گفتگو
علل عقب ماندگی و موانع توسعه در جغرافیای ایران
بررسی تاثیر معضلات و مشکلاتی مانند بیکاری، کمبود سرمایهگذاری داخلی و خارجی و اخیرا نیز بحران کرونا و افت قیمت نفت بر روند توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جغرافیای ایران در گفتگو با دکتر مهران صولتی جامعه شناس.
به گزارش آرازنیوز دکتر مهران صولتی جامعهشناس در گفتگو با خبرگزاری آناتولی تاثیر معضلات و مشکلاتی مانند بیکاری، کمبود سرمایهگذاری داخلی و خارجی و اخیرا نیز بحران کرونا و افت قیمت نفت بر روند توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی جغرافیای ایران را بررسی کرد.
وی در این گفتگو ابتدا به تشریح علمی مفهوم «توسعه» و سپس روند آن در ایران پرداخت که مشروح آن در ادامه میآید؛
«مفهوم توسعه، از مفاهیم دوران پس از جنگ جهانی دوم است. بنابراین سابقه آن شاید کمتر از هفتاد سال باشد. تا قبل از آن تاریخ، بیشتر مفهوم رشد اقتصادی به معنای افزایش تولید ناخالص داخلی و جی.دی.پی در ادبیات کشورهای مختلف مطرح بود. آنها میکوشیدند به سمت صنعتیشدن، افزایش سرمایهگذاری خارجی و رشد تولید پیش بروند و در رقابت جهانی جایگاه خود را هرچه بیشتر تحکیم بخشند، اما مفاهیمی مانند عدالت، کاهش نابرابریهای اقتصادی و توجه به حاشیهنشینان در ادبیات رشد مورد غفلت قرار گرفت.
پروژه رشدمحور با تاکید بر تولید ناخالص داخلی در برخی کشورها به بنبست رسید و موجب افزایش شکاف طبقاتی بین اقشار مختلف مردم شد. بنابراین اندیشمندان کوشیدند با ابداع مفهموم توسعه به سمت طراحی مدلی چندبعدی و جامعهنگر پیش بروند که میتواند همزمان رشد اقتصادی را ایجاد و رضایتمندی را برای تودههای بیشتری از مردم را نیز فراهم کند. بنابراین میتوان گفت که مفهوم رشد و تولید ناخالص داخلی، صرفا اقتصادی بود، ولی در مقوله توسعه بیشتر با یک مفهوم اجتماعی و فراگیر مواجه هستیم.
برای توسعه تعاریف متنوعی ارائه شده است. اگر بخواهیم تعریفی تقریبا جامع و مانع داشته باشیم بایستی بیان داشت که توسعه عبارت است از افزایش قابلیتها و ظرفیتهای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی جوامع مختلف. با این رویکرد، دیگر توسعه صرفا یک مفهوم کمّی با گرایش اقتصادی نیست. در حقیقت، توسعه از یک مفهوم کمّی به کیفی تبدیل میشود. توسعه یک کشور یعنی مولفههایی؛ مانند رشد اقتصادی، شاخصهای بهداشت و سلامت، امید به زندگی و رضایتمندی شهروندان افزایش یابد.
در جامعه توسعهیافته همچنین شاهد جلب مشارکت اجتماعی و سیاسی شهروندان در عرصه تصمیمسازی، بهبود توزیع درآمد بین آنها و کاهش فقر هستیم. بدینترتیب فروع مختلفی برای توسعه؛ از قبیل سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، انسانی، فرهنگی، صنعتی و غیره ارائه شده است. تمام این فروع نیز مبتنی بر سیاستگذاری و برنامهریزی برای افزایش و قابلیت و ظرفیت جوامع در حوزههای مختلف است».
