یادداشت:
قشقایی ! – روحالله مرادی
نه معنای اسب پیشانی سپید دارد نه فراری و نه منتسب به قایی و نه غیره.
تنها و تنها یک واژه قشقایی را تمام و کمال معنا کرده است.
مظلوم
تاریخ را ورق زده ام
هیچ ملتی چون قشقایی چنین از زمین و زمان و کس و ناکس و دوست و دشمن نخورده است .
در عجبم اما از رازی که در درون این ملت خفته است.
این چه سرریست که این ملت را همچنان استوار نگاه داشته است ؟
تاریخ نیز خود شرمسار مصائبیست که بر این ملت روا داشته است.
هر برگ تاریخ این ملت خون است و ظلم ، خیانت است و نیرنگ، دسیسه است و پلیدی .
یک روز از یورد و توپراقش راندند و روز دیگر برادر را به جان برادر انداختند
روزی سردارش را به خاک افکندند و روز دگر تخته قاپویش
روزی جلاد چکمه پوش بر سرش حاکم آوردند و روز دگر فرزندانش را به خون غلطاندند
روزی خسرو اش را بگرفتند و روز دگر نفسش را
دیروز نامش را بستادندند و امروز نیز تیمش را .
اما این ملت همچنان استوار خواهد ایستاد. چرا که ریشه اش استوار است . شاخ و برگ را میتوان زد تنه را هم میتوان برید و قطعه قطعه کرد اما ریشه را هرگز.
و این ریشه ماست که هر بار از نو بر می آید و بر تیرگی های شما سایه مهر می گستراند.
آنچه امروز یک تیمش میپندارید ریشه در تاریخ دارد، یک هویت است یک تاریخ نانوشته و محبوس در ظلائمتان اما سرفراز و استوار و چنین نیز خواهد ماند.
امروز هر فرزند قشقایی یک تیم قشقاییست
امروز همه قشقایی ، تیم قشقاییست فارغ از تیره و طایفه و جناح و سو .
امروز ضربه به ریشه زده شد و ریشه هرگز نخواهد خفت.
روح الله مرادی قشقایی – سوئیس