آراز نیوز

ارگان خبری تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان

دیرنیش
جمعه ۲ام آذر ۱۴۰۳
آخرین عناوین
شما اینجا هستید: / مرکز تحقیقات / ارزیابی تحلیلگر برجسته روس از جنبش ملی آزربایجان و تشکیلات مقاومت ملی (دیره نیش)

ارزیابی تحلیلگر برجسته روس از جنبش ملی آزربایجان و تشکیلات مقاومت ملی (دیره نیش)

ارزیابی تحلیلگر برجسته روس از جنبش ملی آزربایجان و تشکیلات مقاومت ملی (دیره نیش)
6 مارس 2017 - 23:42
کد خبر: ۳۳۲۳۹
تحریریه آرازنیوز

آژانس خبری رگنوم در مطلبی با عنوان «ترامپ از آزربایجان ایران سیگنال دریافت می‌کند» به قلم آقای استانیسلاو تاراسوف به ارزیابی حرکت ملی آزربایجان جنوبی و نامه اخیر بابک چلبیانی سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان به ترامپ پرداخته است.

بنا به معلومات موجود در ویکی پدیای انگلیسی آژانس خبری رگنوم از معتبرترین آژانسهای خبری در روسیه است که دارای دفاتر رسمی در تمامی مناطق روسیه، اروپا، آسیای میانه و قفقاز جنوبی است. بنا به اطلاعات موجود در سایت اسپونتیک نگارنده ی این نوشتار آقای استانیسلاو تاراسوف تاریخدان، زبانشناس، تحلیلگر مسائل خاورمیانه، عضو انجمن مشاوران اروپا و مدیر مرکز تحقیقات کشورهای شرقی در آژانس خبری رگنوم می باشد.

آقای تاراسوف در این نوشتار خود به بررسی جنبش ملی آزربایجان، تحلیل نامه اخیر آقای بابک چلبیانی سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی به رئیس‌جمهور ایالات متحده آمریکا و نقشی که تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان می تواند در جنبش ملی‌گرایانه آزربایجان داشته باشد پرداخته است.

وی در نوشتار خود با بررسی چالش‌های پیش روی مطالبات ملی تورک‌های آزربایجان، با ادبیاتی خاص همسایه مرزهای آتی آزربایجان را کردها عنوان کرده و احتمال درگیری کردها با تورک‌های آزربایجان را برجسته و از ضرر سنگین سیاسی امنیتی دولت باکو در صورت حمایت از جنبش ملی تورک‌های ایران سخن به میان آورده است.

برای مطالعه ی متن کامل نوشتار به زبان روسی از این آژانس خبری اینجا یا تیتر زیر را کلیک کند

Трамп получает «сигналы» из Иранского Азербайджана

ترجمه بخشی از نوشتار این تحلیلگر به شرح ذیل است:

ترامپ از آزربایجان ایران سیگنال دریافت می‌کند- استانیسلاو تاراسوف

وب‌سایت حاقین به استناد خبری که در سایت عربستانی الوئام منتشرشده از ارسال نامه‌ای از سوی بابک چلبیانی سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان (دیره نیش) به دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا خبر داده است. تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان که در سال ۲۰۰۶ میلادی تشکیل‌شده است و خط‌ مشی مبارزاتی خود را احقاق حق تعیین سرنوشت برای آزربایجان جنوبی عنوان می‌کند. تشکیل این  تشکیلات در کشور ایران بر اساس اتفاق نبوده است. زیرا در سال ۲۰۰۰ رسانه‌های امریکا از پروژه‌ای در کاخ سفید پرده برداشتند که در آن موضوع تبدیل ایران به “فدراسیون ایران” با اعطای خودمختاری به  آزربایجانی‌ها، بلوچ‌ها و کردها در آن قیدشده بود.

کردهای ایران علاوه بر ایران، در عراق، سوریه و تورکیه نیز بازیگر پروژه خاورمیانه بزرگ هستند. دولت دونالد ترامپ در حال حاضر به‌صورت کاملاً آشکار با کمک به کردها، می‌خواهد ایران را به بومرنگ کردها تبدیل نماید. 

