با تصحیح فرهاد رحیمی:
انتشار کتاب لغتنامه تُرکی جغتایی فتحعلی قاجار در آنکارا
کتابی با عنوان "لغتنامه تُرکی جغتایی فتحعلی قاجار" که تصحیح و توضیح لغتنامه «لغت اتراکیه» است و در سال 1861 توسط فتحعلی قاجار سپانلو نوشتهشده، در آنکارا منتشر شد.
کتابی با عنوان “لغتنامه تُرکی جغتایی فتحعلی قاجار” که تصحیح و توضیح لغتنامه «لغت اتراکیه» است و در سال ۱۸۶۱ توسط فتحعلی قاجار سپانلو نوشتهشده، در آنکارا منتشر شد.
به گزارش آرازنیوز به نقل از خبرگزاری آناتولی تورکیه ترجمه و تصحیح این لغتنامه تاریخی توسط فرهاد رحیمی مدرس دانشگاه اورمیه و فارغالتحصیل دکتری دانشگاه غازی انجامشده است.
خبرگزاری آناتولی تورکیه مصاحبهای با فرهاد رحیمی انجام داده است که با حفظ امانت عیناً منتشر میشود:
-لطفا توضیحاتی راجع به این کتاب بفرمائید
این کتاب تصحیح و ترجمه لغتنامه «لغت اتراکیه» است که با اسمهای دیگری مانند بهجت اللغت و مقالید ترکیه (در برخی نسخه ها) شناخته می شود است. کتاب حاضر تز دکترای بنده است که در دانشگاه غازی آنکارا نوشتهشده و در همین شهر منتشر شده است.
-چه چیزهایی به این لغتنامه افزودید؟
قبل از توضیح درباره این کتاب باید اطلاعاتی راجع به لغتنامه «لغت اتراکیه» که این کتاب توضیح آن است ارائه کنیم. لغتنامه مذکور یک فرهنگ لغت ترکی جغتایی (چاغاتای) به فارسی است که در سال ۱۸۶۱ توسط فتحعلی بن کلبعلی بن مرشد قلی بن فتحعلی قزوینی ساپانلو(فتحعلی قاجار) نوشتهشده است. فتحعلی قاجار در ۱۲۱۰ هجری قمری به دنیا آمده و به مدت ۱۷ سال به عباس میرزا خدمت کرده و در جنگ با روس شرکت کرده است. او در واقع هم کاتب دیوان بوده و هم در جنگها شرکت کرده است.
نویسنده این کتاب را در ۱۲۷۷ هجری قمری (۱۸۶۱) در مشهد تمام کرده و تقدیم ناصرالدین شاه کرده است. در واقع این فرهنگ لغت به دلیل علاقه ناصرالدین شاه به زبان ترکی جغتایی و اشعار امیرعلیشیرنوایی شاعر نامدار جهان تُرک تدوین شده است.
کتاب متشکل از ۴ بخش است: ۱٫ مقدمه ۲٫ لغتنامه (ترکی به فارسی). ۳٫ توضیح دوازده خصوصی که میرزا مهدی نتوانسته تببین کند. ۴٫ لغتنامه کلمات عربی و فارسی که در آثار نوایی وجود دارد. این اثر همچنین با ابداع اشارات خاص تلفظ حروف صدادار را از هم تفکیک کرده و نحوه تلفظها را بیان کرده است (این مورد در سنگلاخ هم بسیار کم است). بعد از توضیح معنی کلمات نمونه هایی آورده می شود که بیشتر آنان از آثار نوایی اقتباس شده است. لغتنامه فتحعلی قاجار (لغت اتراکیه) از هفت اثر از جمله سنگلاخ و خلاصه عباسی، برهان قاطع، آبوشقا و.. بهره می گیرد.
