یادداشت رسیده به مناسبت درگذشت استاد فرهاد گرگین پور:
دنیا ییلاق آدام قوزی، اجل قورد / چکدی بو سورودان بیر بیر آپاردی
اسطوره و قافله سالار موسیقی قشقایی فرهاد گرگین پور تمام اندیشه های روشن را از دل روشن اش برای موسیقی قشقایی گذاشت و همه آنها را به بهترین نحو به ثمر رساند.
اسطوره و قافله سالار موسیقی قشقایی فرهاد گرگین پور تمام اندیشه های روشن را از دل روشن اش برای موسیقی قشقایی گذاشت و همه آنها را به بهترین نحو به ثمر رساند.
اثری که فرهاد ایل بر شیرین قلب های عاشقان و دل پاکان قشقایی نهاد عشق فرهاد بر شیرین و بیستون نگذاشت، گنجینه ای که او از خود بر جای گذاشت درخت تناوری است که شاخه هایش سر کشیده بر جان و عمق روح مردم رنج کشیده و ستم دیده ی قوم قشقایی که سالیان سال با نغمه های غرورآفرینش زندگی کردند و آن ها را بر زخم هایشان مرحم نهادند.
رامشگری کی نغمه ی سازش دل مغرور شهسواران کوهسار قوم قشقایی را بی زحمت رام میکرد و صدای بغض آلودش راوی تمام دردهای قوم قشقایی بود که در تاریخ کشیده بودند، گاه با سرودهایش خود نیز همچون کوراوغلو مبارزانه ساز بدست میشد و با اپراهای کوراوغلو در سنگر دفاع از هویت فرهنگی قوم قشقایی برمی آمد، و گاه خود چون عاشقی دیوانه سر راوی نغمه های غریب و صنم میشد. و گاه همچون ساربان دلشسکته راوی قصه دارغا و برادران گم شده میشد. گاه با ساز و صدایش ماذنِ ، ماذون ایل میشد و اشعار ماذون قشقایی را به همراه فرود به تار و پود ساز میبست.
بی شک برای تصور هر بضاعتی از موسیقی اصیل و پرتوان قشقایی باید دست به دامن درک و درایت و تلاش این مرد بزرگ و خانواده محترمش بالخص فرود گرگین پور شد. نامآورانی که در موسیقی قشقایی به جایگاهی رسیده اند بی شک مستقیم و یا غیرمستقیم از این خانواده درس گرفتهاند.
یک ایل بود و یک خانواده و یک صدا و یک ساز ……
اما دنیای فرهاد کش، فرهاد ایلمان را با خود برد، ما قشقایی ها همیشه چنان دردهایی سنگین را متحمل شده ایم، چرا که ما قشقایی ها فرهاد ها و حبیب ها کم نداشته ایم. هرکه بامش بیش برفش بیشتر! تحمل این داغ بزرگ برای قشقایی سنگین خواهد بود، نوایی وفاداران و شاگردان استاد گرگین پور امشب آنقدر غمگین خواهد بود که به گمانم زمانه را نیز از کرده خود پشیمان وخجل نماید و به گریه اندازد……
استاد فرهاد ! خداحافظ! ما را ببخش که در این روزگار کم لطف، قدر بزرگانمان را نمی دانیم. ما را ببخش که گاه نگاه هایمان بی تفاوت و سرد است. ما را ببخش که قدر مهربانی را نمی دانیم.
ما را ببخش که حقیقتا به گفته ماذون ” قدر بزرگان را بعد از رفتنشان خواهیم دانست …”
ما را ببخش که تو برایمان آوای کور اوغلو نواختی و ما بجایش جعل دیوانگان تاریخ پسندیدیم.
ما را ببخش که تو عاشقانه های غریب و صنم را برایمان در سازت زمزمه کردی و ما خیانت آموختیم.
ما را ببخش …..
ما را ببخش……..
این ماییم که باید از تو حلالیت بطلبیم، حلالمان کن استاد گرگین پور، جسم تو در هرکجای این کره خاکی باشد زیارتگاه قهرمانان، دلاوران و عاشقان پاک دل خواهد شد، و روح تو در زبان ساز تو جاری است و تا همیشه کوک خواهد ماند و لامکان سیر خواهد کرد، و این نوا در ساز شاگردان تو می رود تا نسلها، می رود تا به روز های روشن آینده ……
از فقدان ظاهری استاد فرهاد گرگین پور همه امان متاثر گشتیم، اما شکی نیست که حضور پرثمر او در موسیقی قشقایی و در دلهای موسیقیدانان قشقایی جاوید است و تاثیرش پایدار.
فقدان ظاهری استاد گرگین پور بر خانواده بزرگ قشقایی تسلیت باید.
ارسالی از:
آنکارا /۳۱ نوامبر ۲۰۱۸