یادداشت :
چرا تهران از تبریز عقبنشینی کرد ؟ و تأثیرات آن چه خواهد بود ؟-تایماز اورمولو
تغییر عجولانه و شتابزده مکان اجلاس سهجانبه ایران – روسیه – ترکیه از تبریز به تهران در افکار عمومی آزربایجان به عقبنشینی تهران از تبریز تعبیر شد . سالهای طولانی است که عملاً حاکمیت ایران حضور اقتصادی و سیاسی در آزربایجان ندارد .
تغییر عجولانه و شتابزده مکان اجلاس سهجانبه ایران – روسیه – ترکیه از تبریز به تهران در افکار عمومی آزربایجان به عقبنشینی تهران از تبریز تعبیر شد . سالهای طولانی است که عملاً حاکمیت ایران حضور اقتصادی و سیاسی در آزربایجان ندارد . تلاش صد سالهای که از زمان رضاشاه شروع شده و در حکومت فعلی ادامه یافته شهرها و روستاها آباد و پررونق آزربایجان را به مهمترین قطب ارسال مهاجر و افت کیفیت اقتصادی و استانداردهای زندگی تبدیل کرده است . طبیعت آزربایجان هم با شتاب سرسام آوری رو به اضمحلال میباشد . خشکاندن عمدی دریاچه اورمیه به آخرین مراحل خود رسیده است و آزربایجان در آستانه یک فاجعه عظیم در سطح جهانی است .
پروژه آسیمیلاسیون و الیناسیون ترکها در ایران با تهدید به جنوساید و اخراج اتنیک ترک از آزربایجان غربی و اشغال آرام اما بدون وقفه و تغییر بافت جمعیتی به نفع اکراد به شدت ادامه دارد .
اپوزیسیون بهظاهر ترقیخواه اما بشدت مرکزگرا و باستان گرا با تمام قوا حاکمیت ایران را در همه این موارد پشتیبانی میکند و آزربایجان را محروم از هرگونه تریبون کرده است .
اما همه این تشبثات سالهای چندی است که باعث واکنش آزربایجان شده است و قریب به سی سال است که حرکت موسوم به حرکت ملی آزربایجان با اشتراک همه اقشار و همه تفکرات سیاسی و اجتماعی متولد شده و به سرعت در حال تسری به درون توده مردم در آزربایجان و حتی سایر مراکز ترک نشین در ایران نیز شده است . این حرکت با اهداف و مرزبندیهای ساختاری خود تقریباً همه جریانهای سیاسی مرکزگرای ایرانی را از آزربایجان بیرون رانده و روز به روز در حال بزرگ شدن و در عین حال بلوغ فکری و سیاسی است . همان حرکتی که تشبثات جنبش سبز و اعتراضات دیماه سال گذشته و تابستان سال جاری را در آزربایجان کاملاً ناکام گذاشت .
اکنون که ایران در آستانه تحریمهای کمرشکن از طرف آمریکا و بمبارانهای تقریباً بدون وقفه نیروهای ایرانی در سوریه توسط اسراییل قرارگرفته است و در اوج این کشمکشها به ناگاه اعلام شد اجلاس سهجانبه ایران – روسیه و ترکیه برای بحث و تبادل نظر و برای رسیدن به اجماع در مورد سوریه قرار است در تبریز برگزار شود . انتشار این خبر به یک باره تمام نظرات آزربایجان را به خود جلب کرد و پایههای تجمعات پرشور مردمی برای استقبال از رئیسجمهور ترکیه ریخته شد .صفحات تلگرام ، فیس بوک و تویتر شاهد رد و بدل شدن پیامهای پر شور برای استقبال از اردوغان شد . اردوغان شخصی که نماد اقتدار ملی ترکها است بهشدت مورد تنفر پان ایرانیست ها ، تروریستهای کرد و داشناک های ارمنی است . در مقابل همین شخص بهعنوان نمادی ملی بهشدت موردتوجه آزربایجانیها ، اعراب و افغانستانیهایی است که در ایران زندگی میکنند .
