هشدار پروفسور پرويز كردواني: پيشروي آب شور درياچه اورمیه به دشت ها و مزارع
درياچه اورمیه كه در شمال غربي ايران و در منطقه آذربايجان واقع شده، بزرگترين درياچه داخلي ايران و دومين درياچه آبشور دنيا است. اما اكنون در خطر خشك شدن كامل قراردارد. اختصاص ۹۰درصد منابع آبي منطقه به بخش كشاورزي، تبخير زياد در پي گرم شدن هوا و برداشت غيرمجاز از آبهاي زيرزميني در پي حفر چاه از دلايل خشك شدن اين درياچه عنوان شده است.
استاد پرويز كردواني پدر كويرشناسي ايران، در گفتگو با خبرنگار ايرنا درباره علل خشك شدن آب درياچه اورمیه با اشاره به اينكه مسير و جهت آب درياچه اورمیه بر اثر توسعه بي رويه و حفر بيش از ۲۴ هزار چاه مجاز و غير مجاز تغيير كرده است و بر خلاف گذشته كه آب شيرين از سوي دشت ها و رودها به درياچه وارد مي شد، اكنون در جهت عكس آن عمل مي كند يعني آب شور درياچه به سمت دشت ها و چاه ها درحال پيشروي است.
وي با اشاره به سخن رييس سازمان جهاد كشاورزي آذربايجان شرقي، مسعود محمديان افزود: تا كنون بيش از ۲۰۴ هزار هكتار از زمين هاي كشاورزي شهرستان هاي شبستر، اسكو، عجبشير، آذرشهر، بناب و ملكان و حتي تبريز از آذربايجان شرقي و چند شهرستان آذربايجان غربي در نتيجه ورود مستقيم آب درياچه، شور شده است و ديگر قابل كشت و بهره برداري نيستند به طوري كه بسياري از مردم بومي و ساكنان ۵۰ روستا در اطراف درياچه مجبور به مهاجرت و كوچ اجباري از محل زندگي خود شده اند كه اين آمار توسط بازرسي كل كشور نيز تاييد شده است.
اين استاد جغرافي تصريح كرد: درياچه اورمیه مانند سرطاني پيش رونده، ديگر قابل درمان نيست وتمام خاك و آب پيرامون خود را شور كرده است و در صورت ادامه اين روند، حيات در آن منطقه ممكن نخواهد بود.
به گفته پرفسور كردواني آغاز تخريب درياچه اورمیه به دهه ۴۰ و حفر بيش از حد چاهها به منظور آباداني و كشاورزي باز مي گردد.
كردواني كه خود بنيان گذار دانشگاه اورمیه در سال ۱۳۴۵ است با اشاره به آن سال ها كه درياچه اورمیه به حدي پرآب و زنده بود كه حتي نگران بالا آمدن آب و ايجاد سيلاب در آن منطقه بودند، مي گويد درياچه را خودمان كشتيم و ديگر چارهاي براي دوباره زندهكردن آن نداريم، اما ميتوان از آسيب بيشتر به محيط زيست و زمينهاي كشاورزي جلوگيري كرد.
وي افزود: درياچه اورمیه مي خواهد ازما به دليل نگهداري نامناسب انتقام بگيرد، در حال حاضر كساني كه در برابر من موضع مي گيرند و خواستار احياي درياچه با روش هاي تخيلي و البته موقتي هستند به نوعي خود در ايجاد اين مشكل سهيم هستند.
كردواني افزود: اگر مسوولان خيلي پيش تر به فكر مي افتادند، امروز درياچه اورمیه در قامت يك قرباني مورد توجه جهانيان قرار نمي گرفت.
وي خاطر نشان كرد: از ويژگي هاي خاص درياچه اورمیه وجود نوعي سخت پوست به نام آرتميا است كه يك محصول استراتژيك در صنعت پرورش ميگو، ماهيان دريايي و خاوياري و نيز غذاي پرندگاني چون فلامينگو است. همچنين درياچه اورمیه داراي ۱۰۲ جزيره با صخره هاي سنگي است و به دليل خواص درماني بستر آن محلي براي گردشگري و توريستي است كه متاسفانه با سهل انگاري و بي توجهي تنها در طول ۱۴سال آن را از دست داديم.
