۲۵ اردیبهشت، جمعه سیاه آزربایجان – امیر بدری
سال پیش در سال ۱۳۹۴ تراختور آزربایجان با ۵۷ امتیاز در صدر جدول لیگ قرار داشت و با پیروزی مقابل نفت تهران میتوانست اولین قهرمانی خود را جشن بگیرد اما اشتباهات آشکار داور(علیرضا فغانی) مانع از این اتفاق شد.
تا حدودا دقیقه ۶۰ بازی تراختور با نتیجه ۳ بر ۱ از حریف خود جلو بود و بدون هیچ اتفاق غیرمنتظرهای میتوانست قهرمانی لیگ را به مردم آزربایجان هدیه دهد. اما این اتفاق غیر منتظره اتفاق افتاد و از دقیقه ۶۳ به بعد ابتدا به دلیل اشتباه فاحش داور، اصلیترین مهره تیم( آندرانیک تیموریان) اخراج شد و نفت تهران از فرصت به دست آمده نهایت استفاده را کرد و نتیجه بازی را سه بر سه برابر کرد.
اما این اشتباهات، آخر ماجرا نبود.
بعد از پایان بازی با حیله فدراسیون و همکاری نیروهای امنیتی کلیه وسایل ارتباطات جمعی قطع شد و به دروغ به هواداران و اعضای تیم اعلام شد که سپاهان رقیب اصلی تراختور با نتیجه دو بر دو مقابل فولاد خوزستان متوقف شده است و تراختور آزربایجان با همین نتیجه سه بر سه قهرمان چهاردهمین دوره لیگ شده است.
بعد از وصلشدن اینترنت موبایل و خطوط تماس مشخص شد سپاهان قهرمان لیگ شده است.
وقتی تراختور آزربایجان در سال ۸۸ به لیگ برتر آمد، علاوه بر شکست انحصار محبوبیت دو تیم مرکزی، تریبونی شد که روح ملی آزربایجان و هویت تاراجشده آن را فریاد میزد. شعارهای سکوهای ورزشگاه هشداری برای مرکزنشینان بود تا واکنش ملتی که هویت، فرهنگ، اقتصاد و … آن در طول ۹۰ سال تحت هژمونی مرکز، تاراج شده و از بین رفته را ببینند.
اما این واکنش بر حق ملت آزربایجان بر مزاج مرکزنشینان خوش نمیآمد و به هر طریقی اعم از جریمههای سنگین، اشتباهات برنامهریزیشده داوری، برخورد زننده با هواداران و توهینهای راسیستی و … مانع از پیشرفت و موفقیت تیم تراختور میشدند.
اما مرکزنشینان موضوع مهمی را فراموش کردهاند. رابطهی آزربایجان و مرکز یک رابطهی باخت-باخت برای مرکز است. مثلا اگر در سال ۱۳۹۴ تراختور قهرمان میشد، با شادیهایی که در خیابانها و جایجای این خطه اتفاق میافتاد، روح ملی و روحیه حقطلبی ملت آزربایجان بعد از سالها دوباره زنده میشد و راه برای رسیدن به هدف اصلی یعنی سعادت و خوشبختی ملت هموار میشد. اما مانع از قهرمانی تراختور همان دستاوردی که قهرمانشدنش میتوانست داشته باشد به ارمغان آورد. با این کار مرکز، ملت آزربایجان بیش از قبل به این نتیجه رسیدند که مرکز نشینان هیچگاه به فکر آزربایجان نبودهاند، نیستند و نخواهند بود و باید راه خود را جدا کرد.
آری! امروز آزربایجان با درس گرفتن از تاریخ و با تکیه بر حافظه تاریخی و روح ملی خود، خود را فرزند خواندهی ایران میداند و در تمامی امور راهش را از مرکز جدا کرده است.
کانون آذربایجانشناسی دانشگاه تبریز