در پی تشدید سیاست های نژاد پرستانه حاکمیت ایران:
اعتراض رئیس میراث فرهنگی شهرستان گرمی به تغییر نامهای تورکی
سیاستهای ضد تورک و ضد آزربایجان حکومتهای ایران از پهلوی تا جمهوری اسلامی همواره در راستای محو تاریخ و گذشته ساکنان و صاحبان آن بوده است تا ملت تورک آزربایجان را از هویت و تاریخ واقعی خود جدا کرده و به هویت ساختگی خود پیوند دهد. یکی از این اقدامات تغییر اسامی واقعی و تاریخی اماکن است اما گاه این سیاستهای نژادپرستانه آنچنان سرعت و شدت میگیرد که صدای هر وجدان آگاهی را درمیآورد در این راستا دکتر روح اله محمدی رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری گرمی یادداشتی را منتشر کرده است که به اهمیت و لزوم حفظ اسامی واقعی و تاریخی اماکن اشاره میکند؛ که ذیل عیناً آورده شده است:
دکتر روح اله محمدی رئیس اداره میراث فرهنگی در یادداشتی به لزوم حفظ اسامی اماکن پرداخت.
سیاستهای ضد تورک و ضد آزربایجان حکومتهای ایران از پهلوی تا جمهوری اسلامی همواره در راستای محو تاریخ و گذشته ساکنان و صاحبان آن بوده است تا ملت تورک آزربایجان را از هویت و تاریخ واقعی خود جدا کرده و به هویت ساختگی خود پیوند دهد. یکی از این اقدامات تغییر اسامی واقعی و تاریخی اماکن است اما گاه این سیاستهای نژادپرستانه آنچنان سرعت و شدت میگیرد که صدای هر وجدان آگاهی را درمیآورد در این راستا دکتر روح اله محمدی رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری گرمی یادداشتی را منتشر کرده است که به اهمیت و لزوم حفظ اسامی واقعی و تاریخی اماکن اشاره میکند؛ که ذیل عیناً آورده شده است:
نام جایها با خود وقایع تاریخی را حمل میکنند (به قلم دکتر روح اله محمدی رئیس اداره میراث فرهنگی و گردشگری گرمی)
شناخت تاریخ، فرهنگ و تمدنهای شکلگرفته در یک منطقه نیازمند مطالعات میانرشتهای است. بازسازی تاریخ گذشته در فقدان منابع مکتوب کار دشواری است بهخصوص زمانی که مطالعات باستانشناسی نیز در قلت باشد. تاریخ همیشه در ظرف مکان حادث میشود ازاینرو جغرافیا بهعنوان بستر شکلگیری تاریخ اهمیت زیادی در مطالعات این رشته دارد. یکی از راههای مطالعه بخشهای تاریک تاریخ بررسی نام جایهاست. نامهای جغرافیایی نشانههایی از حضور اقوام، دولتها و طوایف است. با استفاده از نامها بهخصوص مکانهای جغرافیایی میتوان به ریشهیابی تمدنها و اقوام ساکن در یک منطقه پرداخت چراکه نامها خود شواهد تاریخی هستند. ریشهیابی و ثبت دقیق و بدون خدشه نامها راهگشای شناسایی تاریخ نهفته در اعماق زمان است. نام رودها، درهها، کوهها، تپهها، شهرها، قصبهها، روستاها، قشلاقها، ییلاقها، درختان، گیاهان، پرندگان و اشیاء گذشته از اینکه بازگوکننده حضور مردمان با گویشها و زبانههای مرده یا زنده گذشته و امروزی است؛ نشانگر اعتقادات، باورها، آداب، نوع نگرش به طبیعت و حتی اقتصاد معیشتی جوامع کهن است. نامها در دل خود هزاران نکته در ارتباط با طرز زندگی و رسومات گذشته دارند. اسامی بدون دلیل و از سر بیتکلفی به کوهی، درهای و روستایی یا قلعهای داده نشده است بلکه در قفای خود معانی مختلفی از نگرشها و اندیشه صاحبان این سرزمین دارد. ازاینرو حفظ و مستندسازی دقیق نام جایها کار مهم و حیاتی در مطالعات میراث فرهنگی است.
شهرستان گرمی مغان با دارا بودن بیش از ۳۴۰ روستا منطقهای غنی از نام جایهاست. وجببهوجب روستاها و کوهها و درههای شهرستان را که بگردید و از اهالی محل پرسوجو کنید نامهای متنوعی خواهید شنید از طاقدیسها گرفته تا ناودیسها و تپهها و درهها هرکدام نام مخصوص به خوددارند که بازگوکننده اطلاعاتی از تاریخ و تمدن گذشته این سرزمین است.
