در اعتراض به عدم استقلال قوه قضاییه:
نامه فعال ملی دربند آزربایجان سیامک میرزایی خطاب به دادستان بهارستان
سیامک میرزایی فعال ملی دربند آزربایجان با ارسال نامهای به دادستان بهارستان نسبت به نفوذ نهادهای امنیتی در سیستم قضایی و عدم استقلال آن قوه اعتراض کرد.
سیامک میرزایی فعال ملی دربند آزربایجان با ارسال نامهای به دادستان بهارستان نسبت به نفوذ نهادهای امنیتی در سیستم قضایی و عدم استقلال آن قوه اعتراض کرد.
به گزارش آرازنیوز از آزربایجان جنوبی فعال ملی آزربایجان سیامک میرزایی که بنابه دلایل و اتهامات واهی و بیاساس در زندان اوین در حال سپری نمودن حکم حبس خویش است با نگارش نامهای خطاب به دادستان شهرستان بهارستان به رویه اتخاذشده از جانب قوه قضاییه در قبال اتهامات مطرحشده علیه خویش اعتراض کرده است .
این فعال ملی که طی حکمی از طرف دادگاه انقلاب بهارستان به ریاست قاضی حسنی به ۱۰ سال حبس تعزیری و دو سال تبعید به شهرستان طبس محکومشده است در بخشهایی از نامه خود با اشاره به عدم وجود هرگونه دلیل یا سندی برای اثبات اتهام وارده شده بیان داشته است که سیستم قضایی ایران صرفاً با سفارش نهادهای امنیتی اقدام به صدور حکم کرده است . وی همچنین با اشاره به سپری شدن بیش از ۱۶ ماه از دوره حبس از کارشکنی مسئولین قضایی در صدور مرخصی و بهرهمندی وی از حقوق اولیه خویش سخن به میان آورده است.
متن نامه ارسالی از طرف این فعال ملی به دادستان بهارستان :
دادستان شهرستان بهارستان
با سلام،
همانگونه که مستحضرید مبنای تعقیب، بازداشت و محاکمه افراد و اتخاذ هرگونه تصمیم قضائی درباره متهم، بایستی بر اساس ادله قانونی برای انتساب جرم باشد. شما بر اساس چه اساس و مبنایی تشخیص دادهاید که اینجانب جمعیتی را بهصورت فرادا تشکیل داده و اقدامی علیه امنیت کشور انجام دادهام؟
آیا جز این است نه بر اساس دلایل و مستندات قانونی، بلکه فقط به دستور و سفارش نیروهای امنیتی وزارت اطلاعات بهارستان دستور جلب و بازداشت اینجانب را صادر نمودهاید؟
مأموران اطلاعاتی بهارستان که فقط بر اساس سوءظن واهی و به خاطر نداشتن دانش و اطلاعات کافی بهصورت عناد ورزانه و مغرضانه درصدد بودند با اعمال فشار در بازداشت چهارماهه، بازجوییها، تهدیدها و فشار به خانواده و غیره برای اتهام واهی ادله سازی نمایند. هرگز نتوانستند به این امر نائل شوند. زیرا نه جمعیتی در عالم واقع وجود داشت و نه اقرار و اعترافی نسبت به آن مسئله صورت پذیرفت. بااینوجود شما و همکاران قضائیتان منجمله بازپرس رجبی، قاضی حسنی و قاضی زرگر که اندک دانشی در خصوص مسائل و دغدغههای فرهنگی و زبانی نداشتند با تأسی و پیروی از فرامین مأموران امنیتی اینجانب را به تشکیل جمعیتی متهم نمودید که حتی نتوانستنید بر جمعیت مورد اتهام نامی بیابید.
این در حالی است که کوچکترین سندی مبنی بر وجود جمعیت وجود نداشت و هیچ سند کتبی که در آن اسامی مؤسس، ادارهکننده، اعضای جمعیت، چارت سازمانی، بیانیه، اعلام موجودیت جمعیت، صورتجلسه تشکیلاتی، زمان و مکان تشکیل جمعیت، فرایند تشکیلاتی آن، مرامنامه، اساسنامه، اهداف و برنامههای آن، وضعیت کنونی جمعیت و اقداماتی که علیه امنیت کشور انجام دادهاند وجود ندارد. لازم به ذکر است که اینجانب با همین اتهام واهی در سال ۸۹ دستگیر و بازداشتشده و قرار منع تعقیب قضائی برای آن اتهام از طرف مراجع قضائی صادرشده بود. اگرنه بر اساس مصلحت بلکه بر اساس عدالت قضاوت مینمودید هرگز وارد این بازی مفتضحانه و مضحکانه نیروهای امنیتی نمیشدید.