-توسعهنیافتگی و رابطه آن با انواع موج مهاجرت
دکتر مهران صولتی، در رابطه با انواع موج مهاجرت در ایران اظهار کرد: «از دیدگاه کارشناسان علوم اجتماعی و جمعیتشناسان، پس از انقلاب، سه موج مهاجرت در ایران رخ داده است. برخی نیز قائل به پنج موج هستند. مهاجرتهایی که از یکی دو سال قبل از انقلاب شروع شد و تا دو دهه بعد ادامه یافت، بیشتر با انگیزه اقتصادی بود. موج مهاجرت بعدی پس از حوادث ۲۰۰۹ بود که صبغه سیاسی داشت. متاسفانه در یکی دو سال پیش اخیر شاهد مهاجرت اجتماعی هستیم که خیلی آزاردهنده است.
به عبارت دیگر، بخش عمدهای از مردم فکر میکنند توان بهبود امور را ندارند و تقریبا اصلاح برخی رویهها محال است. نوعی سرخوردگی باعث شده که ما شاهد افزایش یک موج مهاجرتی از سال ۱۳۹۶ بدینسو باشیم؛ یعنی کسانی دارند میروند که احیانا برنگردند و فکر میکنند حضورشان در کشور مفید نیست و باتوجه به غیرقابل پیشبینی شدن بسیاری از روندها و افزایش موج تحریم توجیهی برای ماندن در ایران ندارند.
این وضعیت خیلی نگرانکننده است، چون علاوه نخبگان علمی و فعالان سیاسی، کارآفرینان اقتصادی ایران نیز به موج اخیر مهاجرت از کشورمان پیوستهاند. بایستی سیاستهای معطوف به افزایش امید و سرزندگی در ایران انتخاب شود و گشایشهایی در عرصههای مختلف اتفاق بیفتد تا بتوان از این موج مهاجرت کاست».
-نابرابری اقتصادی
این جامعهشناس به نابرابری اقتصادی و سیر آن در سالهای گذشته نیز پرداخت و گفت: «محور دوم بحث ما، مقوله نابرابری اقتصادی است. معیاری بنام ضریب جینی خیلی روشن به ما میگوید که این نابرابری در چه سالهایی افزایش ویا کاهش یافته است؟ بیشترین میزان ضریب جینی را در سال ۱۹۷۹ شاهد بودیم که وضعیت ناگواری را پدید آورد و از عوامل وقوع انقلاب بود.
طبق آمارهای رسمی ۳٫۵ میلیون زن سرپرست خانواده در ایران وجود دارد. نظام تامین اجتماعی مناسبی که به همه اقشار حاشیهنشین خدمات بدهد، نیز متاسفانه نداریم. فاقد بیمههای موثر درمانی هم هستیم. این مشکلات باعث شده است که شاهد تضعیف هر چه بیشتر فقرا و حاشینهنشینان باشیم.»
-تحریمهای اقتصادی و توقف سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی
دکتر صولتی با اشاره به شرایط اقتصادی ایران پس از انقلاب و تحریم های آمریکا تصریح کرد: « با خروج آمریکا از برجام این تحریم ها ابعاد گستردهتری پیدا کرد. اقتصاد ایران کاملا تحت تاثیر روانی تصمیم قرار گرفت و در عرض چند ماه قیمت بسیاری از کالاها، از جمله خودرو و مسکن تقریبا دو برابر شد. بدینترتیب روند کاهش قدرت اقتصادی ایران و انقباضیشدن آن شدت یافت.
ایران در دولت نهم و دهم تقریبا با خلأ سرمایه گذاری خارجی مواجه بود. پس برجام یک نویدی برای رفتن به سمت رفتار سازنده با دنیا و جلب سرمایهگذاری خارجی ایجاد شد. از سال ۱۳۹۴ تا ۱۳۹۷ بسیاری از کشورها نیز آمدند و سرمایهگذاری کردند. پروژههای زیادی مطرح شد تا بتوانیم در زمینه تولید گامهای بلندتری را برداریم، ولی با خروج آمریکا از برجام به سرانجام نرسیدیم.