كردواني با تاكيد بر اينكه بايد از همان ابتدا از حفر بيرويه چاههاي عميق و نيمهعميق كشاورزي جلوگيري ميشد، گفت: هماكنون با پايينرفتن سطح آب و شورشدن آبهاي زيرزميني، امكان انتقال آب به اين درياچه از ما گرفته شده است. او در ادامه به بررسي برخي راه كارهاي ارايه شده در جلسات و كارگروه هاي مربوطه پرداخت و گفت: باروري ابرها با استفاده از ژنراتورها يك راهكار فصلي است و در فصل تابستان كه مهمترين فصل كم آبي درياچه اورمیه است كاربردي ندارد. همچنين شكافتن سدها نيز اجرايي نخواهد بود چرا كه مردم بومي و وزارت نيرو براي استفاده در مصارف داخلي و صنايع به آب سدها وابسته هستند.
روش مربوط به طرفداران محيط زيست كه همان انتقال آب از رود ارس است نيز امكان پذير نيست، چراكه انتقال آب رودخانه ارس به درياچه اورمیه باعث كمبود منابع آب در مناطق اطراف مسير رود مي شود كه نقض حقوق مردم آن نواحي است و البته وزارت كشاورزي مخالف بزرگ اين ايده است ، همچنين راهكارهاي ديگر چون آبياري قطرهاي به علت قديمي بودن باغات، آبياري باراني به دليل بالا بودن هزينه براي كشاورزان و در آخر انتقال آب از درياي مازندران نياز به بودجه و پرداخت هاي كلان دارد كه مانع از اجرايي شدن اين راه حل ها و در نتيجه نفي آن ها هستند.
وي خاطر نشان كرد: درصورت عملي شدن تمام اين راه حل ها باز هم نمي توان اميدي به نجات دايمي درياچه بست، زيرا اين درياچه ۲۴ ميليارد مكعب كمبود آب دارد و دريافت اين حجم قابل توجه آب با اعتبارات چند ميلياردي و اقدامات كوتاه مدت محقق نمي شود.
كردواني درباره طرح پيشنهادي خود، انتقال آب از رود زاب كوچك به اين درياچه نيز گفت: من در گذشته اين پيشنهاد را مطرح كردم، ولي در حال حاضر به بررسي اين ايده هم اميدي نيست چرا كه افزودن بر آب درياچه به دليل پايينرفتن سطح آب زيرزميني دشتهاي اطراف بر شوري آبهاي منطقه ميافزايد، بنابراين انتقال آب از رود زاب كوچك يا مناطق ديگر به اين درياچه به نفع كشاورزي و محيط زيست نيست.
كردواني در خصوص روند نافرجام احيا سازي درياچه با اشاره به همايش بين المللي نجات درياچه اورمیه در برلين گفت: بايد بپذيريم كه هر چه نسخه براي جان دادن به درياچه پيچيده ايم كافي است، برگزاري سمينار در برلين و استفاده از تخصص غربي ها هم راه به جايي نخواهد برد و فقط صرف هزينه هاي بي ثمر و وقت كشي براي كتمان حقيقت و عدم پذيرش سرنوشت شورانگيز درياچه نمكي كشور است. درياچه هاي زيادي در دنيا به معضل مشابه در ياچه اورمیه گرفتار شدند كه اتفاقا برخي هم نجات يافتند اما شرايط درياچه اورمیه متفاوت است، درياچه اورمیه مانند بانكي شده كه از طرفي به آن پول داده و حمايت مالي مي كنند و از سوي ديگر پول ها را به سادگي در دسترس سارقان قرار مي دهند، يعني هر ميزان آب به درياچه ببنديم، آب پايين مي رود و زمين ها و آب هاي اطراف را آلوده مي كند.