آیا آموزش به زبان مادری که در اصل ۱۵ قانون اساسی هم به آن اشارهشده تهدیدی علیه امنیت کشور میباشد؟؟ آیا حمایت از دریاچه اورمیه که وظیفه عمومی شهروندان میباشد و در اصل ۵۰ قانون اساسی نیز به آن اشارهشده است تهدیدی بر علیه امنیت کشور میباشد؟ آیا حمایت از فعالینی که به خاطر احقاق حقوق خویش در زندان به سر میبرند تهدیدی برعلیه امنیت ملی میباشد؟
اینجانب با سلاح قلم و بیان از زبان مادری و حق تحصیل و آموزش به زبان مادری دفاع نمودهام. از دریاچه اورمیه، توسعه اقتصادی منطقه و از هویت اتنیکی خویش دفاع نمودهام و از سیستم تکزبانگی، سانترالیسم شدید، عدم توسعه اقتصادی مناطق غیر مرکزی ایران، عدم آزادی مطبوعات و احزاب و عدم آزادی بیان و اجتماعات بهصورت قانونی دفاع نمودهام، که هیچ مغایرتی با امنیت و کلیت کشور ندارند که هیچ، بلکه در جهت وحدت، اصلاح و آرامش کشور قرار دارند. هرچند به ظن و گمان نیروهای امنیتی و برخی سران کشور هرگونه انتقاد و مطالبه حقوق بهمثابه اقدام بر علیه امنیت کشور تلقی میشود. بهعنوانمثال شعر گفتن یک کورک آذربایجانی در برنامه ۹۰ اقدامی برعلیه امنیت کشور محسوب میشود و یا روشن نمودن شمع برای متوفیان قطار تبریز- مشهد نیز اقدام برعلیه امنیت کشور محسوب میشود. چه برسد به اینکه کسی در جهت روشنگری و شناساندن حقوق اولیه مردم و مطالبات حقوقیشان اقدامی انجام دهد.
حال با این اوصاف شما که نه به صدای عدالتخواهی بلکه به صدای نیروهای امنیتی که در قانون بهعنوان ضابط قضائی نامبرده شدهاند گوش فراداده و مرا با اتهام واهی تشکیل جمعیت بهاصطلاح محکوم نموده و روانه زندان نمودهاید. چرا پس از سپری شدن بیش از ۱۶ ماه از دوره حبس با اعطای مرخصی و دیگر حقوق و امتیازات نسبت به اینجانب مخالفت میورزید؟ آیا جز این است که شما هیچ اختیار، اراده و استقلالی ندارید و حتی در امر اعطای مرخصی نیز تحت اراده و فرمان نیروهای امنیتی قرار دارید؟ کجاست آن استقلال قوه قضائیه که در اصل ۱۵۶ قانون اساسی کشور به آن اشارهشده است؟ کو آن پشتیبانی قوه قضائیه از حقوق فردی و اجتماعی شهروندان ؟ کجاست اجرای عدالت و احقاق حقوق عامه؟ آیا جز این است که در رفتارها و اقدامات شما مغایر با اصول مندرج در قانون اساسی کشور میباشد؟
تا دیر نشده به صدای وجدانتان گوش فرا دهید و به خود آیید و یکلحظه از مسند خویش جداشده، به گفتههای من بیندیشید. چراکه در فردای یک روزی به خاطر اقدامات و اعمال اینجانب در زندان اوین مردم باعثوبانی این مسئله و مسئول جانی فرزند آزادیخواه آذربایجان را شما دانسته و مورد مواخذه قرار خواهند داد.
حاق سئل کیمی دریایه آخیب یول تاپاجاق دیر
داش آتماق ایله کیمسه اونو دؤندره بیلمز
مینلرله قارانلیقلا اگر بیرلشه باهم
بیر خیرداجا شمعین ایشیغین سؤندوره بیلمز
سیامک میرزایی زندانی آزادیخواه آذربایجان
۰۹/۰۸/۱۳۹۶