پروژه‌ای بانام بلوچستان آزاد نیز وجود دارد که درروی کاغذ از شکل‌گیری دولتی واحد به نام بلوچستان متشکل از بلوچ‌های افغانستان، پاکستان و ایران خبر می‌دهد. بر اساس داده‌ها اوضاع در بلوچستان ایران به‌سوی ناآرامی می‌رود.
وقتی به موضوع آزربایجانی‌ها می‌رسیم، به مصاحبه مطبوعاتی محمود علی چهرگانی رئیس تشکیلات حرکت بیداری آزربایجان برمی‌خوریم که در سال ۲۰۰۵ در کنفرانس مطبوعاتی در باکو گفت: ” ایران در ۱۸ ماه آینده به دولتی فدرال تبدیل خواهد شد و آزربایجانی‌ها حکومت، مجلس و نیروی امنیتی خود را تشکیل خواهند داد.” چهرگانی در این کنفرانس عنوان کرده است پرونده و برنامه دمکراتیک سازی ایران در واشینگتن حاضرشده و موجود است.
نکته جالب‌توجه مسئله آنجاست که در دوران ریاست جمهوری ابوالفضل ائلچی‌بی (رئیس حزب آزربایجان خالق جبهه‌سی)، در راستای اتحاد آزربایجان مستقل (شمالی) و آزربایجان ایران بحث‌هایی انجام‌گرفته است. تشکیلات دیرنیش در ۱۲ دسامبر سال ۲۰۱۲ با همکاری ۸ تشکیلات دیگر نامه‌ای با عنوان کمک برای برگزاری رفراندوم در آزربایجان ایران برای حق تعیین سرنوشت به بان کی مون دبیر کل سازمان ملل ارسال کرده است. اما موضوع تحقق خودمختاری اتنیک‌ها در ایران همیشه به عوامل خارجی وابسته بوده و در ماه‌های اخیر مراودات فی‌مابین ایران-سوریه و آزربایجان – ایران در کانون توجه قرارگرفته است. در سال ۲۰۱۲ دن رونا باهر با نوشتن نامه به وزیر امور خارجه آمریکا خانم هیلاری کلینتون بر حمایت از جنبش آزادی آزربایجانی‌ها از ایران تأکید کرده بود و برای اتحاد دو آزربایجان مانعی نمی‌دید. در حال حاضر نیز دونالد ترامپ رئیس‌جمهور جدید امریکا در سخنرانی‌های خود ایران را تهدیدی برای امریکا و جهان معرفی می‌کند، دیرنیش به‌طور رسمی با ارسال نامه‌ای به قانون جدید امریکا مبنی بر عدم ورود شهروندان هفت‌کشور به امریکا واکنش نشان می‌دهد.
در این نامه اشاره می‌شود که: ” تشکیلات مقاومت ملی آذربایجان در راستای رهایی ملت تورک آزربایجان از اشغالگری ایران مبارزه می‌کند و مایل هستیم به اطلاع جنابعالی برسانیم رژیم ایران وطن مادری ما را با بی رحمی اشغال کرده است. در حقیقت ما مردم آزربایجان جنوبی اعتقاد داریم که آزربایجان جنوبی ایران نیست. ما سال‌هاست جهت رهایی از ستم و سلطه رژیم ایران به‌صورت مسالمت‌آمیز مبارزه می‌کنیم و در این مبارزه در دهه اخیر تعداد زیادی از فعالین آزربایحان جنوبی مجبور به ترک وطن خود شده‌اند و در کشورهایی اروپایی و آمریکایی پناهنده هستند. فرمان اجرایی اخیر شما در مورد ممانعت از ورود شهروندان هفت‌کشور مردم ما را نیز تحت تأثیر قرار می‌دهد. به نمایندگی از تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان تقاضا می‌کنم حساب مردم آزربایجان جنوبی را از رژیم ایران جدا کنید. آزربایجان جنوبی و حرکت ملی آزربایجان در شمال غربی ایران منطقه‌ای بسیار وسیع را در بر می گیرد که در آنجا