ما ۵ نسخه از این لغتنامه را که در ایران وجود دارد به دست آورده و روی آن کار کردیم. قدیمیترین آن در دانشکده الهیات دانشگاه تهران، یک نسخه در کتابخانه ملی ملک، دو نسخه در کتابخانه ملی تهران و یک نسخه از این لغتنامه نیز در مرکز احیای میراث اسلامی در قم وجود دارد. همچنین دو نسخه دیگر این اثر یکی در روسیه و دیگری در مجارستان قرار دارد.
ما با مقایسه ۵ نسخه از این لغتنامه و ترجمه توضیحات فارسی به ترکی و ارائه توضیحات، حواشی و مقدمه ای مفصل این کتاب را منتشر کردیم.
درباره زبان ترکی جغتایی می توانید بیشتر توضیح دهید؟
این اسم از نام پسر چنگیز اقتباس شده که از اوایل قرن ۱۵ تا قرن بیست زبان نوشتاری ترکهای شرقی و شمالی بوده است. اکنون در ایران نیز چندین منطقه و رود به این اسم وجود دارد از جمله رودخانه جغاتی-جغاتو و منطقه جغتای در سبزوار.
قبل از آن نیز ترکی قاراخانلو و خوارزمی چنین نقشی میان ترکها داشته است. اما پس از تصرفات چنگیز منطقه دستخوش تحولات زیادی شد و این زبان نوشتاری کم کم جای زبانهای دیگر ترکی را گرفت.
زبان ترکی آذربایجانی و عثمانی نیز پس از این تحولات سیاسی(چنگیز) بود که اهمیت بیش از پیش یافتند. البته نه اینکه چنگیز این کار را انجام دهد بلکه این اتفاق در نتیجه در هم شکستن نظم های پیشین روی داد.
زبان ترکی جغتایی مانند تُرکی عثمانی، آغشته به عناصر فارسی و عربی شده است. جغتای خان تلاش کرد که این زبان را در کشورهای تُرک گسترش دهد.کسی که این زبان را به اوج رساند علیشیرنوایی شاعر و سیاستمدار برجسته تُرک است که در دوره تیموریان در هرات می زیست. وی ادبیات کلاسیک زبان جغتایی را به اهمیت والایی رساند به طوری که برای درک زبان نوایی بیش از ۵۰ فرهنگ لغت برای درک نوایی نوشته شد. در ایران نیز چندین لغتنامه در این باره نوشته شد.
-جایگاه این زبان در دیگر کشورها و به ویژه عثمانی چگونه بود؟
توجه به این زبان در تمام منطقه وجود داشت مثلا لغتنامه آبوشقا در قرن ۱۶ (جغتایی به عثمانی) نوشته شد. این اثر پس از مرگ نوایی اولین فرهنگ لغت نوشتهشده درباره ترکی جغتایی است.
شاعران و نویسندگان دیگری مانند لطفی، سکاکی، حسین بایقرا، بابر، بهادرخان نیز به این زبان نوشته و شعر گفته اند.
حتی در قرن ۱۹ در ترکیه سلیمان افندی (لغت جغتای و ترکی عثمانی که چندین بار در ترکیه و ایران منتشر شده) یک لغتنامه نوشت. این موضوع نشان می دهد توجه و علاقه به این زبان همچنان ادامه داشته است و آثاری به زبان ترکی جغتایی نوشته می شد.
در هند و دیگر کشورها نیز این چنین لغتنامه هایی وجود دارد.
-در واقع این زبان پس از علی شیرنوایی مورد استقبال فراوان قرار گرفته است؟
بله. زبان جغتایی پس از نوایی اهمیت بسیار زیادی یافت. چرا که نوایی این زبان را به اوج رساند و آثار زیادی به این زبان نوشت. در ایران نیز از دوره صفویه تا پایان قاجاریه چندین کتاب، دیوان و لغتنامه به زبان جغتایی و یا مرتبط با اشعار نوایی نوشته شد.
به عنوان مثال در دوره صفویه ۴ لغتنامه جغتایی وجود دارد. ندر علی، مفتاح اللغت (فراغی)، کتاب ترکی عبدالجمیل نصیری، بدایع اللغت.