حفظ و حراست از نام جایها کمک شایانی به شناخت گذشته تاریخی منطقه خواهد کرد. هرگونه دستکاری و تغییر در تلفظ نام جایها صدمات جبرانناپذیری به تاریخ و فرهنگ آن ناحیه وارد میکند. آنگونه که مردمان محلی نامی را تلفظ میکنند، میبایست ثبت و ضبط کرد. برای درک اهمیت موضوع مثالهایی را ذکر میکنم:
- یکی از قدیمیترین مکانهای تاریخی شهرستان گرمی مغان روستای اینی است. اینی یکی از کهنترین واژههای برجایمانده در منطقه ماست. نام اینی را در میان واژههای اورارتویی بهوفور میتوان یافت حتی نام یکی از پادشاهان این امپراطوری «ایشپو اینی» است یا یکی از شهرهای مهم اورارتوها «اینی زیرتو» بوده است. نامی به قدمت حداقل ۲۹۰۰ ساله اینی خود تاریخی گویاست که به کمک علم باستانشناسی میآید و نشان میدهد این منطقه در دوران امپراطوری اورارتوها جایگاه بس مهمی داشته است. حفظ این نام وظیفه تکتک افراد است همانگونه که گذشتگان بهخوبی این نام را حفظ کرده و سینهبهسینه به نسل امروزی رساندهاند. متأسفانه امروزه بیمبالاتی بسیاری در تلفظ و ثبت این نام باستانی دیده میشود. بهگونهای که حتی اداره ثبت و احوال نیز در شناسنامه افراد نام این روستا و دهستان را «آنی» قید میکند. یا در تابلوهای اطلاعرسانی «انی» نوشته میشود. این دستکاریها چه عمدی بوده باشد چه سهوی تبر به ریشه این کلمه میزند و بهآسانی تاریخ ۲۹۰۰ ساله آن را پاک میکند. آنچه باقی میماند نام بیهویت جعلی است که هیچ نشانی از گذشته خود ندارد.
- مثال دیگر روستای «اوچه» است. روستایی سرسبز با طبیعت بکر در نوار مرزی بخش موران که دل هر بینندهای را میرباید. این روستا به دلیل موقعیت جغرافیایی خاصی که دارد با پوشش جنگلی انبوه، محل مناسبی برای شکار بوده است. ازاینرو گذشتگان نام «اوچه» به معنای شکارگاه کوچک را بدان دادهاند؛ اما تابلوهای راهنما چیز دیگری را به ما میگویند روستای «افچه». گاهی نام غلط آنقدر مصطلح میشود که دیگر نام اصلی بیگانه مینماید و شوربختانه «اوچه» به این بیماری دچار گشته است.
- مثال دیگر «بولغارچایی» است. امروزه کمتر کسی در جلگه مغان میتوان یافت که بداند این نام کدام رود است. «بالهارود» نامی که این روزها رود مرزی موران بدان نامیده میشود قدمتی ۸۶ ساله دارد. در سال ۱۳۱۰ ه.ش در دوران پهلوی اول نام این رود از بولغار چایی به بالهارود تغییر یافت و بدین ترتیب یکی از اسامی قدیمی منطقه که حداقل با استناد به متون از اوایل اسلام در منطقه رایج بوده است بهراحتی کنار گذاشته شد
قسمت دوم:
یکی دیگر از روستاهای بخش موران روستای تاریخی «درین کوهول» است. به دلیل آثار باستانی منطقه و وجود حفرههای بسیار در این تپهها (تپههای باستانی در اثر تخریب خانههای مسکونی قدیمی شکلگرفتهاند لذا امکان وجود فضاهای خالی در دل تپهها وجود دارد) که شبیه به غار مانند بوده نام درین کوهول به این روستا دادهشده است. ولی در نوشتهها و اسناد رسمی بهجای درین کوهول نام درین کبود دیده میشود. اینکه کی و چه کسی به چه دلیلی کبود را جایگزین نام اصلی کرده معلوم نیست و چرا این اقدام اشتباه تداوم مییابد باز معلوم نیست. تغییر نام کوهول به کبود میبینید که چقدر ما را از وجهتسمیه روستا دور میکند.
اگر بخواهیم مثال بزنیم از این موارد آنقدر زیاد است که خود یک کتاب قطور خواهد شد از «دره یورت»(بهغلط دره رود نوشته میشود) گرفته تا اوجارلو (بهغلط اوجارود نوشته میشود) نام جایهای بیشماری دستخوش تغییر قرارگرفتهاند.
سخن آخر
نام جایها تاریخ شفاهی منطقه هستند که بهسان نور در تاریکی هدایتگر محققان و پژوهشگران در شناخت فرهنگ و تمدن گذشته میباشند. سلیقهای عمل کردن و اهمالکاری و بیمبالاتی در ثبت این اسامی باعث گسست منطقه با تاریخ وزین خود میشود. نیاکان ما با تمام توان در پیچوخمهای حوادث تاریخی این نامها را سینهبهسینه نقل کرده و به دست ما رساندهاند. این وظیفه تکتک ماست که از آنها حراست کنیم و گذشته پرشکوه خویش را بابی تفاوتی از کف ندهیم. اجزا فرهنگ بهسان دانههای تسبیح بههمپیوسته هستند. حذف هر دانهای از آن منجر به مرگ تعدادی از سلولهای مغزی جامعه میشود و نیک میدانیم ضایعه مغزی جبرانناپذیر است.
سید روح اله محمدی
رئیس اداره میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری شهرستان گرمی مغان