علت و نوع پشتیبانی اتحادیه اروپا و امریکا از دیپلماسی انرژی آذربایجان-امید شکری
جمهوری آذربایجان با داشتن ذخایر قابل توجه نفت و گاز در منطقه قفقاز و آسیای میانه و دریای خزر در صدد ایفای نقش موثر در بازار انرژی و هم چنین امنیت انرژی اتحادیه اروپاست. انرژی نقش موثری در سیاست خارجی این کشور ایفا می کند محور اساسی روابط خارجی این کشور بویژه با همسایگان همکاری در بعد انرژی و مواد هیدروکربنیست. اجرای پروژه خط لوله باکو – تفلیس – جیهان که به پروژه قرن معروف شد اولین اقدامات جمهوری آذربایحان برای حضور در بازار جهانی انرژی و ایفای نقش موثر در تحولات منطقه ای بود. نیاز روز افزون اتحادیه اروپا با گاز طبیعی و لزوم تنوع بخشی به منابع گازی مورد نیاز اروپا این فرصت را در اختیار آذربایجان قرار داد تا در روابط خویش با دیگر کشورها از عنصر منابع انرژی استفاده بیشتری نماید.حتی اقدام به سرمایه گذاری در زیزساختهای انرژی در کشورهایی مثل یونان و ترکیه بنماید.
اتحادیه اروپا در راستای تنوع بخشی به منابع هیدروکربنی، کاهش اتکای خود به منابع هیدروکربنی گازروسیه و کاهش اثرات مونوپولی روسیه در صنعت گاز اتحادیه اروپا؛ طرح کریدور جنوبی گاز را ارائه کرد که منابع انرژی از دریا خزر، آسیای میانه، ایران، بخش کردستان عراق و همچنین از منابع هیدروکربنی مدیترانه (شامل میدان ظهار مصر، اسرائیل و همچنین قبرس) از طریق خاک ترکیه به اتحادیه اروپا صادر، و از این طریق توازنی بین واردات گاز از روسیه و سایر کشورها ایجاد بشود، تا امنیت انرژی اتحادیهی اروپا تأمین میشود. چون روسیه نشان داده است که به خوبی قادر به استفاده از سلاح گاز برای پیشبرد اهداف سیاسی خود هست و در شرایط حساس بویژه در فصول سرد سال میتواند به بهانۀ تعمیرات و تغییرات خط لوله؛ اقدام در قطع گاز اتحادیه اروپا کند.
آنچه پر واضح هست در حال حاضر به جز منابع گازی آذربایجان، آلترناتیو و گزینۀ قابل اعتمادی روی میز اتحادیهی اروپا نیست. در همین راستا خط لولۀ ترانس آناتولی یا همان تاناپ یکی از اولین پروژها بدون اتکاء به منابع هیدروکروبنی و خطوط لوله گازی روسیه و همچنین بدون گذر از محدودۀ سرزمین روسیه، گاز طبیعی از میدان شاه دنیز دو باکو را از طریق خاک ترکیه به مرز یونان و از آنجا از طریق خط لولهی دوم ترانس آدریاتیک یا تاپ به اتحادیه اروپا صادر خواهد شد و پیشبینی میشود اوایل سال آینده میلادی(۲۰۱۸) خط لوله به بهرهبرداری برسد و در مرحلۀ اول ۶ میلیارد ملی متر مکعب به مصرف داخلی تورکیه و ۱۰ میلیارد متر مکعب به اتحادیه اروپا صادر خواهد شد. در واقع میزان مصرف گاز سالانه اتحادیه اروپا ۱۶۵ میلیارد هست و میزان گاز وارداتی از آذربایجان اندک هست، اما اولین گزینۀ منابع گازی هست که به روسیه تکیه نمی کند از اینرو؛ آذربایجان می تواند در امنیت انرژی اتحادیهی اروپا نقش خود را ایفا کند و به بازیگر منطقهای در صنعت انرژی تبدیل و همچنین از میزان وابستگی اتحادیه اروپا به روسیه کاسته شود.
