تحلیل اؤیرنجی سسی:
تورک بودن، شرط کافی بایکوت
عدم توجه رسانههای نوشتاری و دیداری فارس زبان به سالروز شهادت مظلومانه ستارخان، بار دیگر بغض فضای ذهنی و روانی این رسانهها نسبت به تورکها را به نمایش گذاشت.
عدم توجه رسانههای نوشتاری و دیداری فارس زبان به سالروز شهادت مظلومانه ستارخان، بار دیگر بغض فضای ذهنی و روانی این رسانهها نسبت به تورکها را به نمایش گذاشت.
به گزارش آرازنیوز به نقل از اؤیرنجی سسی: روز پنجشنبه ۲۵ آبان ماه سالروز شهادت حقیقتاً مظلومانه ستارخان بود. در بین روزنامههای فارسیزبان تنها یکی از آنها، صرفه نظر از برخی جعلیات در متن نوشته، تیتر یک خود در ۲۷ آبان را به زندگی ایشان اختصاص داد. تأمل در چرایی این قبیل مسائل درس بزرگی برای تورکان آزربایجان جنوبی به همراه دارد.
در هیچ کتاب تاریخی معتبری نیامده است که ستارخان در مبارزات انقلابی خود فقط ایالت آزربایجان را مدنظر داشته باشد بلکه همگان بر این امر صحه میگذارند که ایشان عمر مبارزاتی خود را برای برقراری مشروطه و عدالتخانه در تمام گستره امپراتوری ممالک محروسه قاجار صرف کرده است.
به بار نشستن مشروطه، برکناری محمدعلی شاه، بازگشایی مجدد مجلس ملی و بهتبع آن اجرایی شدن اصل تفکیک قوا و… نتیجه مقاومت و پایبندی ستارخان به آرمانهای انقلاب مشروطه بود. ازاینرو بود که ایشان را سردار ملی نامیدند.
اما هیچیک از اینها برای بزرگداشت ستارخان و امثال ایشان کافی نیست چراکه ایشان شرط لازم برای بایکوت و تحریف شدن را دارند، ستارخان یک تورک است! همین گزاره کافی است تا سالروز شهادت وی تیتر هیچیک از روزنامههای فارس زبان نشود. این سرنوشت برای تمام تورکان ایران صادق است.
بسیاری از روشنفکران فارس و تورک زبان بر این عقیدهاند که تأسیس رژیم فاشیست پهلوی و به حاشیه رانده شدن تورکان ممالک محروسه قاجار در پی انقلاب مشروطه به بار نشست و اگر این انقلاب نبود چنین اتفاقاتی رخ نمیداد. روشنفکران فارس وابسته به انگلیس با تحریف انقلاب مشروطه و موجسواری نظامی توانستد سلطنت فاشیسم و قارچ مانند پهلوی را تأسیس نمایند، ازاینرو نتیجه نهایی مشروطه بیشتر از تمام ایالات سلسله قاجار برای ایالت فارس و تهران بنیاد حکومت و کشورداری را به ارمغان آورد که تا به امروز باقی است.
بااینوجود اما مبارزان تورک انقلاب مشروطه همچون علی میسیو، حیدر خان عمواوغلو، شیخالاسلام، ستارخان و باقر خان نهتنها موردتوجه رسانهها و محافل فارس قرار نگرفتهاند بلکه تا حد ممکن تحریف و بایکوت شدهاند. حتی مزار آنها نیز مورد بیحرمتی قرار میگیرد. نحوه زخمی شدن ستارخان در پارک اتابک تهران و درنهایت شهادت غریبانه ایشان زنگ خطر قدرت گرفتن عناصر فارس زبان در ممالک محروسه را به صدا درآورده بود اما متأسفانه جدی گرفته نشد.
درنهایت اما آزربایجانیان فرزندان مجاهد، روشنفکر و آزادیخواه خود را در ظرف زمانی عصر مشروطه دیده و هرگز ایشان را ازنظر نخواهد راند. تورکان امروز نیز نباید این مسئله را فراموش کنند که جز مام وطن، آزربایجان، کسی قدردان آنها نخواهد بود.