زندهبهگوری؛ استراتژی که شوونیسم فارس در برابر آزربایجان و ملت تورک به کار گرفته است – آیدینلیق
توضیح: زندهبهگوری عملی است عامدانه و قهری که در آن انسان یا موجود زندهای بهطور زنده دفن شده و دچار حالت مرگ و نیستی میگردد.
توضیح: زندهبهگوری عملی است عامدانه و قهری که در آن انسان یا موجود زندهای بهطور زنده دفن شده و دچار حالت مرگ و نیستی میگردد.
سالهاست که شونیسم فارس تصمیم گرفته است تا هستی مادی و معنوی آزربایجان را زندهبهگور نماید. آنچه که در طول سده گذشته بر زبان و ادبیات و موسیقی و فرهنگ و مکاتب مختلف فکری در آزربایجان رفته است نشاندهنده استراتژی زندهبهگوری است. در کنار بعد معنوی و فرهنگی، تمامی بخشهای مادی آزربایجان از اقتصاد و تولید و پویایی زندگی گرفته تا بسط و تحمیل معماری بیریشه و نابودی محیطزیست و تاراج معادن و نابودی پشتوانههای مادی آزربایجان نمودهای بارزی از این زندهبهگور نمودن هستند. اگر در بخش فرهنگی زبان و ادبیات تورکی مورد تحریم و فشار و ممنوعیت قرار میگیرد در زمینه محیطزیست نیز با نابودی دریاچه اورمیه سعی میشود تا اکوسیستم و محیط مادی زندگی آزربایجان بهعنوان سرزمین ملت تورک نابود گردد تا چیزی به نام و مفهوم آزربایجان بهعنوان مهد زندگی و بالندگی جامعه تورک وجود خارجی نداشته باشد. شونیسم بهعنوان یک ایدئولوژی و بیماری ضد حیات و زندگی هر آنچه غیر خود میداند را انکار و نابود و سترون میکند، تا بتواند با تحمیل خود بر جوامع غیر خود، هویت و هستی ملی و واقعی آنها را نابود کرده و به تکثیر شونیسم و هویت بیریشه و فرمایشی خود در آنجا اقدام نماید. به همین دلیل با تمامی ابزار و روشهای موجود تلاش دارد تا هستی و واقعیت ملی آن جوامع را زندهبهگور نموده و جامعهای قبرستانی، سترون، مصنوعی، ساختگی و بیهویت ولی کاملاً وابسته به خود و مقلد خود را ایجاد نماید.
لازمه این کار ابتدا مخالفت با تمامی نمودها و نمادها و مفاهیم ملی در میان ملت آن سرزمین است (همچون آذری نامیدن ملت تورک و اخراج زبان تورکی از مراکز آموزشی و علمی و رسمی). بعدازآن سرکوب و شدت عمل در برابر صداهای مخالف خود (همچون قتلعام ملت تورک در سال ۱۳۲۵/۱۹۴۶ و یا برخوردهای خشن در تظاهراتهای غیر خشونتآمیز ملت تورک در برابر شونیسم فارس و یا رفتار قهری در برابر حماسه بزرگ قلعه بابک). بعد از چنین رفتاری نوبت به میانداری مشتی فرومایه وابسته به شونیسم با عنوان دانشمند و ادیب و اندیشمند و هنرمند و مسئول و شخصیت سیاسی است تا بهعنوان نوکران شونیسم فارس آزربایجان را همچون لقمهای سهلالهضم در مقابل شونیسم فارس قرار داده و با تقابل با تمامی نشانههای حیات و سرزندگی ملی، آزربایجان را به سمتوسوی زندهبهگوری برده و نابود سازند. شونیسم بهخوبی میداند در یک تقابل دموکراتیک و عادلانه در برابر هویت و هستی آزربایجان شکست خواهد خورد. بنابراین سعی دارد تا با مدفون نمودن آزربایجان در میان بلاها و معضلات و مشکلات ساختهوپرداخته شونیسم فارس آزربایجان را زندهبهگور نموده و حاکمیت بلامنازع خود را در تمامی ابعاد حیات فردی و جمعی آزربایجان برپا سازد.
به همین دلیل سعی میکند تا تمامی شریانهای حیات ملی آزربایجان را قطع نموده و آزربایجان را به برهوتی از حیات مادی و معنوی تبدیل نماید. آنگاه بر این قبرستان هویت، تمدن فرمایشی و بیپایه و اساس خود را بنیان نهد.
این روشی است که تمامی نیروهای استعماری و استبدادی در طول تاریخ بدان متوسل شده و در بسیاری از موارد نیز موفق گشتهاند. نیروهای فعال ملی در آزربایجان بهعنوان نیروهای حیاتبخش، رهایی خواه و پیشرو باید توجه داشته باشند تا با ایجاد موانع ملی مانع از زندهبهگوری آزربایجان شده و روحیه تلاش و فعالیت ملی را برای عبور از این مرحله خطرناک همواره زنده نگاه داشته و با عبور از هرگونه سطحینگری و حاشیه پردازی با انسجام زبانی، فکری و عملی با استفاده از برنامهریزیهای خردمندانه روند کنونی زندهبهگوری را معکوس نموده و سعادت ملی را برای آزربایجان به ارمغان آورند.