تشدید سیاستهای استعمارگرانه حاکمیت با استاندار غیر تورک در غرب آزربایجان
باگذشت کمتر از چهار ماه از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و انتخاب مجدد روحانی بهمانند دورههای گذشته صحنه سیاسی ایران دستخوش برخی داد و ستدهای سیاسی شده و دو جناح انحصارطلب مراحل تقسیم قدرت را تمام و هر یک به دنبال استفاده از موقعیتهای به دست آمده هستند.
باگذشت کمتر از چهار ماه از انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران و انتخاب مجدد روحانی بهمانند دورههای گذشته صحنه سیاسی ایران دستخوش برخی داد و ستدهای سیاسی شده و دو جناح انحصارطلب مراحل تقسیم قدرت را تمام و هر یک به دنبال استفاده از موقعیتهای به دست آمده هستند.
در این میان بهمانند دوره گذشته انتخابات ریاست جمهوری وزارت کشور نصیب جریان اصولگرایی و شخص رحمانی فضلی شده است به طبع وی نیز به دنبال بخشیدن پستهای کلیدی به دوستان و یاران نزدیک خویش است.
چهار سال قبل زمانی که رحمانی فضلی قصد انتصاب استانداران را داشت با معرفی نام فریدون همتی بهعنوان گزینه استانداری آزربایجان غربی با عکسالعمل شدید ملت آزربایجان مواجه شد و به دلیل مخالفت جریانهای حامی دولت و اصلاحطلب مجبورا گزینه خود را تغییر و سعادت را بهعنوان استاندار آزربایجان غربی معرفی کرد. اما اینک باگذشت چهار سال از آن زمان دولت روحانی که برای دومین دوره متوالی موفق به تشکیل دولت شده و دیگر نیازی به همراهی با افکار عمومی ملت آزربایجان نمیبیند بدون توجه به موج اعتراضات مردمی درصدد آن است که خواسته وزیر کشور را به اراده و خواست ملت تورک آزربایجان تحمیل کند.
در این میان سعادت استاندار فعلی نیز که خود را در لبه پرتگاه میبیند به هر دری میزند تا صندلی استانداری آزربایجان غربی را از دست ندهد و در این راه از واگذاری امتیاز به جریانهای سیاسی هواداری تروریسم کورد گرفته تا برخورد با جریانهای آزربایجانی را در ماههای اخیر اجرا نمود تا بلکه صندلی خود را حفظ کند. اما اختلافات وی با مجموعه دولت و تصمیم رحمانی فضلی برای به نان و نوا رساندن یار دیرین خود فریدون همتی قاطعتر از آن است که سعادت را در این صندلی ابقاء کند.
غرب آزربایجان بهعنوان جولانگاه تروریستها و حامیان سیاسی آنان که اینک بهعنوان بخشی از بدنه دولت و حاکمیت درآمدهاند نیز از این فرصت استفاده کرده و با حمایت از انتخاب همتی غیر تورک بهعنوان استاندار آزربایجان غربی درصدد آناند تا مسیر را برای ورود اشخاص مدنظر خود به عرصه مدیریتی استان باز کنند تا بیشازپیش پروژههای شوم خود در غرب آزربایجان را پیش برند. لذا آمدن همتی به استانداری را بهمثابه یک تابوشکنی بزرگ میبینند که با عبور از آن راه برای عبور از توده ملت تورک آزربایجان را هموار کنند اما ملت تورک آزربایجان با درک و فهم واقعیت امر مانند چهار سال قبل به موضوع واکنش نشان دادند ولی سؤالی که در ذهن خطور میکند این است آیا شدت و نوع واکنش به این بعد از ماجرا درخور بلای در حال نزول است یا خیر؟
اما آنچه لازم میدارد تا در مقابل این اقدام دولت ایستاد بعد دیگر ماجراست. با نگاهی دقیق مشخص میشود این اقدام تکه مکمل پازل دیگری نیز هست چراکه حاکمیت و مجموعه دولت در یکساله گذشته با اتخاذ تصمیمات ضد تورک و ضد آزربایجانی خود سیاستهای نژادپرستانه مخفی خود را رو کرده و با استراتژی خاص در حال گسترش سیاستهای استعمارگرانه خود علیه آزربایجان هستند.
انحلال فراکسیون تورک، عدم استفاده از وزرای تورک در کابینه و این بار استفاده از استاندار غیر تورک برای منطقهای حساس و استراتژیک نظیر غرب آزربایجان همه نشاندهنده شروع یک سیر جدید در گسترش اعمال نژادپرستانه علیه ملت تورک آزربایجان است که لازم است فعالین و ملت تورک آزربایجان در مقابل این مسئله واکنش درخور مسئله را نشان دهند.
دولت روحانی در ماههای اخیر با پشت کردن به وعدههای انتخاباتی بهویژه وعدههای مرتبط با ملت تورک آزربایجان مانند احقاق حقوق ملت آزربایجان در کابینه و قطع تمامی بودجهی احیا دریاچه نشان داده است که دیگر فاکتور محبوبیت مردمی در آزربایجان را مدنظر نداشته و بر آن است که با استفاده حداکثری از ظرفیتهای دولت بهسوی اهداف خویش حرکت کند. لذا پرواضح است که صرف اتخاذ موضع مخالف با انتصاب استانداری غیر تورک به غرب آزربایجان نمیتواند مانع از انتصاب همتی شود و لازم است فعالین و مردم آزربایجان بدون اتلاف زمان بهصورت علنی وارد میدان شده و مانع از جریان یافتن سیاستهای ضد تورک حاکمیت و دولت علیه آزربایجان گردند.