پروژۀ بعدی ترانس کاسپین هست. ایران و روسیه عبور خط لوله گاز از زیر بستر دریای خزر باعث آلودگی بستر دریای خزر میشود از انتقال گاز ترکمنستان به اتحادیه اروپا مخالفت کردند و این پروژه فقط در حد حرف باقی مانده است. در این میان اگر پروژه تاناپ بعد تاپ به مرحلۀ بهره برداری برسد آذربایجان با توجه به به ذخایر گازی خود قادر به ایفای نقش در امنیت انرژی منطقه خواهد بود و از سوی دیگر اتحادیه اروپا می تواند اولین فاز پروژه کریدورجنوبی گاز یا ساوت گاز کریدور را به مرحلۀ اجرا بگذارد. به علاوه در گامهای بعدی قادر خواهد بود از منابع عظیم گازی ایران ، منابع هیدروکربنی مدیترانه و شاید اقلیم کردستان عراق را در سالهای بعد مورد استفاده قرار بدهد و از میزان وابستگی گازی خود به روسیه کم کند. هرچند در سالهای اخیر از میزان این وابستگی کاسته نشده است، اما واردات ال.ان.جی (LNG)از آمریکا (که سال قبل دو محموله آن از بندر لیسبون پرتغال رسید میتواند) می تواند به کاهش میزان وابستگی اتحادیه اروپا در انرژی گازی روسیه کم کند.
در بعد دیگری برنامه بلند مدت یا سیاست گذاری انرژی آزربایجان تأکید ویژهای بر استفاده از انرژیهای تجدید پذیر، توجه به بازدهی در صنعت انرژی کاهش کیفیت مصرف انرژی، استفاده بهینه از منابع گازی و همچنین تبدیل شدن به بازیگرعرصۀ انررژی منطقهای شده است تا آذربایجان بتواند از منابع هیدرکروبنی برای امنیت خود و امنیت اتحادیه اروپا استفادۀ لازم را ببرد. در واقع دولتها و شرکتهای اتحادیۀ اروپا و آمریکا خواستار ایفای نقش در صنعت انرژی آذربایجان هستند. در این راستا سرمایه گذاری های عظیمی انجام داده و مایلند با افزایش حجم سرمایه گذاری در آذربایجان از یک سو کشور آذربایجان را به عنوان یک الگو برای دیگر کشورها معرفی کند (که منابع خود را بدون فشار روسیه از طریق خاک ترکیه به بازار مصرف برسانند) و از سوی دیگر خواهان آگاهی سازی برای شرکتهای سرمایهگذرای از وجود چنین سرمایهای که هم برای آذربایجان و هم برای شرکتهای غربی به صورت برد-برد حساب میشود، هستند. در واقع آمریکا و اتحادیه اروپا همیشه دولت آذربایجان را مورد حمایت قرار دادند. چون اگر آذربایجان در انجام چنین پروژههای موفق شود به این معناست که همه کشورهای حاشیه دریا خزر میتوانند پروژهای مشابه را انجام بدهند هرچند شرایط برای آنها مانند آذربایجان سهل و ممتنع نیست.
رویکرد آذربایجان در صنعت گاز ایفای نقش مهمی هست. در حال حاضر روزانه ۸۰۰ هزار بشکه نفت تولید می کند. مقداری از طریق خط لوله باکو تفلیس – جیحان به بازار مصرف صادر می شود روزانه ۸۰ تا۱۰۰ هزار بشکه در داخل آذربایجان مصرف می شود. اتکای آذربایجان بیشتر بر روی صادرات گاز از فاز دوم و سوم شاهدنیز، میدان گازی بابک و احتمالاً امید هست. در این میان آذربایجان با توجه به اینکه به این امر واقف هست که سوختهای فسیلی و همچنین گاز در آینده بلند مدت به پایان خواهد رسید، به سرمایه گذاری ویژه ای بر روی انرژی های تجدید پذیر روی آورده است. انرژیهای تجدید پذیر میتواند به محور گسترش همکاریهای ایران و آزربایجان در بعد انرژی و اقتصادی تبدیل شود. در این بین در سیاست انرژی آذربایجان تأکیدی خاصی بر استفاده از انرژیهای تجدید پذیر و افزایش بهرهوری در صنعت شده است. آذربایجان باید بتواند بیشترین بهره سیاسی و اقتصادی را از ذخایر خود ببرد تا توانایی ارتقای سطح رفاه عموم مردم را مطابق برنامه دراز مدتی داشته باشد.
منبع: مرکز بین المللی مطالعات صلح