یادداشت:
چرا این تراختور آزربایجان را دوست داریم!
نویسنده: حجت الهامی
اخیرا مطلبی با محتوای سراسر نفرت پراکنی در روزنامه همشهری با عنوان “چرا این تراکتورسازی را دوست نداریم” درج شد که با واکنش گسترده هواداران تراکتور و عذرخواهی ضمنی مدیر مسئول روزنامه همشهرى همراه بود.
آقای بهروش برای دوست داشتن هر تیمی جایز بودند و می توانستند در وصف آن قلم فرسایی کنند اما در بیان دوست نداشتن یک تیم دیگر بخصوص در حق تیم پرطرفداری مثل تراکتور باید خیلی احتیاط می کردند.
بهروشی که زبان فوتبال را می فهمد بد روشی را برای ابراز دوست نداشتن تیم تراکتور انتخاب کردند، درست مثل شیطنت و عمل تحریک آمیز یک بازیکن مقابل بازیکنان یا هواداران تیم مقابل آن مطلب نیز مستوجب جریمه اخراج و محرومیت از یک روزنامه رسمی بود.
ایشان در همان بدو کلام حتی وقتی به ظاهر می خواهند از تیم تراکتور کمی تعریف هم بکنند از کلماتی با بار منفی مانند “ریخت و پاش های بی سابقه زنوزی” استفاده می کند.
و در همان اول می نویسند:
”یک مسئله بهشدت آزاردهنده در مورد تراکتورسازی این است که این تیم به زبان «فوتبال» حرف نمیزند”.
که البته منظور ایشان از حرف نزدن به زبان فوتبالی همانا حرف نزدن تراکتوریها به “زبان فارسی” است که ایشان را به شدت آزار می دهد چیزی که در سطر به سطر مقاله وی مستطر است.
گرچه شرح همه افاضات این آقا و جواب مبسوط به آنها در حوصله این مقال نمی گنجد اما برای یادآوری مواردی ذکر می شود.
آقای بهروش باید بهتر بدانند تراکتور تنها معادل “تبریز” نیست این تیم همچنین معادل ”آذربایجان” و “ترک های ایران و جهان” است.
و این معادلات را دوستداران این تیم تعریف و تعیین می کنند و اگر شما دوست ندارید این حق را هم ندارید که برای دیگران تعیین تکلیف کنید.
نام تراکتور و پرچم آن دیگر نام یک تیم معمولی فوتبال نیست یک نماد هویتی و فرهنگی هم است.
وقتی که ورزشکاران تیم های دیگر فوتبال آذربایجان حتی در رشته های دیگر ورزشی در جشن های قهرمانی پرچم تراکتور را بالا می گیرند این معادل همان همبستگی عاشقانه است همان چیزی که ما به آن افتخار می کنیم و شما از آن واهمه دارید, نترسید این پرچم یک کشور بیگانه نیست!
آری تراکتور تنها یک تیم مدعی قهرمانی نیست کارکردهای فرهنگی این باشگاه ریشه دار و بزرگ هم از فوتبال حرفه ایش کم ندارد.
در واقع همین ریشه فرهنگی و تفاوت ماهوی است که باعث تکدر خاطر امثال شما می شود.
اگر این تفاوت و تکثر فرهنگی را قبول نمی کنید و برنمی تابید این مشکل خود شماست که ریشه در نژادپرستی، تکبر احمقانه، جاهلیت و نادانی شما دارد.
شما با زبان فوتبالی خود در دربی پایتخت سر همدیگر را می شکنید و میلیاردها خسارت به بیت المال وارد کنید ولی بهتر است یک بار برای همیشه این را بفهمید که فرهنگ ما چیز دیگری است.
شعار “آزربایجان تیم لری _ فرق ائلمز رنگلری” تنها برای رقابت تراکتور _ ماشین نیست این شعار حتی در سایر دربی ها مثلا در رقابت والیبال اورمیه _ تبریز هم طنین انداز می شود اگر هدف از ورزش گسترش فرهنگ همبستگی و دوستی هاست باید به جای بهانه تراشی و نکوهش به این ورزشکاران و طرفداران جام اخلاق را هم داد.
آقای روزنامه نگار!
شما که مدعی سنگ باران تماشاگران استقلال و پرسپولیس در استادیوم سهند تبریز هستید اگر توانستید تنها یک قلوه سنگ در استادیوم و سکوها نشان دهید حق با شماست اما صندلیهای شکسته ۱۰۰ استقلالی در طبقه بالا که قبل از شروع بازی به سمت تراکتوریها در سکوهای پایین و کناری پرتاب می شد با زبان بی زبانی از فوتبال کثیف و فحاش شما پرده بر می دارند.
شما که هیجانات گزارشگر تلویزیونی را که بخاطر جذابیت کار لاجرم بخشی از هنر و خلاقیت اوست شماتت می کنید خود متهم به دروغگویی، نفرت پراکنی و نژادپرستی هستید.
وقتی که می گوییم
“آزربایجان وار اولسون
ایستمهین کور اولسون”
دقیقا به این مقولات و عناصر اعتراض داریم.
لطفا به ما درس زبان فوتبال و تعصب تیمی را ندهید!
حفظ نظم و تمیزی استادیوم احترام تماشاگران به همدیگر و میهمانان جزیی از فرهنگ ماست.
در مقابل بهتر است فکری به حال فحاشی ها و برخوردهای فیزیکی دربی کثیف پایتخت بکنید، صندلی های شکسته و خسارات وارده به استادیومها را برآورد کنید.
شکستن شیشه های اتوبوسهای عمومی و سواریهای شخصی و حتی آتش زدن آنها دیده بودیم اما تبلیغ تغییر ارزشهایی مثل ”حزب و وطن و همسر” را هم در معادلات فوتبالی از شما شنیدیم جل الخالق!
ببینید چه کسانی علاقه به تیم تراکتور و پرچمش را نشانه تجزیه طلبی می دانند. لطفا ما را با فهم ابتر خود و دعوای گرمابه ای سرخابی نسنجید شما عاجز از درک شور و شعور تراکتوریها و شعارهای فرهنگی _ اجتماعی هواداران آن هستید.
حجت الهامی