ساخت فیلم کوروش و الگوسازى “سیّد – ساتراپی” – محمد رضا لوایی
ساخت فیلم کوروش و الگوسازى “سیّد – ساتراپی” – محمد رضا لوایی
شیعه ى شعوبى آریایى و یا همان “پرشین شیعه” درست پس از انتخاب روحانى یادش افتاد تا کوروش را فیلم کند. شیعه ى شعوبى مسیرى را در تاریخ پیموده است که دیگرى ستیزى و دیگرى کُشى حاصل آن است. کوروش که قاتلى بیش نیست پیوسته تیتر روز “پرشین شیعه” و اهالى شعوبیه مى باشد. حالا چرا اینها اینهمه براى احیاى تفکر گند و مُرده ى کوروش تلاش مى کنند و ولخرجى مى نمایند؟
چرا فیلم شاهان تُرکى که عصرها بر ایران حکومت راندند را تولید نمى کنند؟
برگشت شیعه ى شعوبى به کوروش در چیست؟ طبیعى است که هر بازگشتى نشانه اى از گریز دارد؟
شیعه ى شعوبى از چه مى گریزد؟
شیعه ى شعوبى براى چه به دامان کوروش پناه مى برد؟
چرا شیعه ى شعوبى مدام از مدرنیته به سمت سنّت و کلاسیسم دیگرى ستیز عقب مى نشیند؟
این دوگانه سازى سلطنت – شریعت مبتنى بر کدام تفکر رهایى بخش و توسعه گرا و عدالت محور است؟
روحانى و احمدى نژاد، اصلاح طلب و اصولگرا دربدر دنبال شانه هایى هستند تا سر راحت بر آن بگذارند و بیاسایند.
آیا حرکت احمدى نژاد را به خاطر دارید؟
چفیه ى ولایت بر شانه هاى کوروش همان دوگانه اى است که ایرانیّت مدنظر آقایان دنبال آن است.
قتل عام مردم هگمتانه و نینوا، تخریب و نابودى تمدن لیدى، بابل و عیلامى…تخریب آثار فرهنگى تمدنهاى دیگر، رواج دیگرى کشى و برده دارى و نزدیکى با محارم از سلسله جنایاتى است که کوروش کبیر شیعه ى شعوبى مرتکب شده است.
در این برهه از تاریخ، این دوگانه ى سلطنت – شریعت با رجعت به سمت کوروش دارد دنبال کدام دیالوگ فراموش شده ى نجاتبخش مى گردد؟
این “الگو سازى چند وجهى” با تکیه بر کدام مفاهیم مشترک و تأمل شده ساخته مى شود؟
امثال همین الگوسازهاى چند وجهى اخیراً مطالبى مى نویسند علیه محمد امین رسولزاده و رهبران حرکت ما. باید به اینها گفت که رهبران ما خشونت و دیگرى ستیزى را هرگز وارد تاریخنگارى ما نکرده اند و رهایى را با راههایى مدرن و مبانى تامل شده ى سیاسى و بر اساس دیگرى دوستى سروده اند.
به هر حال مى خواهم بپرسم آن مبانى مشترک بین ایرانیّت اکنون و دوره ى هخامنشیان کدامها هستند؟ من اولین و برجسته ترین مبنا را دیگرى ستیزى مى دانم.
الگوسازى سیّد – ساتراپى در این برهه از تاریخ که دیگرى ها در ممالک محروسه تحت ستم و ظلمند هدف روشن و آشکارى دارد.
پیشتر گفته ام که شیعه ى شعوبى یا همان شیعه ى “سیّد – ساتراپى” فرق زیادى با شیعه ى آزربایجانى دارد و یکى از فرق هایش هم همین تفاوت مبانى است. در شیعه ى سیّد – ساتراپى دیگرى ستیزى مبناست اما در تشیع آزربایجانى بنا بر دیگرى دوستى است.
با این اوصاف پروژه ى ساخت فیلم کوروش اشاعه ى دیگرى ستیزى و دهن کجى به ملیت هاى دیگر است.