یادداشت:
چالش «سنی دئییرلر» خط مرز مبارزات و مطالبات – شامیل چچنی
جنبش«سنی دئییرلر» بار دیگر ثابت نمود خط مرز جنبش ملی آزربایجان با فعالین مرکزگرا و متوهم تهران مشخص بوده و هر اعتراض مدنی و مبارزه منفی در آزربایجان با ادبیات مشخص و فاکتورهای ملت آزربایجان انجام خواهد گرفت. بهعنوان نمونه مبلغین «دختران خیابان انقلاب» و «چهارشنبههای سفید» تلاش بسیاری کردند تا فعالین زن آزربایجان را با خود همراه سازند ولی چنین نشد حال میبینیم چالش «سنی دئییرلر» با ادبیات و فاکتور ملی آزربایجان تبدیل به جنبش مبارزه منفی علیه حجاب اجباری شد.

سرکوب آزادیهای اجتماعی، تبعیضهای نژادی، فرهنگی و جنسیتی جمهوری اسلامی ایران در آزربایجان جنوبی به مراتب بدتر و شدیدتر از مناطق مرکزی و تهران میباشد. حاکمیت توتالیتر ایران برای تحکیم قدرت فاشیستی خود مطالبات و آزادیهای اجتماعی و فرهنگی در آزربایجان را با سیاست سرکوب نژادی اجین کرده است.
در آزربایجان جنوبی هر فعالیت اجتماعی و فرهنگی صورت گرفته از سوی فعالین جنبش ملی آزربایجان را میتوان مقاومت مدنی و ملی در مقابل سیاست انکار ملت تورک آزربایجان قلمداد کرد؛ زیرا هنر، موسیقی، رقص، زبان، ادبیات و اقتصاد ملت تورک آزربایجان در خط قرمز حاکمیت توتالیتر و نژادپرست ایران قرار گرفته و هر فعالیت مدنی به نوعی مبارزه منفی بشمار میآید. در هفتههای گذشته دختر خانمی با ترانه قاراپاپاق سولدوزی «سنی دئییرلر» هنرنمایی و فیلم را در فضای مجازی منتشر نمود که در بین ملت آزربایجان فراگیر و به جنبش اعتراضی و مبارزه منفی علیه حجاب اجباری، سرکوبهای اجتماعی و اقتصادی علیه مسئولین تبدیل شد.
جنبش«سنی دئیلر» از چند منظر قابل بررسی و کندوکاش می باشد:
۱- جنبش«سنی دئییرلر» بار دیگر ثابت نمود خط مرز جنبش ملی آزربایجان با فعالین مرکزگرا و متوهم تهران مشخص بوده و هر اعتراض مدنی و مبارزه منفی در آزربایجان با ادبیات مشخص و فاکتورهای ملت آزربایجان انجام خواهد گرفت. بهعنوان نمونه مبلغین «دختران خیابان انقلاب» و «چهارشنبههای سفید» تلاش بسیاری کردند تا فعالین زن آزربایجان را با خود همراه سازند ولی چنین نشد حال میبینیم چالش «سنی دئییرلر» با ادبیات و فاکتور ملی آزربایجان تبدیل به جنبش مبارزه منفی علیه حجاب اجباری شد.
۲- اعتراض مدنی ملت تورک آزربایجان علیه فقر و اختلاسها و چپاول منابع زیرزمینی و طبیعی این سرزمین از سوی سیاستمداران تهران را در جنبش «سنی دئییرلر» شاهد هستیم بهگونهای که گروهها و فعالین مرکزگرا هنوز نتوانستهاند جامعه و مناطق فارس زبان را در این سطح وسیع بسیج کنند.
۳- جنبش «سنی دئییرلر» فاکتور عمومی و تودهوار به واقعیتهای غرب آزربایجان میباشد. سولدوز به عنوان قلب تپنده غرب آزربایجان و ایل قاراپاپاق با جسارت مثال زدنی شأن سمبل مقاومت ملی در مقابل سیاستهای تغییر ترکیب جمعیتی و ادعاهای ارضی میباشد. ۴- جنبش «سنی دئییرلر» اعتراض گویایی به وضعیت دردناک دریاچه اورمیه نیز میباشد و این درد در شعر و موسیقی و رقص انسان تورک آزربایجانی مشهود میباشد که هر لحظه میتواند به جنبش «اعتراض خیابانی» تبدیل شود.
۵- صدای جنبش «سنی دئییرلر» از مرزهای کذایی جنوب و شمال آزربایجان گذر کرد و هنرمندان و شاعران و نویسندگان آزربایجان شمالی با پیوستن به این جنبش این واقعیت را بیان داشتند که تنها این مرزهای کذایی هستند که یک ملت را به دو نیم تقسیم کردهاند.
۶- آنهایی که میگفتند و میگویند آزربایجان سکوت کرده و باید سکوت کند بار دیگر متوجه شدند که آزربایجان، تبریز، اورمیه، اردبیل و هیچ یک از شهرهای آزربایجان سکوت نکرده است. با انعکاس خبر جنبش «سنی دئییرلر» در رسانههای بینالمللی جهان بسیاری از مجامع و محافل بار دیگر خط مرز مطالبات و مبارزات ملی در تبریز و آزربایجان را با تهران و ایران متوجه شدند.
تبریز در سال ۸۸ «سکوت سیاسی» کرد و صدایش را به همه رساند و در زمانی که برخیها آزربایجان را به «سکوت دوباره» دعوت میکنند، جنبشهای متفاوت اجتماعی، فرهنگی، سیاسی با فاکتور ملی بیانگر تحلیل اشتباه آنهاست. امروز جنبش «سنی دئییرلر» خط بطلانی به همه این تحلیلهاست، امروز جنبش«سنی دئییرلر» اعتراضی به سرکوب های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جنسیتی و سیاسی میباشد که از خانواده و انسان تورک آزربایجانی بیان میشود و یقین بدانیم این جنبشها فردا به جنبش اعتراضی خیابانی با فاکتور و شعارهای ملی تبدیل خواهد شد.
شامیل چچنی