یادداشت:
آیا روحانی مسئول پروژه تجزیه آزربایجان و تضعیف ترکهای ایران است؟- شریفه جعفری
چنانچه از شواهد بر میآید در ادامه سیر هویت زدایی ترکها در ایران این پروژه در دولت روحانی کم کم از حالت پنهانی به مرحله اجرای آشکار رسیده است، و با تضعیف پایههای حکومت اسلامی ایران و با روبهزوال رفتن این حکومت از ترس ناتمام ماندن پروژه تضعیف آزربایجان این مسئله شدت بیشتری بر خود گرفته است.
چنانچه از شواهد بر میآید در ادامه سیر هویت زدایی ترکها در ایران این پروژه در دولت روحانی کم کم از حالت پنهانی به مرحله اجرای آشکار رسیده است، و با تضعیف پایههای حکومت اسلامی ایران و با روبهزوال رفتن این حکومت از ترس ناتمام ماندن پروژه تضعیف آزربایجان این مسئله شدت بیشتری بر خود گرفته است،چنانچه میبینیم دولت روحانی شیادترین و مکارترین حکومت در ایران از زمان انقلاب اسلامی تا به امروز میباشد که حسن روحانی برای به دست گرفتن قدرت دست به فریب ملت آزربایجان زد و سپس با سیاستهای شیطانی خود اقدام به نابودی منابع فرهنگی و اقتصادی ملت آزربایجان نموده است.
انتخاب علی یونسی بهعنوان دستیار رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتها خود دلیل کاملاً واضحی در اجرای سیاست ضد ترکی روحانی است ، چنانچه به کرار دیدهایم یونسی خود با تمام وجود مخالف زبان ترکی و اصرار در غیر ترک نامیدن ترکهای آزربایجان است : «آذریها ترک نیستند»، «آذریها ترک نیستند؛ برادر دوقلوی کردها هستند» با سیری کوتاه به سخنرانیها و اقدامات یونسی سیاست کردیزه کردن آزربایجان که (صد البته امری است امکان ناپذیر و تنها در این شرایط زمانی از کردها بهعنوان اهرم در اجرای سیاستهای خود استفاده میکنند) و با بر هم زدن اوضاع جغرافیایی این منطقه سعی در به کرسی نشاندن طرحهای مهندسان سیاستمداران حاکم بر ملتهای منطقه میباشد، البته در لباس یک آخوند و مجری قوانین اسلامی، نه در لباس و هویت واقعی خود.
سیاست بهکارگیری واژهها در سرکوب هویت ملت و تجزیه مناطق آزربایجان؛
استفاده از واژهها و یا واژهسازیها، در شرایط خاص و زمان خاص میتواند آغاز اجرای بزرگترین سیاست تاریخی باشد و نابودی معنوی ملتی را رقم بزند، گاهی میتوان با ایجاد بدعت با استفاده از واژهها در میان ملتی در عرض چند ماه مدافعان ملتی را و ارزشهای آن ملت را ضد ارزش نشان داده و ذهنیت خود آن ملت را علیه مدافعان و مبارزان در حفظ هویت خود تغییر داد، و حتی دشمن آن ملت نشان داد چیزی که ما در تاریخ مبارزاتی آزربایجان به کرار شاهد آن بودهایم ، واژههایی که در حال حاضر وسیله خودزنی ملت شده است مانند «پان ترکیست» «تجزیهطلب» «ضد نظام» و قبل از زاییده شدن این کلمات «کمونیست» و غیره با سیاستهای مختلف بین مردم رواج پیدا میکند و سپس در مسیر آمال و طرح تعیینشده به خدمت گرفته میشود، مثال امروز فردی در روستایی دور بهخوبی کلمه پان ترکیست را میداند ، پان ترکیست یعنی کافر، از خدا برگشته، دیوانه ،خائن به وطن، دوست آمریکا ، دوست اسرائیل ،دشمن رهبر ایران، ووو. بدون اینکه بداند جوانی که بر او آرم پان ترکیستی چسباندهاند آیا واقعاً این صفات شامل حال او میشود، آیا او واقعاً خطرناک است؟
اصلاً فلسفه پان ترکیستی چیست، اصلاً معنای ساده این کلمه چیست؟
نیازی به فهمیدن این حرفها ندارد زیرا در ناخودآگاه او این کلمه را همانطور که میخواستند جا انداختهاند، و او دوباره نیاز به زمان و شرایط دارد تا به حقیقت ماجرا پی ببرد.
گونه دیگر نرمال نشان دادن شرایط غیر نرمال با استفاده و تکرار از واژهها و یا واژه موردنظر،و آن زمانی است که از دهان بالاترین مقامهای مملکت ایراد میگردد، و در پی آن رسانهها و حتی رانندههای تاکسی این کلمات را در میان مردم جا انداخته و به حالت عادی در میآورند، دیگر زمان اجرای طرح حساسیتهای عمومی جای خود را به اعتراضهای اشخاص معدود میسپارد و اینگونه با واژهها سرنوشت ملتی را نابود میکنند.
روزی اردبیل را از آزربایجان جدا میکنند و مردم با استان اردبیل نامیدن آن را کاملاً در ذهن خود از آذربایجان جدا میدانند و اینگونه سیاست جای خود را میگیرد.
امروز هم با استان نامیدن اورمیه ،فردا در مدارس با تلفظ و تکرار معلمان، با نوشته شدن در روزنامهها، در رادیو و تلویزیون دولتی استانی،غیره و غیره زمان آن میرسد که اورمیه را بهصورت رسمی در تقسیمات استانها “استان اورمیه”، “استان کردستان اورمیه”بنویسند دیگر این مسئله باعث ایجاد شوک در کسی نخواهد گردید.
و سپس نوبت به “استان تبریز” و در ادامه به “استان تاوریژ” خواهد رسید، چنانچه میبینیم این سیاست نیز در تبریز رو به افزایش میباشد ، اخیراّ نوشتههایی در تابلوی مغازهها و غیره با نام در “تاوریژ” در تبریز دیده میشود که فعالان ملی به آنها اعتراض مینمایند و دستگیر هم میشوند.
صدالبته تاوریژها همه کرد نمیباشند بلکه مأموران اطلاعاتی اسلامی – ارمنی و مأموران این پروژه در سرتاسر آزربایجان هستند.
نیازی به تجزیهوتحلیل بیشتر نیست، چیزی که صد در صد است، مأموریت روحانی در اجرای طرح تخریب آزربایجان و تلاش در گنجاندن بهظاهر کردها و در باطن ارمنیها و سیاستمداران پشت پرده میباشد.
دوستی میگفت شاید “استان اورمیه” نامیدن استان آزربایجان غربی توسط رئیسجمهور غیرعمدی باشد،پس در چنین صورت روحانی حتماً باید از ملت آزربایجان غربی عذرخواهی کند تا رفع سوءتفاهم گردد.