آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
سه شنبه ۲۶ام تیر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / خبر / آزربایجان / فرق متحد بودن با بازیچه و ابزار شدن برای قدرت‌ها

از میان نوشته های رسیده :

فرق متحد بودن با بازیچه و ابزار شدن برای قدرت‌ها

هر جریان فکری و سیاسی تا زمانی که به آزمودن آزموده‌ها دست می‌زند در چرخه‌ی پوچی به دور خود خواهد گشت  و راه به جایی نخواهد برد  و در تحولات و معادلات سریع جهانی سردرگم خواهد ماند لذا برای حفظ دست آوردهای مبارزات سیاسی ملت ها لازم است روشنفکران و فعالان سیاسی حوادث پیرامون خویش را با دقت بررسی  نمایند و برای ترسیم نقشه راه اندیشه سیاسی و مبارزاتی خویش از آن بهره بجویند.

فرق متحد بودن با بازیچه و ابزار شدن برای قدرت‌ها
23 اکتبر 2017 - 22:29
کد خبر: ۳۹۴۵۰
تحریریه آرازنیوز

هر جریان فکری و سیاسی تا زمانی که به آزمودن آزموده‌ها دست می‌زند در چرخه‌ی پوچی به دور خود خواهد گشت  و راه به جایی نخواهد برد  و در تحولات و معادلات سریع جهانی سردرگم خواهد ماند لذا برای حفظ دست آوردهای مبارزات سیاسی ملت ها لازم است روشنفکران و فعالان سیاسی حوادث پیرامون خویش را با دقت بررسی  نمایند و برای ترسیم نقشه راه اندیشه سیاسی و مبارزاتی خویش از آن بهره بجویند.

در سال‌های اخیر حکایت برخورداری گروه‌های تروریستی کردی از حمایت آمریکا به یکی از موضوعات غیرقابل‌انکار تبدیل‌شده است تجهیز پ ک ک و پژاک و ی پ گ و بارزانی من‌جمله این حمایت‌ها هستند.این حمایت ها تا جایی ادامه پیدا می کند که بدون ابا برخی از این گروه‌ها را به‌عنوان مهم‌ترین شریک‌های خود مطرح می‌کنند و در سایه همین حمایت‌ها این گروه‌ها در کمتر از چند سال از گروه های تروریستی چریکی تبدیل به ارتش کلاسیک شده‌اند.

گروه‌های تروریستی کردی هریک به‌منظور به دست آوردن سهم بیشتری از سلاح‌ها و دلارهای آمریکایی خویش را به‌عنوان بازیگر بخشی از پروژه‌های جدید خاورمیانه مطرح می‌کنند و از این طریق هریک منطقه‌ای را برای اجرای این نقش برمی‌گزینند اما غافل از اینکه نقشی که پذیرفته‌اند روزی پایان می‌یابد.

سیاسیون ایالات‌متحده آمریکا بعد از جنگ عراق با رویکردی جدید به اجرای پروژه‌های خویش در خاورمیانه می‌پردازند و به جای اعزام ارتش خویش به منطقه از نیروها محلی استفاده می‌کنند البته ریشه‌های این سیاست را می‌توان در سال‌های قبل از سرنگونی صدام نیز مشاهده کرد به‌عنوان مثال با حمایت‌های بی حدوحصر از حزب دموکرات کردستان با ایجاد منطقه پروازممنوع در زمان حکومت صدام در منطقه شمال عراق عملاً راه را بر ادامه حیات بارزانی باز کردند. بعد از سرنگونی صدام و شکست برخی سیاست‌های آمریکا در عراق موجب شد بارزانی به‌عنوان آلترناتیوی برای کنترل دولت مرکزی مورداستفاده قرار گیرد این آلترناتیو در زمان ظهور داعش باقدرتی به‌مراتب بیشتر از ارتش عراق وارد میدان شد و بخش عظیمی از مناطق غیر کورد عراق را به تصرف خویش درآورد و بارزانی نیز به ظن اینکه همچنان حمایت و ساپورت آمریکا را پشت خود دارد هرروز بیش‌ازپیش به اجرای سیاست‌های زیاده خواهانه خویش پرداخت .هنوز فراموش نشده است سال قبل در جریان عملیات‌های ائتلاف بین‌المللی علیه مواضع داعش راه را جنگنده‌های آمریکایی برای پیشمرگه ها باز می‌کردند و مقدمات پیشروی تثبیت مواضع پیشمرگه ها را در مناطق غیر کردستانی فراهم می کردند اما به یک‌باره با کوچک‌ترین نافرمانی و عدول از انجام وظیفه و با نزدیک شدن به پایان نقش محول شده به یکباره از طرف آمریکا ترک شد و نتیجه آنی شد که در روزهای قبل به وقوع پیوست ارتش عراق در کمتر از ۴۸ ساعت آنچه کرد ها در ۱۴ سال رشته بودند را پنبه کرد.