در دوره افشاریه نیز معروف ترین لغتنامه مرتبط با ترکی جغتایی، لغتنامه «سنگلاخ» است که توسط میرزا مهدی استرآبادی منشی و مورخ نادرشاه نوشتهشده است. این اثر یکی از بزرگتری آثار ادبی در جهان است و منبع تقریبا تمامی فرهنگ لغت های دور قاجاریه بوده است.
البته دیگر آثار ترکی نیز در دوره افشاریه وجود دارد مثلا صخره نوشته نادرشاه در ورودی شهر کلات پایتخت نادرشاه شامل شعری است در ۲۴ بیت که نزدیک به زبان ترکی آذربایجانی است با اینکه تُرکی مردم کلات به تُرکی ازبکی نزدیک است.
علاقمندی به زبان تُرکی جغتایی در دوره قاجاریه نیز در کنار ترکی آذربایجانی ادامه داشت و توجه به اشعار امیر علیشیر نوایی نیز بیش از دیگران بود. به همین منظور برای فهم آسان آثار او کتابهای لغت ترکی به فارسی نوشته شد که از آن جمله میتوان به: ۱- لغت اتراکیه اثر فتحعلی قاجار قزوینی(همین کتاب) ۲- خلاصه عباسی، اثر محمد بن عبدالصبور خویی پزشک ویژه ناصرالدین و محمد شاه که این اثر را به عباس میرزا والی آذربایجان تقدیم کرده است. ۳- الطمغای ناصری، اثر محمد صالح اصفهانی
عباس میرزا و ناصرالدین شاه حامی این زبان(چغتایی) بودند. و شاعرانی مانند سالک نیز در دوره قاجاریه به زبان ترکی جغتایی شعر سروده اند.
این زبان تا اوایل قرن ۲۰ به عنوان زبان نوشتاری استفاده می شد اما به ویژه پس از سیاست های زبانی شوروی لهجه های محلی مانند زبان تُرکی قزاقی، ترکی قرقیزی به عنوان زبان رسمی مورد استفاده گرفت و به همین دلیل زبان جغتایی که به عنوان زبان نوشتاری مشترک به کار میرفت، کمرنگ شد.
اکنون زبان تُرکی ازبکی و ترکی اویغور جدید را می توان نزدیکترین لهجه به جغتایی و ادامه آن دانست.
-آیا اسنادی به این زبان در ایران وجود دارد؟
بله مثلا نامه هایی به زبان ترکی جغتای در دوره قاجاریه وجود دارد که به برخی کشورهایی که زبان ترکی جغتایی را استفاده می کردند، ارسال شده است. مثلا به خان اوکراین نامه ای به این زبان فرستاده شده بود. در واقع کاتبانی در دیوان ها وجود داشتند که این زبان ها را می دانسته و استفاده می کردند.
البته زبان شایع در دوره قاجاریه ترکی آذربایجانی بود. «دروویل» یکی فرماندهان عباس میرزا در سیاحت نامه ای که نوشته است، مشاهدات و اسناد خود درباره استفاده از زبان های مختلف در ایران را ذکر می کند. به گفته وی فارسی تنها در ادبیات کاربرد دارد. عربی در موضوعات دینی. اما اکثر مردم به تُرکی سخن می گویند. وی میگوید با فهم زبان تُرکی آذربایجانی می توان در سراسر آسیا سیاحت نمود.منشی ناصرالدین به نام اعتماد السلطنته نیز در کتابش با عنوان المآثر والآثار می گوید؛ «ناصرالدین شاه صحبت های خود را به دو زبان رایج در ایران یعنی ترکی آذربایجانی و فارسی انجام میدهد و زبان فرانسوی را به خوبی می داند. انگلیسی را نیز می داند. وی می گوید ناصرالین شاه همچنین زبان جغتایی را که الان در ممالک عثمانی رایج است را نیز بخوبی می داند.»