آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
سه شنبه ۲۶ام تیر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / خبر / آزربایجان / ترکیت مدرنیت معاصریت(۲) -علی اکرم اوغلی

ترکیت مدرنیت معاصریت(۲) -علی اکرم اوغلی

در کنار نوسازی ایده های کلاسیک ترک گرایی که به ترکیت تحول یافته است، اختتام پروژه کلاسیک مدرنیت که از عصر پیشاروشنگری شروع و در دهه نود به فرجام منطقی، فرهنگی و فکری رسیده است، قرار دارد؛ بر این اساس، معاصریت که مبتنی بر بازاندیشی در پروژه مدرنیت کلاسیکی است که در ریگ زار کلان ایدئولوژی ها و فراروایت ها از کارآمدی باز ایستاده است، معنا و مفهوم می یابد.

ترکیت مدرنیت معاصریت(۲) -علی اکرم اوغلی
27 فوریه 2018 - 23:43
کد خبر: ۴۲۵۹۹
تحریریه آرازنیوز

در کنار نوسازی ایده های کلاسیک ترک گرایی که به ترکیت تحول یافته است، اختتام پروژه کلاسیک مدرنیت که از عصر پیشاروشنگری شروع و در دهه نود به فرجام منطقی، فرهنگی و فکری رسیده است، قرار دارد؛ بر این اساس، معاصریت که مبتنی بر بازاندیشی در پروژه مدرنیت کلاسیکی است که در ریگ زار کلان ایدئولوژی ها و فراروایت ها از کارآمدی باز ایستاده است، معنا و مفهوم می یابد.

در این روایت از مدرنیت متأخر، معاصریت اشاره به گذار و ارتقای معرفتی و فرهنگی دوران پیشین مدرنیت دارد و از آن جایی که در ارجاع گسستی و پیوستی به مدرنیت و نه عصر سنتی موضوعیت می یابد، در کنار و مکمل ترکیت و مدرنیت مستقر می شود.  با وام گیری از تعبیر بودلری، مطلقا باید در دنیای معاصر، ترک مدرن بود.

بنابراین، همان طور که فرهنگ و اندیشه مدرن دچار دگردیسی و بحران بوده و اکنون ساحت نوینی از مدرنیت آغاز شده که نمادی و نمودی از معاصریت پساایدئولوژیک است، شرایط پدیداری ایدئولوژی کلاسیک ترک گرایی، که به نمایندگان آن اشاره کردم، همراه با شرایط تمدنی و فرهنگی عصر جدال های پیشین هم سپری شده است. جدال هایی که اسلامیت، شرقیت، غربیت و قومیت تمامیت گرا را نمایندگی می کردند. در واقع، هم چنان که مدرنیت با لوازم و الزاماتی که در دوران روشنگری و رنسانس به وجود آمده بود، تن به تغییرات همه جانبه داده است، تعبیر مدرن از ترکیت هم سیمای دیگری پیدا کرده است.

از سویی معاصریت که در کنار و هم پیوسته ترکیت قرار گرفته، اشاره به دگردیسی زیست- جهان و تحولات معرفتی و تغییراتی دارد که در تلقی از ترکیت پدید آورده اند؛ امروزه ترکیت به همان معنای یکصد سال پیش نبوده و هویت و فرهنگ ترکان، با مسایل و مفاهیم تازه ای آمیخته که پیش از این موجودیتی نداشتند. بر این اساس، ترک بودن، هویت مسلمانی را در تعبیرات تازه ای نمایندگی می کند و زیستن در جهان اسلام، معنایی دیگر یافته است. هم چنین ملی گرایی ترکی نشأت گرفته از جهانی گرایی و در مواجهه با آن، گذار از ناسیونالیسم کلاسیک و در شهروندی حقوقی و در جهان چند فرهنگی مأوا گزیده است.

تغییرات ژئوپلتیک و نسبی گرایی فرهنگی هم بی تأثیر در تحول مفاهیم ترکیت و ارتباط ارگانیگ آن با مدرنیت و معاصریت نبوده و به این مفاهیم و واژگان، معانی و مصادیق تازه ای بخشیده و مسایل شهروندان ترک آذربایجان را چهره ای دیگر داده است؛ با تشکیل جمهوری آذربایجان در مناطق شمالی و تغییر جایگاه منطقه ای و جهانی جمهوری ترکیه به همراه جابجایی که در رژیم سیاسی ایران به وقوع پیوست، منجر به شکل گیری دوران نوین در هویت گرایی ترکی در آذربایجان شدند؛ با آگاهی از این مسایل و شناخت مقتضیات زمانه، الزامات پرسش از ترکیت و مدرنیت، در راستای معاصریت و طرح خردمندانه معضل ترک بودن در شرایط فعلی، به رنگ جدید مدنی و ملی تغییر یافته است.

بنابراین از پرسش های محوری این پروژه «به چه معنا می توان در جهان معاصر، شهروند مدرن ترک بود؟»، مطرح می شود؛ از این پرسش، تبارشناسی ترکان آذربایجان به عرصه می آید و چیستی و چگونگی رویارویی ترکان با مدرنیت در موقعیت اکنونی که بر ذهن و زبان آنان مستولی شده است، به پروژه اندیشگی تبدیل شده و هستی فعال، سازنده و شادمان ترکان آذربایجان را عینیت می بخشد. بر این اساس، مسلمانی و حضور در جغرافیای شرق، یکی از متغیرهای هویتی و امری شخصی بوده و بدین ترتیب پروسه خصوصی سازی دین باوری، در لایه های سکولاریسم، لائیسیته، فرهنگ بومی و هویت ائتنیکی، در مسیر مدرن گرایی قرار می گیرد.  معاصریت هم بیش از پیش، واضح و شفاف تبیین و تشریح می شود. ضیا گوک آلپ در سرآغازهای ترک گرایی مدرن کلاسیک به درستی در پرسش از ترکیت، نوشته بود: «ترکیسم نیست مگر شیوه درست احساس کردن و درست اندیشیدن به خاطر ترک ها. معنای درست احساس کردن عبارت است از اجتناب از خطا در داوری های ارزشی؛ مفهوم درست اندیشیدن نیز عبارت است از دقت و صمیمیت در داوری های ما درباره واقعیت…»  اکنون نیز ترک بودن، درک و دریافت شعور ملی ترکی و مواجه واقع بینانه با واقعیت بر پایه بیداری ملی است. شعوری که از هویت ملی برآمده، بر تاریخ ملی آگاهی دارد، اقلیم زیستی را در پیوند با انگار های فرهنگی حراست می کند و در کنش های مدنی و سیاسی- حقوقی، سودای اداره خود در گستره همگانی و علایق فردی را دارد.

روی خط خبر

محبوب‌ترین‌ها