اکثر آزربایجانی‌ها زندگی می‌کنند. در هزار سال گذشته حکومت‌های ایران را تورک‌ها در اختیار داشتند و تا سال ۱۹۲۵ که حکومت قاجار عوض شد وضعیت به همین قرار بود. پس‌ازآن حکومتی بر پایه برتری نژاد فارس به روی کارآمد و سیاست عرب هراسی، تورک ستیزی و اسلام‌ستیزی خمیرمایه این حکومت را تشکیل می‌داد. حکومت جدید باسیاست محو و تحریف تاریخ و فرهنگ آزربایجان وارد عرصه کشورداری شد. ما به‌طور قطع مطمئن هستیم که ملت تورک آزربایجان در آزربایجان جنوبی برای به دست آوری حق تعیین سرنوشت مبارزه خواهند کرد و این حق قانونی ملت ماست.”
این نامه باعث خشم رسانه‌ها در ایران گشته است. اما مسئله این نیست، گیریم که ترامپ به نامه دیرنیش ترتیب اثر خواهد داد، ولی همانند روسیه و بسیاری دیگر از کشورها در پاسپورت ایرانی نیز ملیت فرد درج نمی‌شود و باید پرسید این امر از لحاظ تکنیکی چگونه انجام خواهد شد؟ در چنین شرایطی درصورتی‌که تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان بتواند امکان فعالیت و تمثیل قانونی پیدا کند، در مناطق آزربایجانی، که عبارت است از استان‌های اردبیل، آزربایجان شرقی، آزربایجان غربی و زنجان که منتهی به مناطق کردنشین می‌شود می‌تواند نمایندگی مشروع جامعه آزربایجانی ایران را به دست بگیرد؛ که در این صورت تمایلات جدایی‌خواهانه تشدید خواهد شد.
روند حوادث اگر این‌گونه پیش برود موج ” ملی‌گرایی ایرانی” مناطق فارس نشین را در بر خواهد داشت. این حوادث اگر برعکس وحدت شیعی در ایران رشد کند می‌تواند باعث رشد روزافزون و قدرت گیری “ملی‌گرایی فارسی” (پان فارسیزم) شود. ملی گرایان فارس بر این باور هستند که مردم آزربایجان قبلاً فارس بوده‌‌اند که بعدها تورک زبان شده‌اند. این تفکر عنوان می‌کند که آزربایجانی‌ها ازلحاظ ژنتیکی شبیه فارس‌ها هستند و هیچ شباهتی با تورک‌ها ندارند. در این حال در ایران کثیرالملله روحیه ملی‌گرایی سبب درگیری میان شهروندان ایرانی خواهد شد و شدت گرفتن این روحیه ایران را به عراقی دیگر تبدیل خواهد کرد.
برای همین است که نامه دیرنیش به دونالد ترامپ رئیس‌جمهور امریکا و انعکاس آن در مدیای جمهوری آزربایجان می‌تواند یکی از اساس‌های اولیه تنش در منطقه باشد. در حال حاضر تنها تنش میان دو کشور فشار واشنگتن به تهران بر روی برنامه موشکی ایران است که می‌تواند سبب رویارویی دو کشور شود.
برای باکو سخت است که در رابطه با آزربایجانی‌های ایران بتواند اقدامی را انجام دهد. از این‌رو مداخله در این امر برای باکو خطرناک است که اگر امریکا و متحدانش باعث ایجاد تنشی قومی در ایران شوند می‌تواند این تنش به آزربایجان نیز سرایت کند.
شاید برای بعضی‌ها تصور این حوادث در این زمان دور از انتظار است، و همه این جریانات بستگی به سیاست‌های دولت ترامپ در رابطه پروژه خاورمیانه بزرگ و روابطش با ایران دارد. با توجه به سخن تحلیلگر سابق سازمان سیا ” هیچ‌چیزی استثنا ندارد”

روی خط خبر