همراه با تصنیف
چه شد که «ابولحسن خان اقبالالسلطان» به «اقبال آذر» تبدیل شد؟ – محمد بابایی
اخیراً تصنیفی از مرحوم اقبالالسطان با نام "من بیر تورکم" منتشر شده که سال 1914 و در تفلیس ضبط شده است. شعر آهنگ به وضوح حاوی روحیات و باورهای ملیگرایانه تورکی است. چطور و چگونه نظرات مرحوم اقبال چنین تغییرات شگرفی کرده است؟
اخیراً تصنیفی از مرحوم اقبالالسطان با نام “من بیر تورکم” منتشر شده که سال ۱۹۱۴ و در تفلیس ضبط شده است. شعر آهنگ به وضوح حاوی روحیات و باورهای ملیگرایانه تورکی است. حتی نشانی از آذربایجانگرائی هم در این شعر نیست. رویکرد شعر، همان رویکردی است که در آن تاریخ جریانهای تورک و مسلمان شعیهتبار و سُنیتبار آذربایجان و قفقاز و عثمانی دنبال میکردند.
این آهنگ خیلی قبل از مرغ سحر ضبط شده است. ملودی آن برای شنونده غیرحرفهای بلافاصله یادآور آهنگ معروف مرغ سحر است. آیا مرغ سحر از این آهنگ اقتباس شده است؟
از چند دوست اهل موسیقی سؤال کردم. آقای بهروز فرخی خواننده آذربایجانی معتقد بودند باید تاریخ شکلگیری تصنیفهای معروف بیشتر بررسی شود تا بتوان در این خصوص نظر داد. خاصه که در سایر تصنیفهای مقام ماهور هم میتوان از این تشابهها یافت.
اما نکته مهم دیگری نظر آقای سید حیدر بیات را جلب کرده بود که برای من هم سؤال شد. چطور و چگونه نظرات مرحوم اقبال چنین تغییرات شگرفی کرده است؟
این آهنگ در اواخر دوران قاجار ضبط شده است. در آن تاریخ نام ایشان ابولحسن خان اقبالالسلطان بوده است. چنان مشهور و محبوب بودهاند که گفته میشود نام شادروان خان شوشینسکی هنرمند نامدار آذربایجان هم از نام ایشان اقتباس شده است.
ضبط یک آهنگ در آن تاریخ مقدمات و تدارک سنگینی نیاز داشت و ابداً مقدور نبود کسی فیالمجلس چیزی بخواند و دیگری ضبط کند. در عین حال امر محالی است شخصی مثل اقبالالسلطان شعر “من بیر تورکم” را بخواند و نداند چه چیزی میخواند.
اقبالالسلطان مقارن با دوران مرحوم پیشهوری شهردار تبریز بود. اما نظرات ضبط شده بعدی ایشان، دست افراطیترین محافل پانایرانیست و پانآذری را در تُرکستیزی از پشت بسته است. حتی بعضی پانآذریهای مکتب جواد طباطبائی هم مصلحت نمیدانند آشکارا بگویند : «من ایرانی هستم، من تُرک نیستم»
به نظر میرسد بعد از دوران پیشهوری، ابولحسن خان اقبالالسلطان، یک دل نه هزار دل “آذری” میشود و به “اقبال آذر” تغییر نام میدهد. در مصاحبه با شادروان مرتضی حنانه میگوید هر چه در تبریز اصرار کردند به تُرکی مشق موسیقی بکنم، مقاومت کردم و گفتم : «من ایرانی هستم، من تُرک نیستم»
در همین مصاحبه به زیبائی آواز سر میدهد که نشان از سرزندگی ایشان در صد سالگی دارد. اما وقتی پرسیده میشود چه خاطرهای از مشروطیت و حوادث تبریز دارد، با تاکید عجیبی میگوید هیچ خاطرهای ندارم و چیزی به یاد نمیآورم.
به راستی طی این سالها برای این استاد آواز چه اتفاقی افتاده است؟