اعتراضات خیابانی در شهرهای فارسنشین
آزربایجان اینبار به رهایی از استعمار میاندیشد – ابراهیم نفیسی
آزربایجان اینبار به رهایی از استعمار میاندیشد
– ابراهیم نفیسی
در چند روز اخیر شاهد اعتراضات خیابانی در شهرهای عمدتا فارسنشین ایران هستیم. حالا که این یادداشت را مینویسم در شهرهای تهران، شیراز، اصفهان، مشهد و کرج اعتراضات مردمی به وضعیت بد اقتصادی و معیشتی درجریان است؛ اما در این اعتراضات شعارهایی بر علیه کلیت رژیم و رهبران آن سرداده شده و نیروهای امنیتی و پلیس نیز به سرکوب معترضین دست انداختهاند.
مدیاهایی که در شبکههای اجتماعی دقیقهبهدقیقه این اعتراضات را منعکس، جهتدهی و رهبری میکنند سعی دارند تا دامنه اعتراضات را به شهرهای دیگر بهویژه تبریز بکشانند. اما تاکنون شهر تبریز و شهرهای دیگر آزربایجان بههیچوجه از شهرهای ایران متاثر نشده و وضعیت در شهرهای آزربایجان جنوبی به صورت متفاوت از شهرهای ایران مشاهده میشود. در واقع آزربایجان که همواره در طول تاریخ پیشقراول انقلابات ایران بود امروز به شکلی عمل میکند که مردم ایران و رهبران جریانهای سیاسی مرکزگرا را انگشت به دهان گذاشته است.
* چرا آزربایجان باید راه خود را برود؟
آزربایجان که در طول تاریخ همواره سردمدار آزادیخواهی و قیام علیه ارتجاع و استبداد بوده و جنبشهایی همچون مشروطیت را، جنبش حزب دموکرات به رهبری شیخ محمد خیابانی و فرقه دموکرات به رهبری سید جعفر پیشهوری علیه استبداد و ارتجاع را و جنبش حزب خلق مسلمان علیه ارتجاع مذهبی به رهبری آیتالله کاظم شریعتمداری را رقم زده است امروز بیدارتر از دیروز به این میاندیشد که علیه بندهای استعمار سیستم نژادپرست در ایران پتک فولادینش را بکوبد و یکبار برای ابد رها و آزاد شود. امروز در شهرهای ایران شعارهایی همچون «رضاشاه روحت شاد» سرداده میشود اولین پادشاه رژیمی که بنیان نژادپرستی عریان و استعمار را در ایران گذاشت. آزربایجان میاندیشد و به خوبی میداند که صدایی که از شیپور جریانات مرکزگرا بلند شده نه تنها ایران را از دیکتاتوری نجات نخواهد داد بلکه آزربایجان را نیز از استعمار و نژادپرستی رها نخواهد کرد. «حرکت ملی آزربایجان» ماهیت نژادپرست و استعمارگر اپوزیسیون رژیم جمهوری اسلامی ایران را میشناسد و کمترین اعتمادی به آنها ندارد. ملت آزربایجان میداند که برای رسیدن به آزادی واقعی باید از سیستم استعماگر و نژادپرست ایران رهایی یابد یعنی بر سرنوشت خویش حاکم گردد و اداره خود را خود بهدست بگیرد. از سوی دیگر برای تداوم رهایی و آزادیاش باید ابزار ضمانت آن را نیز به دست بگیرد و آن چیزی نیست جز استفاده از حق دفاع مشروع. آزربایجان در تجربه جنبش حزب خلق مسلمان آزربایجان برای خودمختاری و مخالفت با اصل ولایت فقیه به خوبی به یاد دارد که چگونه توسط همان انقلابیون سرکوب شده ویا تنها گذاشته شد. آزربایجان پیش از آن کشتار مردم بیگناه آزربایجان توسط ارتش آریامهر پهلوی در پاییز ۱۳۲۵ را نیز به خوبی به خاطر دارد.
ملت تورک آزربایجان به خوبی تشخیص داده است که باید بعد از صد سال آزمون و خطا اینبار راه خود را برود.
* آزربایجان به دنبال چیست؟
آزربایجان برخلاف جریانات مرکزگرا چون سلطنتطلبان و مجاهدین خلق که یکی از یکی دیگر مرتجعتر هستند ندای آزادیخواهی واقعی را سرمیدهد. سلطنتطلبان بهواقع گروهی هستند که سودای بازگشت به گذشته و برقراری پادشاهی پهلوی را در سر دارند. این گروه مخالفان و حتی رقبای سیاسی مرکزگرای خود را به خیانت و همکاری با رژیم متهم میکنند و اجازه صحبت کردن به جریانات سیاسی مخالف خود را نمیدهند. رژیم پهلوی در دوران حکومت خود مخالفانش را به قجیعترین شکل ممکن سرکوب و و پایههای خود را بر خون شهروندانش نهاده بود جنایاتش بر هیچ وجدان بیداری پوشیده نیست. بهجای اینکه به دنبال طرح سیستم حکومتی باشند که احتمال تبدیل آن به دیکتاتوری را کاهش دهد و مانع از تمرکز قدرت شود این دسته به فکر بازگشت به دوران گذشته و برقراری یک نظام پادشاهی هستند.