طبیعی بود که از آن پس تصمیم بگیریم به سمت جلب سرمایهگذاری های داخلی برویم. واقعیت این است که متاسفانه ما در ایران بستر مناسبی برای تشویق سرمایههای داخلی به سمت تولید نداریم. عواملی؛ مانند بیاعتمادی به دولتها، پیشبینی ناپذیری تحریمهای اقتصادی، فرآیند طولانی اخد مجوز تولید، عدم پشتیبانی بانکها و غیره باعث کاهش میزان استفاده از سرمایههای داخلی در ایران شده است.»
-اشتغال و معضل بیکاری
وی بیکاری را یکی از مشکلات ایران عنوان کرد و گفت: «ما یکی از پایینترین نرخهای مشارکت اقتصادی را داریم. علیرغم جمعیت ۸۳ میلیون نفری ایران در خوشبینانه ترین حالت، فقط ۲۵ میلیون تن در مشارکت اقتصادی حضور دارند. درصد مشارکت اقتصادی زنان نیز خیلی پایین است و نیازمند سیاستگذاری در این زمینه هستیم. اشتغال تنها ۲۵ میلیون ایرانی، مصرفکننده بودن جمعیت زیادی، کاهش فروش ناشی از تحریمهای ظالمانه و اتکا به منابع مالیاتی باعث افزایش بیکاری در کشورمان شده است.
ما در بسیاری از عرصهها اشتغال ناقصی داریم و متاسفانه اخباری نگرانکننده را میشنویم. واقعیت این است که بخشی از مشاغل کنونی، توان مدیریت یک خانواده را ندارند. بسیاری برای گرداندن چرخ زندگی و تامین خانواده در دو یا سه جا کار میکنند. اشاره مسئولین ایران به مقوله بیکاری و ضرورت افزایش تولید نشان میدهد که ما در وضعیت اقتصادی خوبی نیستیم».
-فشار مضاعف بحران کرونا بر طبقات محروم در ایران
این جامعهشناس به بحران کرونا و تاثیر آن بر اقشار مختلف جامعه نیز پرداخت: «دو روایت درباره کووید-۱۹ وجود دارد؛ نخست اینکه این ویروس دمکرات است و تفاوتی بین فقرا و ثروتمندان قائل نمینشود. روایت دوم میگوید کرونا، تاجدار و مستبد است و بیشتر به طبقه محروم آسیب میزند. هر چه جلوتر آمدیم این روایت چیره شد. در همان کانتکس نابرابری اقتصادی شاهد بودیم که دولت بعد از سختگیریهای فروردین ماه، تبلیغ قرنطینه داوطلبانه را در دستورکار قرار داده است. دولت ناچار شد راه را برای فعالیت اقتصادی کسانی که نیاز به اشتغال بیشتری دارند باز کند.
بدینترتیب، این ویروس تاجدار و مستبد به فقرا و حاشیهنشینان لطمه بیشتری وارد میکند، چون آنها ناچار هستند برای گردش چرخ زندگی کار کنند. این قشر دسترسی کمتری به مراقبتهای بهداشتی و برای رفتن به سرکارشان نیاز بیشتری به استفاده از وسائل حملونقل عمومی دارند. تمام این عوامل و مولفهها ما را به این نتیجه میرساند که کشورهای دارای میزان آسیبپذیری، حاشیهنشینی و طبقه فقیر بیشتر، آسیب افزونتری نیز از بحران اقتصادی ناشی از ویروس کرونا (کووید-۱۹) میبینند».
-تاثیر افت قیمت نفت بر اقتصاد ایران
دکتر مهران صولتی کاهش قیمت نفت آمریکا را یک رویداد تاریخی دانست و افزود: «کاهش و منفیشدن قیمت نفت آمریکا، یکی از اخبار تاریخی بود که در این ایام شنیدیم. هرچند ارائه تحلیلی جامع از این وضعیت ناپایدار دشوار است، ولی کشورهایی که بیشترین رابطه را با افزایش تولید نفت دارند، بیشتر زیان میکنند. صادرات نفت ایران به ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار بشکه در روز رسیده که برای دریافت پول آن نیز با مشکل مواجه هستیم.»