یادداشت:
تشکیل استان جدید یا تجزیه دوباره آزربایجان عزیز؟ – محمد رحمانیفر
لکن تجربه استان اردبیل و رشد خودآگاهی ملی در بین تورکان آزربایجان و طبعاً شهرستان خوی موجب شد بحث استان شدن خوی تا مدتها ارزش انتخاباتی خود را از دست بدهد و کاندیداهای مجلس برای جذب آرای مردم سراغ موضوعات دیگری بروند. با این حال، تمایل به تجزیه آزربایجان در تمام این سالها در رفتار برخی از دولتمردان جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان حکومتی مشاهده شده است.
بحث تشکیل استانی جدید با مرکزیت شهرستان خوی، بحث جدیدی نیست و سابقه آن حداقل به سال ۱۳۵۵ یعنی قبل از انقلاب بر میگردد. با این حال، پس از شکلگیری استانهایی به مرکزیت اردبیل و قزوین این بحث در حدود بیست و دو سال پیش، بار دیگر شکل جدیتری به خود گرفت.
آن روزها که اندیشههای آزربایجانگرایانه و تورکگرایانه هنوز در شهرستان خوی چندان که باید و شاید جاری و ساری نشدهبود، جمعیت قابل توجهی از اهالی این شهرستان گمان میکردند که با استان شدن خوی میتوانند به توسعه و پیشرفت شهرشان امیدوار شوند و همین امر موجب شده بود کاندیداهای مجلس شورای اسلامی از این امر نهایت سوء استفاده را به عمل آورند.
لکن تجربه استان اردبیل و رشد خودآگاهی ملی در بین تورکان آزربایجان و طبعاً شهرستان خوی موجب شد بحث استان شدن خوی تا مدتها ارزش انتخاباتی خود را از دست بدهد و کاندیداهای مجلس برای جذب آرای مردم سراغ موضوعات دیگری بروند. با این حال، تمایل به تجزیه آزربایجان در تمام این سالها در رفتار برخی از دولتمردان جمهوری اسلامی ایران و نمایندگان حکومتی مشاهده شده است.
و اینک، با نزدیک شدن به ماههای پایانی دوره نمایندگی مجلس، باز هم نماینده حکومتی شهرستان خوی در مجلس شورای اسلامی که درک درستی از واقعیات اجتماعی حوزه انتخاباتی خویش و آزربایجان ندارد سعی دارد دوباره با همان کارت سوخته بازی کند! (این نماینده، اگر اندکی شعور انتخاباتی داشت به جای بازی کردن با این کارت سوخته، حداقل مانند نمایندگان تبریز، اورمیه و برخی دیگر از شهرهای آزربایجان با کارت زبان مادری بازی میکرد.)
به عنوان نویسندهای که همواره در آرزوی پیشرفت زادگاهم و سعادت و خوشبختی همشهریانم بودهام، بر این باورم که دلیل عدم پیشرفت شهرستان خوی، استان نشدن این شهرستان نیست بلکه سیاستهای نادرست مرکز نشینان و عدم فراهم ساختن زمینههای لازم برای رشد و توسعه شهرهای پیرامونی و مخصوصاً شهرستان خوی میباشد.
بنابراین، لازم است به جای دل بستن به نمایندگان حکومتی و وعدههای انتخاباتی آنها با تمام توان به دنبال فشار آوردن بر مرکزنشینان برای تحقق عدالت اجتماعی و تخصیص عادلانه منابع ملی به این شهرستان و سایر مناطق باشیم.
سخن آخر: نماینده حکومتی خوی و تمامی دستهای پشت پرده این سناریوی کثیف بدانند که ما اجازه نخواهیم داد با فریب افکار عمومی و تمسک به شعارهای فریبندهای همچون توسعه و پیشرفت شهرستان خوی، آزربایجان عزیز را به درخواست اربابانشان دوباره تکه-پاره کنند! اگر آنها واقعاً به دنبال توسعه و پیشرفت این شهرستان هستند حق این شهرستان را از تهران بگیرند نه از آزربایجان.