آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / تحلیل / استعمار سیستماتیک آزربایجان

استعمار سیستماتیک آزربایجان

استعمار سیستماتیک آزربایجان
18 سپتامبر 2018 - 15:13
کد خبر: ۴۶۷۸۸
تحریریه آرازنیوز

فروش هر مترمربع کشت و صنعت موغان به ۲۸۰۰ تومان،شرکت کشت و صنعت مغان با ۶۳۰۰۰ هکتار وسعت ،شامل باغات میوه ،مجتمع بزرگ دام‌پروری،کارخانه قند،کارخانه لبنیات ،کارخانه فرآوری میوه و چند واحد تولیدی دیگر ،یکی از شرکت‌های منحصربه‌فرد منطقه آزربایجان است و از بزرگ‌ترین سرمایه‌های مردم تورک آزربایجان است.

در دوران جدید تلاش سیستم مستعمراتی امپریالیسم ،در مقابل نهضت جوشان رهایی‌بخش ملی و استقلال‌طلبی به طریق گذشته نیست .برای اجرای نقشه‌های سوق‌الجیشی سیادت بر استثمار و استعمار بیشتر و بسط و نفوذ سیاسی ،اقتصادی و ایدئولوژیک خود ناچار شیوه‌های تازه‌ای بکار می‌بندد تا به مقاصد خود دست یابند، این مقاصد ماهیت استعماری دارند و شیوه‌های نیل به آن جدید است.از این شیوه‌ها که نمونه‌ای از آن را می‌آوریم:

۱٫ در دست گرفتن اهرم‌های اساسی در صنعت ،تجارت و کشاورزی به‌وسیله سرمایه‌گذاری‌های مستقیم و مختلط ،تسلط از راه صدور سرمایه،سیاست به‌اصطلاح کمک و همچنین فشار اقتصادی و تطمیع محافل حاکم

۲٫ تحمیل قراردادهای نامساوی و با شرایط سنگین و اسارت‌بار اعم از سیاسی و اقتصادی

۳٫ استفاده از نفاق و دودستگی و ایجاد برخوردهای مصنوعی و تفرقه‌افکنی بین نیروهای رهایی‌بخش ملی

اهمیت اقتصاد در حیات ملت‌ها و رقابت¬های اقتصادی در میان ملت‌ها برای پیشرفت اقتصادی و تسلط بر منابع انرژی، منابع طبیعی، بازارهای جهانی، مالیه بین¬المللی، و رقابت¬های تکنولوژیک ملت‌ها امروز بر کسی پوشیده نیست تا نیازی به تذکر آن باشد. افزایش فزاینده احتیاجات انسانی و تلاش ملت‌ها برای برخوردار شدن از بیشترین امکانات زندگی امروزی، توسعه فرهنگی و رقابت در عرصه رسانه¬‌های الکترونیکی، تکنولوژی اطلاعات، تولیدات علمی، ادبی و … همگی با توان اقتصادی ملت‌ها ارتباط تنگاتنگی دارند، حتی تحقیقات علمی اعم از بنیادی و یا کاربردی به‌عنوان مبنایی برای توسعه فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و … نیازمند منابع عظیم مالی و اقتصادی است. به‌طورکلی هر نوع چشم‌اندازی از توسعه بدون وجود منابع اقتصادی در دسترس غیرقابل‌تصور است.

به همین جهت کشورهایی که در آن ترکیب چندملیتی وجود دارد و به صورتی غیر دموکراتیک اداره می‌شوند و یک ملت، ملل دیگر را تحت سلطه خود قرار داده است، ملت حاکم جهت دوام سلطه خود ضمن انکار هویت ملی ملل تحت سلطه، ازنظر اقتصادی نیز امکان توسعه اقتصادی و اتکا‍‍‍‍‍‍ به توانایی‌های داخلی برای استقلال ملل تحت سلطه را غیرممکن می‌سازد. زیرا توسعه اقتصادی و برخورداری از سطحی از توانایی‌های اقتصادی و رفاه ملل تحت سلطه، باعث احساس شخصیت در آن‌ها و حرکتشان به‌سوی استقلال از ملت حاکم می‌گردد. ملت حاکم برای جلوگیری از توسعه اقتصادی ملل تحت سلطه خود ترتیبات درازمدتی را اتخاذ می‌کند که بر اساس آن همیشه ملت حاکم ازنظر سطح توسعه اقتصادی در سطحی بالاتر از ملل تحت سلطه‌اش قرار می‌گیرد و ملل تحت سلطه در سطوح پایین‌تر توسعه نسبت به ملت حاکم قرار می‌گیرند. اکثریت صنایع پیشرفته و زیرساخت‌های ارتباطی، علمی، تکنولوژیکی و صنعتی در مناطق سکونت ملت حاکم احداث می‌شود و در مناطق سکونت ملل تحت سلطه تا حد ممکن از احداث این نوع صنایع جلوگیری می‌شود و در صورت اقتضای منافع ملت حاکم، صنایع با تکنولوژی عقب‌مانده، صنایع تولید مواد خام معدنی،‌ محصولات کشاورزی و … برای رفع نیازهای ملت حاکم ایجاد می‌شود،‌ به‌نحوی‌که ملل تحت سلطه مجبورند کالاها و محصولات تولیدی خود را به قیمت‌های موردنظر ملت حاکم به آن بفروشند و در صورت استقلال توان اداره امور اقتصادی خود را نداشته باشند و فروش محصولات خام،‌ معدنی، کشاورزی و … خودشان را به دیگر نقاط جهان به‌سختی امکان‌پذیر خواهند دید.

