ممانعت از نشر و فروش کتاب تورکی
توقیف فرهنگی آذربایجان – رضا داغستانی
چرا باید مولفان، ناشران، نویسندگان، مطبوعات و اهل قلم آذربایجان مورد اجحاف فرهنگی قرار بگیرند و در مقابل از مالیاتی که مردم آذربایجان به خزانه می دهد کتب شاعران فارسی گوی با تیراژ بالا بعنوان بسته های فرهنگی با هزینه و حمایت دولتی به کشورهای دیگر ارسال گردد؟
خبر پلمپ کتابفروشی آقای فرزانه در تهران را شنیدیم، چند روز قبل از آن نیز انتشارات تک درخت که بعضا کتب ترکی منتشر می کرد توقیف و مسئول آن به یکسال زندان محکوم شد، در سالجاری نیز با شکایت استاندار آذربایجان غربی وب سایت خبری یول پرس و هفته نامه یول در اورمیه توقیف و مدیر مسئول آن علاوه بر اینکه با چندین پرونده قضایی روبرو شده در خطر زندان نیز قرار دارد، کنسرت ها و شب شعرهای لغو شده در سطح دانشگاهها و … بنظر می رسد همگی از یک آبشخور فکری هدایت و راهبری می شوند. در همین راستا با ناامیدی که در نتیجه بی تدبیری در جامعه از طرف افراد مدعی آشنا به امور که البته در اصل ناآشنا به واقعیت های جامعه هستند حال و روز فعالین فرهنگی در آذربایجان چندان خوش نیست.
اگر در حوالی میدان انقلاب قدم بزنیم و یا به کتابفروشی ها مراجعه کنیم هر کتابی چه مجوز دار و چه غیرمجوز دار قابل دسترسی است.آنها فرقشان با مثلا همین کتابفروشی اندیشه نو متعلق به آقای فرزانه در تهران که به بهانه فروش کتاب غیرقانونی پلمپ شده این است که لابی پان فارسیسم که مخالف و معاند اصلی وحدت در کشور است و نمی تواند تکثر ملل و اقوام در کشور را ببیند و پذیرش کند و بجای سیاست پلورالیسم فرهنگی طرفدار سانترالیسم افراطی است بخاطر اشتراک در منافع چشمانشان را بسته اند.
شاید ساده بنظر بیاید که ارزش یک کتابفروشی چیست که آنرا پلمپ می کنند؟ پاسخ ساده تر از سوال است، نویسندگان و اهل قلم آذربایجان در چارچوب قوانین و مقررات کشور اقدام به تالیف یا نگارش کتب و مجلات می کنند لذا هیچ بهانه ای برای اینکه مجوز نگیرند ندارند لذا سانترالیستهای مخالف ملل و اقوام ایرانی که به اصطلاح استراتژیک می اندیشند جبهه مبارزه در فاز منطق و علم را باخته اند و اینبار با توسل به تهدید و ارعاب، کتب مجوزدار را غیرقانونی جلوه می دهند.
آنهایی که نمی توانند وجود تنها یک کتابفروشی در تهران که کتب به زبان ترکی را توزیع و بفروش می رساند را تحمل کنند شاید قابل مقایسه با استالین، پینوشه و مشاور فرهنگی کره شمالی باشند. چرا باید مولفان، ناشران، نویسندگان، مطبوعات و اهل قلم آذربایجان مورد اجحاف فرهنگی قرار بگیرند و در مقابل از مالیاتی که همین آذربایجان به خزانه می دهد کتب شاعران فارسی گوی با تیراژ بالا بعنوان بسته های فرهنگی با هزینه و حمایت دولتی به کشورهای دیگر ارسال شوند و یا با دریافت یارانه کاغذ با قیمت های بسیار ارزانتر از کتب همردیف در بازار عرضه شوند؟ با این مساله زمانی مشکل نخواهیم داشت که واقعا بدانیم که دولت و مسئولین مربوطه چه حمایت های فرهنگی از داشته های فرهنگی و اجتماعی ترک ها، عرب ها، کردها، بلوچ ها و … انجام داده است؟
آنچه در سالهای اخیر بوده هرچه بوده حمایت نبوده است. امیدواریم این ناآشناهای مدعی فرهنگ, با اقدامات بی خردانه خود همگرایی را فدای تکصدایی نکنند که این مساله خطری بسیار بزرگ برای همه است.