سازمان مجاهدین خلق نیز که تلفیقی از ایدئولوژی اسلامگرایی و مارکسیسم را به عنوان ایدئولوژی سازمانی خود برگزیده است قبل از هر سخنی همینکه در قرن بیستویکم گروهی ایدئولوژیک قصد دارد یک انقلاب دموکراتیک را رهبری و کشور را به سوی دموکراسی برد خود مایه شگفتی و خنده است. سازمانی ایدئولوژیک که اعضای خود را در کمپ محبوس میکند و ارتباط آزاد آنها با دنیای خارج را محدود میکند چگونه میتواند کشور را به دموکراسی برساند.
برخی دیگر از گروههای اپوزیسیون جمهوری اسلامی که در زمره جمهوریخواهان قرار میگیرند؛ دچار تفکرات آریایی و ناسیونالیسم افراطی پانفارسیست هستند و حرفی برای ملل غیرفارس در ایران ندارند. حتی حاضر به زبان آوردن سیستم فدرالیسم برای ملل غیرفارس در ایران نیستند زیرا فدرالیسم را برابر با تجزیه کشور میدانند.
حرکت ملی آزربایجان اما نزدیک به سه دهه است که تمرین دموکراسی را از درون خود آغاز کرده است و بدنه و راس آن از نسل جوان امروز تشکیل شده و پتانسیل بسیاری برای ایجاد یک حکومت دموکراتیک مبتنی بر اصول حقوق بشر را داراست. حرکت ملی آزربایجان منافع آزربایجان را در اولویت قرار داده و مدافع حقوق ملی آزربایجانیان است. وابستگی ایدئولوژیکی ندارد. حرکت ملی آزربایجان شامل تمامی ملت آزربایجان با تمام طبقات اجتماعی، تمام عقاید و گرایشات سیاسی و اعتقادی است. از بیخدایان تا مسلمانان شیعه و سنی، از لیبرالها تا سوسیالیستها، از کارگران و کشاورزان و معلمین تا صاحبان سرمایه، همه اقشار جامعه آزربایجان زیر چتر حرکت ملی، منافع ملی آزربایجان را سرلوحه مبارزات خود قرار داده و خواهان آن هستند که بر نژادپرستی و استعمارگری در آزربایجان جنوبی پایان دهند و برای همیشه حاکم بر مقدرات خویش باشند تا به این صورت بتوانند نظامی دموکراتیک در آزربایجان بنا نهند.
* سرنوشت آزربایجان در تهران رقم نخواهد خورد
ملت تورک آزربایجان که در سال ۱۳۵۸ علیه حکومت ارتجاعی ولایت فقیه ایستاد یدطولایی در مبارزه علیه استبداد و شناسنامهای زرین از مبارزه در راه آزادی دارد. امروز نیز حرکت ملی آزربایجان به دنبال رهایی از استعمار و رسیدن به یک حکومت ملی دموکراتیک به مرکزیت تبریز است که مبتنی بر حقوق بوده و مقید به حفاظت از آزادیهای فردی و اجتماعی و اجرای اسناد و کنوانسیونهای بینالمللی حقوق بشر باشد. نسل جدید آزربایجان نسلی پرغرور است و نشانهای از حقارت هویتی در مقابل هویت فارسی ندارد. به هویت خود افتخار میکند و خود را با سایر ملل برابر دانسته و خواهان حقوق برابر با سایر ملل است. آزربایجان جنوبی اعتمادبهنفس ملی خود را بازیافته است و بر علیه نژادپرستان استعمارگر سربلند کرده است. تورک بودن را نه مایه حقارت بلکه مایه غرور و افتخار میداند. چندین دهه است که آزربایجان بر علیه تحقیر و توهین نژادی، در مقابل نژادپرستی و تبعیض و در مقابل ظلم و استبداد در جمهوری اسلامی ایران ایستاده و مقاومت میکند؛ بنابراین ملت آزربایجان نه در برابر رژیم بلکه در برابر سیستم موجود در کشور ازپا نخواهد نشست و به مبارزه ادامه خواهد داد تا روزی که سرنوشت خود را در چارچوب آزربایجان تعیین کند و بر مقدرات خود حاکم گردد.
دیدگاه تحلیلی گروه رسانهای «آراز نیوز» در خصوص موج جدید اعتراضات در ایران
ایراندا یئنی اعتراض دالغاسی و گونئی آزربایجان – آنالیز پروقرامی