در موردی دیگر می‌توان به سرگذشت پ ک ک در سال‌های نه‌چندان دور اشاره کرد زمانی که ترکیه بنا به دلایلی در روابط خود با غرب دچار مشکل بود و پ ک ک بعد از فروپاشی شوروی به سمت غرب مخصوصاً آمریکا خزیده بود و توانسته بود به‌زعم خود با آمریکا دست دوستی بدهد و سلاح‌های آمریکایی را به دست گیرد به‌محض بهبود روابط آمریکا و ترکیه وارد لیست سازمان‌های تروریستی شد و چنان در فشار قرار گرفت که تا مرحله فروپاشی نیز پیش رفت و بسیاری از اعضای خود را از دست داد تا اینکه بعد از مدتی نقش دیگری را برعهده‌گرفته و مجدداً زیر چتر حمایتی آمریکا قرار گرفت.

ی پ گ شاخه سوری گروه تروریستی پ ک ک نیز مثال مشابهی از نگاه و استفاده ابزاری آمریکا از جریان‌های مختلف است با شروع بحران و جنگ داخلی در سوریه به‌عنوان مجری سیاست‌های آمریکا در سوریه وارد گود شد و این حمایت‌ها تا جایی ادامه یافت که ایالات‌متحده برای حمایت از ی پ گ صدها کامیون سلاح و مهمات به ارزش میلیون‌ها دلار را تقدیم این گروه کرد و حتی به‌منظور حفاظت از این گروه تا مرز درگیری با نیروها روس مستقر سوریه نیز پیش رفت زیرا که ی پ گ در آن روز هنوز نقش خود را به پایان نرسانیده بود اکنون‌که زمزمه‌های پایان بحران در سوریه به گوش می‌رسد نیروهای آمریکا از نداشتن استراتژی معین در قبال این گروه سخن می‌گویند و این یعنی اینکه تاریخ انقضای این متحد سابق نیز رو به پایان است البته تا زمانی که در چشم‌انداز سیاست‌های آتی نقش دیگری به محول گردد و اگر با نگاه به تحولات اخیر به بیان مسئله به پردازیم در آن منطقه و در راستای آن پروژه به پایان نزدیک می‌شود. و شاید به مانند ابزار در جایی دیگر مورد استفاده قرار گیرند.

نمونه‌های دیگری را نیز می‌توان از موارد مذکور بالا اشاره کرد اما نکته مشترک همه آن‌ها این است این گروه‌ها تا زمانی موردحمایت هستند که پروژه مدنظر ایالات‌متحده در راستای منافع ملی آمریکا در جریان باشد و عملاً هیچ سودی را نمی‌توان در موارد بالا برای ملت کرد متصور شد زیرا اگر این‌گونه بود وضعیت اقلیم کردستان عراق و بارزانی باسابقه بیش از دو دهه اتحاد با آمریکا عقب‌نشینی‌های مفتضحانه روزهای اخیر نمی‌بود. همه ای این ها نشان داد هیچ ملت تحت ستمی نمی‌تواند با تبدیل‌شدن به ماشه قدرت‌های خارجی به موفقیت و کامیابی ملی دست یابد و فتوحات به‌دست‌آمده حباب‌هایی بیش نخواهند بود که با تلنگری برای ابد محو شوند.

اما آنچه در مورد حرکت ملی آزربایجان موجب افسوس است اندیشه‌های برخی جریان‌های سیاسی است که آشکارا در تحلیل و نظرات خود در مورد حوادث خاورمیانه در سال‌های اخیر مانند ناکامی برخی سیاست‌های دولت ترکیه در قبال سوریه و عراق آن را عدم همراهی باسیاست‌های آمریکا نشان می دهند و بر این اعتقاد هستند که اگر سیاسیون آنکارا در جهت سیاست‌های آمریکا گام برمی‌داشتند اکنون در موضع بهتری می‌بودند و با تعمیم این تفکر در حرکت ملی سعی در منطبق کردن آن باسیاست‌های آمریکا دارند و راه نزدیکی با گروهایی را پیش‌گرفته‌اند که فعلاً تحت حمایت آمریکا هستند.

 به خودی خود نمی‌توان ایرادی به نزدیکی و همکاری با گروه‌های سیاسی سایر ملل وارد کرد اما تبدیل نمودن حرکت ملی به یکی از مهره‌های پروژه خاورمیانه جدید جای ایراد و البته تأسف دارد. آنچه می‌توان دراین‌باره از این دوستان پرسید این است مگر بارزانی در این نزدیک به سی سال همواره غلام حلقه‌به‌گوش این سیاست‌ها نبود؟ چه شد که تمام اندوخته‌ها را به یک‌باره از دست داد. لذا به‌وضوح پیداست هر جریانی که تبدیل به‌صرف پیاده‌نظام و مهره اجرایی هر تفکری شود بی‌شک راه به‌جایی نخواهد برد زیرا اگر جز این بود اکنون اربیل پایتخت کشور کردستان و بارزانی رهبر آن بود و مثل این روزها محکوم‌به خیانت نمی‌شد. پس با واقع‌بینی و درک صحیح و استفاده از تجربیات مشهود حرکت ملی آزربایجان و ملت تورک آزربایجان جنوبی را به مسلخ نقشه‌های از پیش طراحی‌شده نکشانیم.

                                                                                                                  

 

روی خط خبر

محبوب‌ترین‌ها