه pkk را که در لیست تروریستی کشورهای اروپایی و ایلات متحده آمریکا قرار دارند را با کلماتی مانند جنگجویان، ستیزه جویان، پیکار جویان، مخالفین مسلح سر تیتر قرار داده و تروریست های زندانی این گروه تروریستی را فعال سیاسی و مدنی می خوانند.

۳- رسانه های اپوزیسیون فارس تمرکزگرا در حالی که گروه های سیاسی و مسلح بلوچ و عرب را بعنوان تروریست و تجزیه طلب سر تیتر خود قرار می دهند، در خصوص اقدامات تروریستی گروه های مسلح کورد (پژاک، حزب دمکرات، کومله، پاک و…) با کلمات بازی کرده از محکوم کردن آنها طفره می روند.

۴- رسانه های اپوزیسیون فارس زبان تمرکزگرا که برخی چهرهای پرنفوذ اصلاح طلب جمهوری اسلامی در اتاق فرما این رسانه ها صاحب نفوذ شدید می باشند مکرراً و با زیرکی رسانه ای نام استان آزربایجان غربی را تحریف کرده و به ادبیات گروه های تروریستی فعال در آن منطقه رسمیت می دهند.

۵- رسانه های اپوزیسیون فارس تمرکزگرا، متحداً جبهه آشتی ناپذیری با جمهوری ترکیه و جمهوری آزربایجان داشته و گروه های تروریستی فعال در این کشورها همواره بعنوان مبارزین و یا انقلابیون یاد شده و سیاست های خارجی این کشور ها حتی در مورد پناهندگان بصورت بسیار فنی مدیریت رسانه ای می شوند.

۶- رسانه های اپوزیسیون فارس تمرکزگرا، در خصوص مسائل تاریخی، فرهنگی و سیاسی تورک های آزربایجان بشدت تحت تاثیر افکار مرکزگرایانه بوده و در حالی که فضای رسانه ای را برای نویسندگان و چهره های تئوریزه کننده سرکوب نژادی در ایران باز می کنند، صندلی منتقدین ملل تحت ستم در این رسانه ها همیشه خالی می باشد.

اگر بصورت اجمالی مناظره اخیر حول  بیانیه روشنفکران، نویسندگان و روزنامه نگاران آزربایجانی  در تلویزیون ایران اینترنتشنال را مورد بررسی قرار دهیم به راحتی می توان خصوصیات و سیاست بسیار حرفه ای فوق الذکر را در سوالات  مجری و خط این رسانه را  مشاهده کرد. در مناظره اخیر تلویزیون ایران اینترنشنال با اینکه موضع طرف آزربایجانی در رد “تروریسم و حسن همجواری ملت تورک و کورد” بود  و سعی داشت در مقام یک روشنفکر آزربایجانی به مسئله پرداخت کند، چینش مهمانان تماماً بر اساس سیاست ” کاتالیزور” و تشدید فضای مسموم و خطرناک و تلقین این موضوع بود که مسئله آزربایجان و کردستان بسیار خطرناک و خونین می باشد و این نظام مرکزی می باشد که باید مانع کشتار احتمالی در منطقه باشد.

با این همه و علیرغم بایکوت و سیاست یکجانبه رسانه های فارس تمرکزگرا، اصرار  بر حضور روشنفکران تورک آزربایجانی در این رسانه ها و بیان نظرات فکری جنبش ملی آزربایجان بسیار مهم و ضروری می باشد. شاید بعضی از کوتوله های سیاسی حضور در این رسانه ها و دیدار تشکیلات های سیاسی آزربایجان با سایر تشکیلات های ملل غیر فارس و حتی فارس ها را با ادبیات هدفدار جمهوری اسلامی خیانت بشمارند ولی روشنفکر، نخبه و تشکیلات های آزربایجانی بر اهمیت و صحت این موضوغ واقفند.

انتشار بیانیه روشنفکران، نویسندگان، روزنامه نگاران و زندانیان سیاسی جنبش ملی آزربایجان و خطاب آنها به رهبران و جامعه روشنفکری کورد و کوردستان امری قابل تحسین می باشد که فضای مسموم و نقش ” کاتالیزور” جمهوری اسلامی و رسانه های فارس تمرکزگرا در تشدید بحران را کم رنگ کرده و به جامعه روشنفکری کورد بیان می کند که رهبران و تشکیلات سیاسی خود را از ” شلیک به عقلانیت و حریت” باز دارید. طبیعتاً در روند خطرناک در پیش گرفته سازمان های سیاسی کورد در خصوص مسئله غرب آزربایجان، تشکیلات های جنبش ملی آزربایجان نیز با استناد به “حق دفاع مشروع و دفاع از تمامیت ارضی آزربایجان” مسئولیت تاریخی خود را به جا خواهند آورد، ولی جریان روشنفکری ملت تورک و کورد می تواند فضای مسموم را را به فضای دیالوگ تبدیل و مانع سو استفاده جمهوری اسلامی ایران و تضعیف جبهه ملل تحت ستم ملی در مبارزه با فاشسیم و استعمار شوند.