جاده‌های اصلی ارتباطی نیز در مسیر‌های سکونت ملت حاکم احداث می‌شود و جاده‌های فرعی که سمت‌وسو و جهت ارتباط آن به‌سوی مناطق سکونت ملت حاکم است احداث می‌شود به‌نحوی‌که در درون مناطق سکونت ملل تحت سلطه این راه‌ها اعم از جاده‌ای و ریلی دارای اهمیت اقتصادی کمتری است و اساس برای تسهیل سلطه سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و انتقال منابع اقتصادی به‌سوی ملت حاکم احداث می‌شود. به‌طورکلی پروژه‌های اقتصادی در جهت تضعیف و وابسته کردن ملل تحت سلطه به ملت حاکم طراحی و اجرا می‌شود و هر چه زمان می‌گذرد ملت حاکم حداقل ازنظر اقتصادی ثروتمندتر و توسعه‌یافته‌تر می‌شود و ملل تحت سلطه به‌طور نسبی و در مقایسه با ملت حاکم فقیرتر، توسعه‌نیافته‌تر و گرفتار رکود می‌شوند و این پروژه به خروج بیشتر سرمایه و نیروی کار متخصص و غیرمتخصص از مناطق سکونت ملل تحت سلطه و حرکت به‌سوی مناطق سکونت ملت حاکم منجر می‌شود و اندک سرمایه¬¬های بخش خصوصی ملل تحت سلطه را که می‌تواند باعث انباشت سرمایه و پایه‌ریزی برای ایجاد زیرساخت‌های توسعه اقتصادی شود را به‌سوی مناطق موردنظر ملت حاکم منتقل می‌کند.

در اینجا مثالی از استعمار ایرلند توسط انگلستان می‌آوریم:

انگلستان دارای مستعمرات و نیمه مستعمرات در آن‌سوی دریاها بود ،از تسلط بر همسایگان نیز چشم نمی‌پوشید . در ایرلند نیز یک نظام مستعمراتی حاکم بود .بیشتر دهقانان ایرلندی زمین نداشتند و زمین‌ها را اجاره می‌کردند.لردان زمین‌خوار و اشرافیت انگلیسی آنان را از زمین‌ها بیرون انداخته و زمین را میان خود تقسیم کرده بودند.

در قرن هفدهم ،به هنگام سرکوبی قیام ایرلندی‌ها ،شمال کشور(اولستر) تماماً از سوی انگلیسی‌ها اشغال شد و انگلیسی‌ها و اکوسی های پروتستان در آن ناحیه ساکن شدند.مردم بومی کاتولیک به سایر نقاط ایرلند کوچانده شدند.وضع دهقانان ایرلندی بسیار نابسامان بود. لردان انگلیسی ، بی‌رحمانه دهقانان را به بهانه نپرداختن منظم مال‌الاجاره ،خلع تصرف می‌کردند. در سال ۱۸۴۱ مردم ایرلند ۸ میلیون و دویست هزار نفر بودند،۲۰ سال بعد جمعیت این سرزمین به ۵میلیون و نیم کاهش یافت. در ایرلند در مورد گرسنگی دو صف بکار می‌بردند: گرسنگی آرام و گرسنگی تند. گرسنگی آرام مربوط به وضع عادی هر ایرلندی بود و گرسنگی تند در سال‌های قحطی و بد محصولی چهره می‌نمود. انبوه گرسنگان در جاده‌های کشور بی‌هدف مأیوس می‌گشتند. درراه هر چیزی که به دستشان می‌رسید جمع می‌کردند:آشغال‌گوشت،گوشت سگ،اسب و الاغ مرده. جاده‌ها را مردگانی می‌پوشاند که شکمشان انباشته از علف بود.

دهقانان فقیر و کارگران کشاورزی بارها کوشیدند تا علیه مالکان ارضی انگلیسی بشورند. فوج‌های دهقانان که به علت پابرهنه راه رفتن < <پا سفیدان >> نامیده می‌شدند،کاخ‌ها را محاصره می‌کردند و غالباً مالکان و مباشرانشان را می‌کشتند.حکومت انگلستان این جنبش را با درنده‌خوئی فرونشاند.

پس دولت بدون آنکه خود معترف باشد آگاهانه دارای سیاست‌های تبعیض و یکسان‌سازی قومی است و این قرارداد فروش کشت و صنعت موغان پروکستی(شکنجه و کشتن) علیه ملت تورک است .تحمیل این قرارداد در آینده نه‌چندان دور مهاجرت اجباری و وابستگی اقتصادی – سیاسی هر چه بیشتر به حکومت فاشیستی ایران و جابجایی اقوام و آوردن نیروی کار غیربومی به منطقه خواهد شد و در آینده باعث تغییر ترکیب جمعیتی و مشکلات مربوط به آن خواهد شد. همچنین وجود معادن نفتی در دشت موغان که در سال ۱۳۸۳ حوزه نفتی موغان ۱ و موغان ۲ به مناقصه گذاشته‌شده بود نمونه‌ای برای دست‌یابی و تاراج منابع نفتی آزربایجان در آینده نزدیک خواهد شد.پس کشت و صنعت موغان به‌عنوان یکی از حاصلخیزترین مناطق جهان در اختیار فاشیست و خودفروخته‌های آزربایجانی برای تاراج قرار خواهد گرفت و مردمان تورک به خاطر نیازها کوچی تحمیلی و تاریخی خواهند کرد.

افشار سایین قالالی

روی خط خبر