یادداشت ارسالی:
آیا روحانی در اعطای دولت به سپاه پاسداران در حال همکاری با حاکمیت است؟ -ارسلان بیگی
به جرأت میتوان ادعا کرد که در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران آخرین دولتی که شاهد آن خواهیم بود، یک دولت سپاهی است. نظامیانی که بهزعم خود توانایی سرکوب اعتراضات مردمی و اداره انقلابی دولت و حاکمیت را دارند، آخرین تیری است که رژیم برای روز مبادا نگهداشته است. آنچه امروزه در مناطق سیلزده شاهد آنیم گواهی بر بسترسازی برای عملی کردن این فکر است.
به جرأت میتوان ادعا کرد که در زمان حاکمیت جمهوری اسلامی ایران آخرین دولتی که شاهد آن خواهیم بود، یک دولت سپاهی است. نظامیانی که بهزعم خود توانایی سرکوب اعتراضات مردمی و اداره انقلابی دولت و حاکمیت را دارند، آخرین تیری است که رژیم برای روز مبادا نگهداشته است. آنچه امروزه در مناطق سیلزده شاهد آنیم گواهی بر بسترسازی برای عملی کردن این فکر است.
از پس اعتراضات گسترده سال ۹۶ که شائبه کودتا سپاه علیه دولت روحانی قوت گرفت. بسیاری از کارشناسان بر این باور بودند که سپاه پاسداران با راهاندازی این اعتراضات تلاش دارد تا با به رخ کشیدن ناتوانیهای دولت زمینه را برای قبضه کردن امورات دولتی آماده نماید. بهزعم تحلیل گران، بزرگ شدن دامنه افقی و عمودی اعتراضات ۹۶ موجب شد تا تمامی ارکان حکومتی در آستانه سقوط قرار گیرند از این رو کودتای سپاه برای مدتی به اغما رفت.
آنچه در جریان سیلهای خانمانبرانداز اخیر در حال اتفاق است نشان از عزم حاکمیت برای بسط اختیارات سپاه پاسداران در تمامی سطوح مدیریتی، دولتی و حتی حاکمیتی دارد. گویی زمان آن رسیده است که سپاه پاسداران اداره امور را در دست گیرد. اگرچه روحانی در ظاهر علیه سپاه جبههگیری مینماید و با سفرهای نمایشی خود به مناطق سیلزده سعی دارد بهنوعی از وجهه دولت خود حفاظت نماید اما اقدامات عملی او حاکی از آن است که برخلاف سال ۹۶ وی نیز برای همراهی با این پروسه مجاب شده است. از نمونههای بارز این همکاری میتوان به عدم ارسال کمکهای داخلی و خارجی به مناطق سیلزده اشاره کرد. این کمکاری تا بدان جا پیش رفته است که کشورهای یاری کننده همچون امارات نسبت به عدم توزیع اقلام ارسالی خود در بین سیلزدگان معترض هستند.
با بحرانی نگهداشتن وضعیت مردم سیلزده و گسیل نیروهای داخلی و خارجی سپاه پاسداران به این مناطق، حاکمیت سعی دارد نقش منجی را به سپاه ببخشد. و در اذهان مردم چنین نقش ببندد که سپاه پاسداران در زمان بیپولی دولت و ناکارآمدی دولتمردان به داد مردم بحرانزده و بیخانمان رسید.
منجی سازی سپاه نهتنها زمینه را برای انتقال نیروهای خارجی سپاه همچون حشد الشعبی، فاطمیون و زینبیون را به داخل مرزهای ایران فراهم ساخته است بلکه سیطره این نیروی نظامی در امورات حاکمیتی و دولتی را بیشازپیش گسترش خواهد داد. از طرف دیگر حضور و گسترش سیطره نیروهای سپاه پاسداران در مناطق سیلزده امکان کنترل اعتراضات مردم سیل را نیز میسر خواهد ساخت. بهگونهای که هر آن امکان اعلام محدودیتهای حکومتنظامی در مناطق سیلزده وجود دارد.
سپاه قصد دارد با تحت کنترل قرار دادن بخشهای سیلزده ضمن استفاده از قدرت نظامی خود اعتراضات بهحق خانوادههای سیلزده را سرکوب نماید. همچنین با توزیع اقلام ارسالی توسط نیروهای خود، گامی در راستای بهبود وجهه سپاه پاسداران بردارد. اگر سپاه بتواند در مناطق سیلزده به اهداف از پیش تعیینشده دست یابد، بیش از پیش حاکمیت را مجاب خواهد کرد که مدیریت سایر مناطق را نیز به سپاه بسپارند.
نکتهای که در این میان میتواند کار حاکمیت و سپاه را با مشکل مواجه سازد اعلام سپاه در لیست نیروهای تروریستی از سوی آمریکا است. گویی ایالاتمتحده از برنامههای آتی نظام جمهوری اسلامی مطلع بود که چنین تدبیری اندیشیده است.