بلافاصله شاخکهای داشناکسیون ، پ ک ک و آذریها حساس شد و سازمانهای جاسوسی و ضداطلاعاتی دولت و سپاه سیگنالهای خطر را به تهران ارسال کردند . درنتیجه به فوریت و شتابزدگی تمام ظریف به آنکارا فرستاده شد و محل اجلاس تغییر نمود .
رژیم با انتخاب تبریز میخواست چنین وانمود کند که اقتدار حاکمیت در تبریز هم به همان قوت اصفهان ، شیراز یا مشهد است . اما به فوریت دریافت که در صورت شکلگیری اجتماعات در طول این اجلاس در تبریز نخواهد توانست اوضاع را کنترل کند . شعارهای ملی و ترک گرایانه که به سرعت میتوانست رنگ استقلال طلبانه و ضد فاشیستی به خود بگیرد دستگاههای اطلاعاتی رژیم را بشدت ترساند.
درواقع این اقدام بار دیگر بطلان نظریه غیرسیاسی شدن تبریز و آزربایجان را به ثبوت رساند و در نزد افکار عمومی بار دیگر ثابت شد که حوزه اقتدار تهران در تبریز و سایر مراکز اتنیکی غیر فارس در ایران محدود به حضور نظامی و اطلاعاتی است و مرکز مشروعیت سیاسی خود را خصوصاً در آزربایجان از دست داده است .
از طرف دیگر میزان اقتدار و نفوذ جریانات مرکز گریز به رهبری تفکرات ترک-آزربایجانی و قدرت بسیج مردمی آنان برجسته شد و بار دیگر بر همگان ثابت گردید که تنها نیروی مؤثر در آزربایجان گفتمان حرکت ملی آزربایجان است و اهداف ، خواستها و آرمانهای آزربایجان بههیچعنوان همجهت با اقتدار یا اپوزیسیون مرکزگرای ایرانی نمیباشد.
هراس مرکزگرایان اعم از اقتدار و مخالفت آن قطعاً هم به ترکیه و هم به روسیه نیز منتقل شد . در عین حال قطعاً آمریکا ، اسراییل و سایر دشمنان رژیم نیز بهوضوح مطلع شدند که آینده ایران بدون لحاظ کردن فاکتور آزربایجان یک خیالپردازی بیش نیست .
درواقع تحرکات حرکت ملی در فضای مجازی واقعیت این حرکت را بهطور کاملاً واقعی و فیزیکی به حاکمیت ، اپوزیسیون و بازیگران عمده جهانی تحمیل کرد .
نگارنده بر این نظر است که جهت و برآیند نیروها در جهت حفظ یا تغییر شرایط کنونی با لحاظ کردن نیروی آزربایجان قابلتحلیل است و هیچ مرکز سیاسی در داخل و خارج ایران نمیتواند خود را از برد مؤلفه ملی و حرکت آزربایجانی ها مصون بداند و آن را نادیده بگیرد (گرچه تظاهر میکند که چنین حرکتی وجود ندارد یا چنان کوچک است که قابل چشمپوشی است ! ).
درواقع برهمه واضح شده است که خواستهای ملی در آزربایجان ، تحرکات هیجانی عده قلیلی جوان بیسواد و کم سن و سال پان ترک نیست . بلکه حرکت ملی آزربایجان حرکتی اصیل ، با ریشه و دارای اهداف عالی بشر دوستانه میباشد که از داخل قلب و جان آزربایجانی ها ریشه گرفته است . حرکتی که بهتدریج سایه خود را بر ترکهای سایر نقاط ایران از جمله قشقاییها م افشارهای خراسان افکنده است .
سخن پایانی اینکه عقبنشینی تهران از تبریز یکی از نقاط عطف تاریخ معاصر ایران و آزربایجان است و قطعاً تأثیر بسیار بزرگی بر آینده روابط تهران – تبریز خواهد داشت . تأثیری که از هماکنون افق استقلال یا خودگردانی ملی اتنیک های غیر فارس در ایران را بهوضوح آفتابی کرده است .
تایماز اورمولو
۳۰ اوت ۲۰۱۸ واشنگتن