از میان نوشتههای رسیده:
اقدام مشترک مجلس و دولت علیه ملیتها-روحالله مرادی قشقایی
فراکسیون مناطق تورک نشین بدون تشکیل حتی یک جلسه منحل شد! علت؟ حساسیت بر روی واژه تورک! چشم تمام مخالفان جنبش هویت طلبی تورکان ایران روشن. کلاهشان را بالاتر بگذارند. در تمام این سالها این کاسههای داغتر از آش منکر اعمال سیاستهای ضد تورک ایران شده و فعالیت فعالان تورک را توطئه خارجی میخواندند.
فراکسیون مناطق تورک نشین بدون تشکیل حتی یک جلسه منحل شد! علت؟ حساسیت بر روی واژه تورک! چشم تمام مخالفان جنبش هویت طلبی تورکان ایران روشن. کلاهشان را بالاتر بگذارند. در تمام این سالها این کاسههای داغتر از آش منکر اعمال سیاستهای ضد تورک ایران شده و فعالیت فعالان تورک را توطئه خارجی میخواندند. اکنون فقط یک کلمه بفرمایند چرا در مملکتی که ۴۰ درصد جمعیتش را تورک تشکیل میدهد و تمام تاریخ و فرهنگ و هویت آن بر شالوده عنصر تورک استوار است کلمه ترک باید حساسیت برانگیز باشد؟ این حرف یعنی هویت و موجودیت ۴۰ درصد جمعیت این کشور عملاً نباید باشد، یعنی اینکه اگر میخواهید باشید نباید ترک باشید چرا؟ چون ما حساس میشویم. این حرف و این استدلال در قرن بیست و یکم چه معنایی جز جاری بودن فاشیسم مطلق در ذرهذره ارکان این مملکت از بالا تا پایینش میتواند داشته باشد؟
حساسیت بر روی کلمه تورک! من مطلقاً کاری به ماهیت این فراکسیون و بودونبودش ندارم کما اینکه در ۱ سال حیات خود نیز حتی یک جلسه هم تشکیل نداد اما نکته بهغایت تأسفبار وجود این تفکر فاشیستی ضد تورکی در سرتاپای این مملکت است که حتی بر روی واژه تورک حساسیت دارند. وقتی عالیترین رکن کشور و جایی که مرجع قانونگذاری مملکت است چنین استدلال قرونوسطایی و شوونیستی دارد چه انتظاری از مردمش میتوان داشت؟ وقتی نهاد قانونگذاری شفاف و علنی میگوید کلمه تورک حساسیت برانگیز است چرا مردمش در روز روشن شعار ترک خر در استادیومهایش سر ندهند و هرروز از گوشهای از مملکت تورک را فتیلهپیچ ننمایند؟ کجایند آنانی که فریاد فعالان تورک را با چماق پانترکیسم خفه میکردند؟ اکنون چه کسی پان است؟ تورک بینوایی که میخواهد هویتش را زنده نگه دارد یا آنانی که در نهاد قانونگذاری به بهانه حساسیت هویت و موجودیت ۴۰ درصد جمعیت یک کشور را انکار میکنند؟
البته که مسئله فراتر از این چیزهاست. درست چند روز پیش از شاهکار قوه مقننه, قوه مجریه دستبهکار شده بود. در هفتهای که گذشت حسن روحانی لیست وزرای پیشنهادی را جهت کسب رأی اعتماد اعلام کرد. در بین ۱۷ وزیر پیشنهادی فقط ۲ یا ۳ وزیر غیر فارس دیده میشود. حسن روحانی کابینهای کاملاً فارس محور و شیعه گرا چیده است. از بین اقلیتهای مذهبی حتی یک وزیر دیده نمیشود و از اقلیتهای قومی نیز فقط ۲ وزیر! آنچه از اتفاقات پیشآمده میشود حدس زد تشدید سیاستها علیه اقلیتهای ملی و مذهبی در کشور است. به نظر میرسد حکومت احساس خطر کرده و فضای سیاسی کشور را امنیتی و آماده سرکوب میکند. بحران خاورمیانه، شکست برجام, احتمال استقلال کردستان عراق (که پیامدهای زیادی بر منطقه و بهویژه ایران به دنبال خواهد داشت), شرایط وخیم اقتصادی و سیاسی درون ایران و از همه مهمتر احتمال مرگ رهبر حکومت را به تشکیل دولت فارس محور و شیعه گرا واداشته است. طبیعی است که اکنون بزرگترین مسئله داخلی ایران جنبش هویت طلبی تورکان ایران است و ازاینروی هم مجلس و هم دولت جدید چنین سیاستهایی را اعمال میکنند.
بدیهی است که چنین سیاستهایی سبب حساسیت بیشتر اقلیتهای قومی و مذهبی و عمیقتر شدن شکافهای اجتماعی در جامعه میشود ازاینروی بر همه کنشگران مدنی و فعالان سیاسی و حقوق بشری و اپوزیسیون (اگر که خواهان استقرار دموکراسی در ایران و حفظ انسجام درونی و یکپارچگی هستند) و بهویژه فعالان گروههای اتنیکی و مذهبی واجب است در برابر چنین اقداماتی ساکت ننشینند. چراکه ادامه وضع موجود پیامدهای ناگوار و جبرانناپذیری را به دنبال خواهد داشت. خبرگزاریهای بزرگ و پرمخاطب مانند بیبیسی و صدای امریکا و وبسایتهای خبری با دعوت از فعالین ملی و تولید برنامههایی برای به چالش کشیدن سیاستهای حکومت میبایست فشار را بر دولت و مجلس بیفزایند. فعالین مدنی نیز با تشکیل کمپینهای بزرگ در فضای مجازی و اطلاعرسانی میتوانند نقش بسزایی در اعمال فشارها داشته باشند. نقش نمایندگان مجلس در این میان بیش از همه است. بیش از نیمی از نمایندگان مجلس غیر فارس هستند که با تشکیل کمپینها و فشارهای رسانهای میتوان آنان را وادار به ندادن رأی اعتماد به وزرای پیشنهادی روحانی کرده و حکومت را به عقبنشینی واداشت در غیر این صورت باید منتظر تشدید بحران داخلی و نزدیک شدن کشور به لبه پرتگاه بود.
روحالله مرادی قشقایی – سوئیس
توضیح: مطالبی که از میان نوشتههای رسیده به آرازنیوز منتشر میشود صرفاً انعکاسدهنده نظر نویسنده مطلب میباشد و دیدگاه آرازنیوز نیست.